۰ نفر
۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۰

آنچه در ادامه می آید یادداشتی است که برایروزنامه دنیای اقتصاد نوشتم.

تغییر در واحد پولی کشور،این روزها به یکی از مهم ترین دغدغه های مسئولان اقتصادی تبدیل شده وهر روز اظهارنظرهای متفاوتی درمورد آن مطرح می شود.صرف نظر ازاین که چه زمانی برای اعمال این سیاست مناسب است،نخست باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا اولویت اصلی بانک مرکزی و وزارت اموراقتصادی ودارایی درشرایط فعلی،حذف صفراز پول رسمی کشور است یا سیاست گذاران اقتصادی کشور،اولویت های دیگری دارند که نخست باید در صدد رفع آن برآیند.

اعلام رسمی تغییر در واحد پول رسمی کشور وسیاست حذف صفر ازآن،درشرایطی مطرح شده است که گزارش های رسمی از صعودی شدن شاخص تورم در کشور حکایت دارد ومردم شاهد افزایش دسته جمعی قیمت کالاها وخدمات درکشور هستند.این روند پس از اصلاح نظام پرداخت یارانه ها که جسورانه وتا حدودی موفق اجرا شد،کاملا طبیعی است وهمان گونه که پیش بینی های مختلف(خوشبینانه وبدبینانه) نشان می داد،تورم رو به افزایش است.

نیازبه توضیح اضافه ای نیست چرا که این روزها همه مسئولان به خوبی از حساسیت سیاسی و اجتماعی تورم دو رقمی آگاهی دارند بنا براین،مهار آثار تورمی اصلاح نظام یارانه را باید اولویت اول سیاست گذاران اقتصادی کشور دانست واین نکته ای است که البته مورد توجه برخی مسئولان قرار دارد  بنابراین این گونه عنوان می شود که حذف صفر از واحد پول ملی می تواند از نظر روانی،منجر به کاهش نرخ تورم شود.

منظور از ارزش پول ملی، قدرت خرید پول هر کشور در بازار کالا و خدمات است. اینکه به ازای درآمد پولی چه میزان کالا و خدمات می‌توان خرید، منعکس‌کننده قدرت خرید پول است. بنابراین طبیعی است که هرچه نرخ تورم بالا باشد با یک میزان درآمد ثابت به مقدار کمتری می‌توان از کالا و خدمات استفاده کرد. بنابراین هرچه نرخ تورم بالاتر رود ارزش پول نیز کاهش خواهد یافت.

 مردم کوچه وبازار معمولا در صدد مقایسه قیمت کالاها وخدمات در زمان گذشته با زمان حال می کنند ونتیجه می گیرند یعنی  یک میزان پول را در گذشته در نظر می گیرند و توان خرید آن را با زمان حال مقایسه می کنند واحتمالا چنین نگاهی منجر به اصرار مسئولان بر حذف صفر از واحد پول رسمی کشور شده است.این درحالی است که ما به تجربه دریافته ایم که ارزش پول ملی را نمی توان با دستور اداری و مصنوعی حفظ کرد. به هر اندازه که بتوانیم نرخ تورم را کنترل کنیم می‌توانیم ارزش پول ملی را نیز تقویت کنیم. نتیجه این که اصلی‌ترین تغییر در تعیین ارزش پول، نرخ تورم است و اگر قرار است که ارزش پول ملی تقویت شود، این کار باید با کنترل نرخ تورم صورت پذیرد.

براساس گزارش تحلیلی از تجربه حذف صفراز واحد پول کشور ها(که توسطDuca Joanaازدانشگاه بخارست)انجام گرفته است در85سال گذشته تقریبا 50کشور، این سیاست را اجرا کرده اند. نخستین کشور ،آلمان درسال 1923 بود، ترکیه ورومانی هم درسال2005به ترتیب 6  و4صفر را ازواحد پول خود حذف کرده اند. اقدام کنندگان به این کار توجه داشته اند که این اقدام حاوی پیامی به شهروندان وجامعه جهانی است که درگذشته سیاست های اقتصادی اشتباهی که منجر به تورم های شدید شده اتخاذشده است واکنون سیاست مهارتورم در دستور کار قرار گرفته است.اما نگاهی عمیق تر به سیاست مهارتورم در کشورهایی که دراین زمینه موفق عمل کرده اند، نشان می دهد که سیاست حذف صفر از واحد پولی،سیاستی یک سویه ومستقل نبوده وجزئی از یک بسته سیاستی بوده است.

