به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، نشست خبری کنسرت محمد معتمدی خواننده موسیقی اصیل ایرانی، با عنوان «بگو کجایی» ظهر امروز یکشنبه ۲۹ مرداد در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار شد. این کنسرت قرار است نهم شهریور در برج میلاد برگزار شود.
حاضران در این نشست محمد معتمدی خواننده اثر، علیرضا امینی سرپرست گروه، رضا شایسته رهبر اُرکستر و ايمان دلفانی نماينده شركت شيناتک، تهیهکننده اثر بودند.
در ابتدای این نشست امینی ضمن ارائه توضیحی در مورد آنچه کنسرت «بگو کجایی» محمد معتمدی در آن ریشه دارد گفت: «مجموعه آثار فاخر کلاسیک ایرانی که حدودا ۹۰ سال از عمرشان میگذرد، ویژگیهای متعددی داشتند که در بعضی واضحتر دیده و همین موجب ماندگاری بیشترشان میشد؛ این ویژگی توانایی نزدیک شدن به مرز مردمپسند بودن در عین حفظ اصول است. از جمله اساتیدی که این خصوصیت به خوبی در آثارش احساس میشود استاد مجید وفادار است. از جمله آثار این آهنگساز که همه ما بارها و بارها شنیدهایم، میتوان به «زهره»، «گلنار»، «شبهای تهران» و «مرا ببوس» اشاره کرد. او بیش از ۳۰۰ تصنیف دارد و جالب آن که نُتهای آنها نیز موجود است و ۲۰۰ نمونه صوتی هم در دست داریم.»
امینی ادامه داد: «هدف ما حمایت از آثار فاخر از طریق بازتولید آثاری است که در زمان خود علاوه بر مقبولیت نزد متخصصین از محبویت نزد عامه مردم هم برخوردار بودهاند.»
او در مورد ارکستری که در کنسرت «بگو کجایی» محمد معتمدی را همراهی خواهد کرد توضیح داد: «تلاش ما وفاداری به ساختار ارکستر استاد وفادار بود و از این رو از ترکیب ارکستر نیایش و ارکستر چکاوک استفاده کردهایم.»
در ادامه محمد معتمدی در مورد کنسرت «بگو کجایی» با تمرکز بر ساختههای مجید وفادار گفت: «خوشحالم که پس از سالها قرار است در پروژهای به صورت منسجم، آثار یکی از اساتید موسیقی روی صحنه برود. مجید وفادار یکی از دهها هنرمندی است که در اثر تحولات نه چندان مثبت موسیقی ایران، نامش دچار آفت فراموشی شد. ما میخواهیم بخشی از خساراتی را که در اثر این گونه افراط و تفریطها به موسیقیمان وارد و موجب غفلتمان از هنرمندانی از این دست شد، در حد توان جبران کنیم.»
معتمدی با اشاره به نقش فراموشنشدنی برنامه رادیویی گلها و کسانی چون مجید وفادار در پیوند دادن موسیقی اصیل ایرانی و موسیقی پاپ ایرانی افزود: «آنها توانسته بودند مخاطبی میلیونی را به این جنس از موسیقی جلب کنند، امری که امروزه هنرمندان ما در حوزه موسیقی اصیل ایرانی در آن ناکام ماندهاند و ناچار شدهاند برای رسیدن به آن به کارهای عجیب و غریبی دست بزنند. ما میخواهیم این رشته را از جایی که قطع شده دوباره به سررشته بچسبانیم.»
سپس نوبت به رضا شایسته رسید که صحبتهای خود را با اشاره به این که درد دلی دارد که دوست دارد مسئولین دولتی در حوزه هنر و فرهنگ آن را بشنوند گفت: «همه مسئولین ما بر بحث اشتغالزایی تاکید دارند ولی آیا اداره کردن ارکستری ۴۰ نفره که در آن فرضا سربازی هست که خرج پدر و مادرش را میدهد یا خانمی که زندگیاش را با درآمد حاصل از آن میگرداند، اشتغالزایی محسوب نمیشود؟! ما نمیگوییم چون مشغول اشتغالزایی هستیم، کاری برایمان بکنند ولی حداقل روند صدور مجوزها را تسهیل کنند یا امکاناتی برای تبلیغات در اختیارمان بگذارند.»
