آنچه در پی میآید، چکیده مقاله دکتر شعیب بهمن، عضو هیئت علمی و پژوهشگر موسسه مطالعات اندیشهسازان نور است که در کارگروه سوم سمینار هویتهای نوظهور و امنیت منطقهای در غرب آسیا ارائه شد.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این باور به وجود آمده بود که ساخت قدرت و سیاست در ایران به دلیل ماهیت ایدئولوژیک نظام سیاسی و همچنین اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی در خصوص دفاع از مسلمانان و نهضتهای آزادیبخش از یکسو و ماهیت و ویژگیهای ساخت قدرت و سیاست در منطقه از سوی دیگر به نحوی است که هرگونه مدیریت و کنترل قدرتهای فرامنطقهای را ناممکن میسازد. با این حال نوع مدیریت ایران در بحرانهای منطقهای و اقتدار ناشی از آن که در شکلگیری جبهه مقاومت اسلامی تبلور یافته، نشان داد که ایران از موقعیت و فرصت کنترل قدرتهای فرامنطقهای و حتی ائتلافسازی با آنها بهرهمند است و در صورت لزوم میتواند از چنین رویکردی در سیاست خارجی خود استفاده کند. نمونه مهم ائتلافسازی ایران در بحرانهای منطقهای در بحران سوریه قابل مشاهده است که طی آن، توافق ایران و روسیه موجب تحول شگرفی در سطح منطقه شد و حتی پیامدهای جهانی نیز دربرداشت.
همکاری روسیه با ایران و حزبالله در سوریه باعث شد که مباحث مختلفی درباره گسترش روابط مسکو با جبهه مقاومت مطرح شود. اگر چه اصطلاح «جبهه مقاومت» برای روسها چندان جا افتاده نیست و آنها بیشتر از اصطلاح «هلال شیعی» که در کشورهای غربی و عربی رایج شده، استفاده میکنند، اما به هر حال همکاریهای نزدیک روسیه با عناصر اصلی جبهه مقاومت نظیر ایران، سوریه، عراق و حزبالله، این سؤال را به ذهن متبادر میکند که «ایران چگونه موفق به مدیریت و کنترل قدرتهای فرامنطقهای از جمله روسیه شده است؟» نتایج حاصل از بحث نشان میدهد که ایران با شکل دادن به جبهه مقاومت به مثابه یک هویت فراگیر منطقهای و قرار گرفتن در کانون آن به عنوان یک کشور مقتدر، موفق به مدیریت و کنترل قدرتهای فرامنطقهای از جمله روسیه شده است.
برای مشاهده صفحه شخصی شعیب بهمن اینجا را کلیک کنید.
نظر شما