ازجمله در کشور ترکیه که زمانی با تورم سنگین دست به گریبان بود ،سیاست حذف صفر جزئی ازیک بسته سیاستی اصلاحات اقتصادی بود ونه تافته ای جدا بافته از دیگر سیاست های این کشور.به این ترتیب واحد پولی این کشور در دوره ای نه چندان طولانی موفق شد اعتبار وحاکمیت خودرا بازیابد و اعتماد مردم این کشور به این سیاست جلب شد که ارزش پول جدید چون گذشته روبه زوال نخواهد بودودوران تورم های شدیددر اقتصاداین کشور گذشته است.

همان گونه که اشاره شد، علت اصلی طرح موضوع کاهش چندصفر ازپول کشور ،کاهش شدید ارزش واحد پول براثر تورم زیاد است که عملأ واحد پول وحتی چند ده برابر آن را از کارآمدی درمعاملات انداخته است و گویی که پول رایج کشور محسوب نمی شود. باکم ارزش شدن پول، مشکلاتی از قبیل هزینه های چاپ ونشر اسکناس، ضرب سکه های بی ارزش،صرف وقت بی مورد برای شمارش آنها ، داشتن بالاترین حجم سرانه اسکناس در میان سایر کشورها و دشواری در نگه داری وتنظیم بودجه ها واسنادمالی، دامن گیر جامعه شده است. از آن جاکه کاهش ارزش پول ملی ناشی از رشد شدیدحجم پول بدون توجه به نرخ رشد واقعی اقتصاد بوده ، توجه به آن  چه عامل اصلی به وجود آمدن این وضع بوده، از اولویت برخوردار است . بنا بر این تغییر این روند مستلزم تحت کنترل درآمدن تورم با دست یافتن به رشد بالا و باثبات  اقتصادی همراه با محدود شدن افزایش حجم پول است . به نظر می رسد بدون توجه به این ضرورت واولویت، حذف چندصفر ازواحد پول ملی اگرچه منافعی ازقبیل:

  • کاهش هزینه های چاپ وضرب ونشر اسکناس وسکه
  • نقل وانتقال کمتر وسهل تر مقداری پول
  • کاهش زمان وهزینه برای شمارش وتسهیل انجام مبادلات کالا وپول
  • تسهیل تنظیم ونگهداری حسابها واسناد مالی درسطوح ملی وبنگاهی

را دربردارد و به لحاظ منطقی نیز کاهش چند صفر نباید تاثیری در نرخ تورم داشته باشد ، ولی اجرای آن در شرایط کم رشدی اقتصاد نه تنها نمی تواند اثری ضد تورمی داشته باشد بلکه با توجه به جنبه های روانی کاهش ارزش پول ، ایجاد تسهیل در جابه جایی آن و گرد کردن عمومی  قیمت ها به بالا  ،ضمن ایجاد نارضایتی هایی درجامعه عاملی تورم زانیزخواهد بود.

با توجه به جمیع جهات اگرچه به دلیل شدت افزایش حجم پول در شرایط کم رشدی اقتصادی ،حذف صفرهائی از پول کشور محاسنی دارد ولی این کار باید پس از اتخاذ تمهیدات کافی برای تحقق رشد اقتصادی بالا و باثبات انجام گیرد تا چرخه معیوب پیشین تکرار نشده و دستاورد ها ی این اقدام بیشترازهزینه های آن باشد.

اجازه بدهید با مثالی عامیانه،این موضوع پیچیده را به پایان برسانم.حذف صفر از واحد پول ملی،بی شباهت به برداشتن چربی افراد چاق ازطریق عمل جراحی نیست.بر فرض این که در یک عمل جراحی،20کیلو چربی از شکم فردی چاق خارج شود،مادام که او تغییر اساسی در  نگرش اصولی به غذا خوردن وفعالیت های فیزیکی ایجاد نکند،چربی خارج شده،ظرف مدت کوتاهی به بدن او باز خواهد گشت.مسئولان فکرنمی کنند،حذف صفر از واحد پولی کشور با وجود تورمی که همواره در نقدینگی،کسری بودجه وبی انضباطی های مالی وجود داشته ودارد،سیاستی کوتاه مدت خواهد بود؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 145689

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =