رئیس دولت چه وزیری برای وزارت علوم انتخاب خواهد کرد؟

سیاست برای دانشگاه بهتر است یا علم؟ برخی به اولی باور دارند، چون، از روز اول ازل، دانشگاه را سیاسی دیده‌اند. این هم از مصیبت‌های ماست. چون مشکل سیاسی داشته‌ایم یا برای خودمان درست کرده‌ایم، دانشگاه‌ها را پایگاه سیاست کرده‌ایم. علم چی؟ هیچ یا بسیار کم؟ حالا هم دعوا سر دانشگاه‌ها سیاسی است. دوازده سال است سر تصرف دانشگاه آزاد جنگ است. آیا این نزاع برای علم است؟ خیر. اصلا این طور نیست. حالا برای وزارت علوم، بهتر است وزیری انتخاب کنیم که سیاسی باشد یا وزیری که به درد علم بخورد؟

قصد نوشتن یادداشت سیاسی آن هم در این کانال را ندارم. اگر مطلب ذیل را می نویسم، بیش از همه، به خاطر حرمتی است که در سالهای اخیر، سعی می کنم برای علم بگذارم و ذهن دانشجویانم را روشن کنم.

امروز در خبرها خواندم که کسی به رئیس دولت توصیه کرده بود که برای وزارت علوم، فردی را برگزیند که بتواند به آزادی های سیاسی در دانشگاه ها احترام بیشتری بگذارد و از محدودیت ها جلوگیری کند. بنده قصد مخالفت با آن مساله و ورود در آن را ندارم، اما عرضم این است که دانشگاه، اول و آخرش، عرصه علم و دانش است. بحث مهم‌اش، دانایی است که روی سه پایه دانشجو، استاد، و نظام آموزشی است.

تجربه ما از دانشگاه در طول این نزدیک به نود سالی که بر آن گذشته، این است که هیچ‌گاه علم در دانشگاه‌های ما جدی نبوده است، هیچ‌گاه. اگر دانش از بیرون تزریق نمی شد، این دانشگاه ها، علوم شان، همان علوم قدیمه بود. در طول این نود سال، مدیرانی خوبی در راس دانشگاه‌ها بوده اند، اما ما در زمینه «علم» راه به جایی نبرده ایم. بهترین های از دانشجویان و گاه اساتید ما، از این کشور رفته‌اند، و این فقط یک اشکال از صدها اشکال ما در اداره امور دانشگاهی و علمی بوده است.

فکر کردیم اگر دانشگاه ها را توسعه بدهیم، مشکل حل می شود. قطعا فکر خطایی بود. صدها هزار دانشجو، که غالبشان وقتی فارغ التحصیل می شوند، کمترین دانش تخصصی در رشته خود ندارند و به کاری نمی‌آیند. این را بدون تعارف می‌گویم. مسلما کار توسعه دانشگاه که از روی عدم خبرویت بود، یک معضل مهم بوده و هست و کمترینش آن که ما به جای کیفیت، دنبال کمیت افتادیم. حالا صدها هزار فارغ التحصیل داریم که البته چون دانشگاه رفته اند، از دیسیپلین بهتری برخوردارند، اما نه برای آنها کار داریم، و نه آنها دانش جدی برای کارسازی و تأثیر گذاری علمی در نظام جاری اقتصادی و فنی کشور را دارند.

فکر کنید، هزاران دانشجو در رشته قرآن و حدیث، علاوه بر هزاران طلبه که همین ها را می خوانند و خدا می داند که اینها چه می خوانند. به همین قیاس در باقی رشته های علوم انسانی. حتی رشته های مهندسی هم همین وضعیت را دارد. نمی دانم این گزارش درست است یا نه، می گویند ایران، بعد از امریکا، بیشترین دانشجوی مهندسی دارد، اما همه کارها باید به چینی ها سپرده شود که نمونه اش همین خط آهن بود که دیروز دیدیدیم.