او در ادامه در مورد حال و هوای ارکستر کنسرت «بگو کجایی» توضیح داد: «ما به حال و هوای ارکستر وفادار نزدیکیم و بر دو فاکتور شخصیت زهیمحور و نقش سازهای بادی تاکید داریم.»
سپس ایمان دلفانی با ارائه توضیحاتی در مورد شركت شيناتک و اپلیکیشن موزاوی توضیح داد: «طرح ما طرح یونیکی نیست که تاکنون کسی تجربهاش نکرده باشد و در قیاس با نمونههای خارجی اتفاق خاصی را رقم نزدهایم. کاری که ما میکنیم به زبان ساده برداشتن بار جذب فالوور و مدیریت آن از دوش هنرمند است، با توجه به اهمیت حضور در فضای مجازی برای جلب مخاطب، ما این کار را برای هنرمند انجام میدهیم تا او تمرکزش را بر تولید اثر بگذارد و نگران این سوی ماجرا نباشد.»
در ادامه امینی در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که پرسید با توجه به این که اکثر قطعات ساخته شده توسط استاد وفادار توسط خوانندگان زن خوانده شده و اکثر مردم با آن خاطره دارند آیا نگران پس زده شدن از سوی مخاطب نیستند، توضیح داد: «حافظه جمعی ما روایتپرور است، نه شخصیتپرور. اقبال عمومی میتواند همراه با شخصیت یک فرد باشد یا نباشد اما قطعا همراه با روایت هست. از سوی دیگر دهه ۳۰ اوج حضور خوانندگان زن در رادیو بوده و خوانده شدن این قطعات توسط آنها به این معنی نیست که الزاما برای صدای زنان ساخته شده. همانطور که اشاره کردم با توجه به اهمیت روایت، امیدواریم نقش روایتگری محمد معتمدی بتواند مخاطبان را به خوبی به خود جذب کند.»
محمد معتمدی هم در همین خصوص گفت: «در میان قطعاتی که ما انتخاب کردهایم، به جز «به سوی تو» که با صدای کورس سرهنگزاده بسیار شنیده شده، باقی کمتر شنیده شدهاند و کمتر هم بازتولید شدهاند. در واقع پروندهشان هنوز چندان برای مردم رو نیست. به نکتهای که از استاد محمدرضا لطفی شنیدهام ارجاعتان میدهم، زمانی که مشغول خواندن «ایران ای سرای امید» بودیم در مورد همین پس زده شدن توسط مخاطب یا پذیرفته شدن در قیاس با اثر اصلی گفت؛ آن چیزی که موجب جذب مردم به اثر اولیه میشود احساس لذتبخش نوستالژیکی است که از آن میگیرند و ربطی به کیفیت اثر ندارد.»
او در پایان این بخش از صحبتهای خود اشاره کرد که کنسرت «بگو کجایی» میخواهد به هدفی که برای خود تعیین کرده برسد و توضیح داد: «ما دچار انقطاعی فرهنگی شدهایم که خسارت آن را هم در زمینه موسیقی پاپ و هم در زمینه موسیقی سنتی به وضوح میبینیم، هدف ما احیا شیوهای است که در آن علاوه بر حفظ اصول، مخاطب عام را هم جذب کنیم، کاری که برنامه گلها به خوبی انجام میداد.»
معتمدی به عنوان آخرین بخش صحبت خود در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران در مورد میزان حمایت صداوسیما از موسیقی اصیل ایرانی گفت: «من دانشآموخته دانشکده صدا و سیما هستم و نسبت به آنچه میخواهم بگویم اعتراضی هم ندارم؛ در طول ۲۰ سال فعالیت حرفهایام، صدا و سیما هیچ گاه رسانه من نبوده و متاسفانه در سالهای اخیر هم منشا جریان نبوده و صرفا به دنبال جریانهایی که در جامعه بوده، راه افتاده است.»
امینی هم در تکمیل صحبتهای معتمدی گفت: «آنچه میگویم در مورد تلویزیون کمتر صدق میکند و در مورد رادیو بیشتر؛ اگر موسیقی را از این رسانهها بگیرید آیا میتوانند به حیات خود ادامه دهند؟! مخصوصا در مورد رادیو. رادیو اگر مصرفکننده موسیقی است باید تولیدکننده آن هم باشد. آیا همانطور که الان ما به برنامه رادیویی گلها افتخار میکنیم، ۵۰ سال بعد چیزی در رادیو داریم که به آن افتخار کنیم.»
242
نظر شما