۰ نفر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۳:۳۵
یک بام و دو هوا

ظاهرأ مادری هم دخترش را عروس کرد و هم پسرش را داماد. هوای تابستانی باعث شد که جایگاه استراحت دو عروس وداماد را بر پشت بام بگستراند.برای دختر و دامادش نزدیک به هم که هوا سرد است و سرما می خورید ولی برای پسر و عروسش دور از هم که هوا گرم است و آزرده می گردید و این شد اساس ضرب المثل یک بام و دو هوا.

شاید در میان کشورهایی که در نیم قرن اخیر انقلاب کرده اند ؛از جهاتی وضعیت کشور ما با هیچ نمونه ای قابل مقایسه نباشد.

پایبندی حاکمیت و اصرار بر شاخصه ی دینی و مذهبی جریانات حکومتی .

درخواست حاکمیت بر حضور مردم در جریانات سیاسی و تجمعات اجتماعی .

 همین دو عامل کافی است تا حق مردم را در برابر پاسخگویی حاکمیت و تغییرات سیاسی و اجتماعی صد چندان کند .

مردمی که با اتکال بر اندیشه های دینی به انقلابشان خون بها داده اند ؛ آموزه های دینی را از حاکمان انتظار دارند ؛مثلا اگر مسوولی به زندگی اشرافی روی آورد و از درد مردم بی خبر باشد جز ضربه زدن به بدنه ی حاکمیت کاری نمی کند و باید حاکمیت حق مردم را از او بگیرد.

مردم حق خود می دانند ، در برابر هر ادعایی که منافات با صراحت های دینی و مذهبی دارد عکس العمل نشان دهند و مطالباتشان را بالا ببرند و چون تقاضای حکومت را در تجمعات و گردهمایی های مختلف پاسخ می دهند ،پاسخگویی مسوولین و دولتمردان خود را به صراحت می خواهند و بی دلیل نیست که عده ای مردم ایران را در گروه سیاسی ترین مردم جهان قرار می دهند .

در مقابل، کشورهایی که وضعیت سیاسیشان در محدوده ی دولت و مجلس تعریف شده است ،می توانند در مدت اختیار داریشان بر سیاستهای اجرایی ،ادعا کنند که نیازی به پاسخگویی میان دوره ای به مردمشان ندارند و عملکردشان در پایان دوره ی انتخابی ، مردم بار دیگر با رأی خود ،برای پایان دادن یا ادامه دادن به سلیقه ی حکومتیشان تصمیم گیری شود.

به بیا ن راحت تر همانطور که حاکمیت ، هر زمان دوست دارد به سراغ مردم می آید و از جامعه مطالبه ی یاری دارد؛ مردم هم حق دارند هر زمان بخواهند از جریانات حاکم بر سرنوشتشان سوال بپرسند و انتظار پاسخ داشته باشند.

حالا با این استدلال چه کسی باید پاسخگوی این مورد باشد که اگر در برابر فشار طرف مقابل بر مذاکرات هسته ای طرح سه فوریتی به میان می آید ، چرا برای مطالبات فرهنگیان چنین فوریتی احساس نمی شود و کسی به دنبال رفع معضلات زندگی این قشر وسیع جامعه نمی افتد؟

بر همین مبنا می توان پرسید چرا جریان اختلاسها و سوء استفاده های مالی به پایان نمی رسد و کسی برای این فجایع اقتصادی از مردم عذر خواهی نمی کند؟

چرا به احزاب که طبق اصل بیست وششم قانون اساسی،حق مردم است بها داده نمی شود و همیشه به چشم یک مزاحم و نامحرم به آنان نگریسته می شود و در مقابل اجتماعات بی شناسنامه  و فاقد هویت حزبی ،مورد حمایت غیر مستقیم و مستقیم قرار می گیرند؟

علت گسترش روز افزون مفاسد اداری و شیوه های رانت خواری در قسمتی از بدنه ی اجتماع به چه دلیل است و چرا کسی برای ریشه کن کردن آن اقدامی مفید انجام نمی دهد؟

آیا جریانی به عمد سعی در بی اعتباری همان آموزه های دینی مردم ندارد؟

آیا جریانی به عمد نمی خواهد ثابت کند که مردم همیشه نردبان ترقی عده ای جاه طلب و قدرت خواه قرار گرفته اند؟

اگر برگشت به شعارها و شعورهای اول انقلاب به تمسخر گرفته شود ، چه راه و روندی برای آینده ی جامعه قابل تصور است؟

رفتار دو گانه با مردم یاد آور همان جریان یک بام و دو هواست و عاقبتش نه تنها ناخوشایند است که شاید قابل جبران هم نباشد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 416031

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 4 =