حالا می خواهیم وزیر انتخاب کنیم. لطفا به این مسأله فکر کنیم، به دانش که باید از این دانشگاه بیرون بیاد. بگذریم که عده ای هستند که اصلا باور به دانشگاه ندارند، و آن را امری زاید می دانند. عده ای هستند که می خواهند علوم طبیعی را هم از قرآن و حدیث و متون قدیمه استخراج کنند. کسانی دنبال آن هستند که بگویند تمام آثار علمی غربی و فاسد است، گرچه خودشان در این سی و اندی سال، چیزی تولید نکرده اند که گره ای بگشاید.

اما فارغ از اینها، جامعه ما علم دوست است، ولی راه و چاره را نمی‌داند. صرفا بر اساس تجربه‌های جاری و نظامی که دولت ساخته، همه دنبال گرفتن مدرک هستند. به نظر می‌رسد حجم دانشگاه‌های ما می‌تواند تا یک سوم کاهش یابد و به جای آن، نیروهای کار، برای کار فنی در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها درست تربیت شوند. شخصیت و اعتبار اجتماعی و حقوق مکفی به آنها داده شود تا تصور نشود فقط دانشگاه رفتن راه موفقیت است. مسیر دانشگاه، تنها مسیر اداره جامعه، بالا بردن سطح توان فنی جامعه، تقویت تکنولوژی نیست. این امور، بیش از همه از کارگاه‌ها و موسسات و آموزشگاه‌های بیرون از دستگاه دولتی برمی‌آید. وقتی نیروی جوان دانشگاه می‌آید، و دانش صوری فرا می‌گیرد، از کار عملی و فنی هم عقب می‌افتد.

ببخشید، نمی‌خواستم این قدر پرت و پلا بگویم. قصدم این بود که ما وزیری برای وزارت علوم می‌خواهیم، سنگین و رنگین، به علم بیندیشد. مدام به فکر اصلاح نظام آموزشی باشد. به نیروهای خلاق میدان بدهد. از خط و خط بازی در دانشگاه بپرهیزد. فقط و فقط به دانش فکر کند. مشکل اصلی عقب‌ماندگی ما همین «علم» است. تا وقتی نداریم، صدها نوع تحریم پشت سر هم خواهد آمد و ما کاری از پیش نخواهیم برد. ما مردم مقاوم هستیم، اما نمی‌خواهیم فقیر باشیم و مقاومت کنیم. ما هم حق زندگی داریم. ما نیازمند یک دانش خوب هستیم تا کشاورزی را متحول کنیم. ما نیازمند شیمی‌دانان درجه یک هستیم تا بتوانیم در زندگی هزاران شاغل و صدها تولیدی، تحول ایجاد کنیم. ما دانش‌های بنیادین را می‌خواهیم تا بتوانیم در پزشکی و جز آن حرف اول را در دنیا بزنیم و پول و رفاه برای مملکت بیاوریم. می‌بینیم که در یک دوره، کشف یک ترکیب تازه، تمام ظروف مصرفی را در یک مقطع عوض می‌کند و میلیون‌ها و میلیاردها دلار را نصیب دیگران می‌کند. ما باید با مصیبت نفت را بفروشیم و حاصل آن را از اشغال‌های دیگران که ناچاریم بخریم. امروز بیشتر دانشگاه‌های ما، فقط دبیرستان‌های بزرگ هستند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 691045

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام RO ۱۷:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۵/۱۸
    0 2
    استاد جعفريان دغدغه هاي جنابعالي و مسائلي كه مطرح فرموديد كاملا بجا و متين هستند، اما مساله اصلي كه الان تبديل به خواسته بسياري از دانشجوها شده اين هست كه همين مسائل مطرح شده را گزينه هايي ميتوانند حل و مرتفع كنند كه اكثرا گرايش سياسي اصلاح طلب دارند، چون تفكر و منش آنها به سمت اصلاحات است و البته بر كسي پوشيده نيست كه در كنار اين گرايش سياسي جايگاه علمي بالايي هم دارند كه براي اداره وزارت عتف كفايت ميكند