۰ نفر
۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۷

به طور معمول، در بسیاری از کشورهای پیشرفته، در راستای حفظ تمدن و فرهنگ ملّی، در کنار نهادهای علمی اختصاصی زبان و ادبیاتِ رسمی آن کشور، برای حفظ زبان‌های محلی، گویش‌های منطقه‌ای و ثبت و ضبط واژگان متروک، نهادهایی تأسیس شده و بودجه‌هایی حمایتی نیز برای پژوهش‌ها درباره‌ی آنها در نظر گرفته می‌شود.

براي نمونه، دولت آلمان، تنها، براي حفظ لهجه‌اي متروک کولوني که در اطراف شهر کلن آلمان درحال نابودي است، ميليون‌ها يورو در اختيار برخي دانشگاه‌هاي محلّي کلن و نهادهاي علمي اين کشور، براي پژوهش درباره‌ي اين موضوع اختصاص يافته است، تا با انجام تحقيقاتي کاملاً علمي، در قالب مصاحبه‌ با معمّرين (تاريخ شفاهي) يا تحقيق در متون کهن و فولکولور بازمانده از اين لهجه، آن لهجه را از نابودي حفظ نمايند. چرا که عقلاي قوم ژرمن به خوبي واقفند، اين زبان‌ها و گويش‌ها و واژگان در تار و پود تاريخ و ادبيات و فرهنگ کهن آلمان، رسوخ کرده است و اگر امروز براي حفظ و ثبت و ضبط آنها هزينه‌اي نشود، پس از نابودي اين خورده فرهنگ‌ها، ساليان بعد، بايد صدها برابر بيشتر از امروز، براي شناخت عناصر فرهنگ و تاريخ خود، هزينه نمايند!

ميراث مکتوب کهن سرزمين ايران, در گستره­ی تاريخ خويش، خصوصاً در حوزه­ی ادبيات فولکولوريک, آکنده از آثاری است, که به زبان­هاي گوناگون و گويش­های متنوّع ايرانی, همچون بلوچی, کُردی, لُری, سُغدی, پهلوی، طبری، گيلکی، دری، تاتی، آذري، گزّي، خوئيني و ... و حتّي گويش­های محلّی فرعی مانند لهجه‌های شيرازی, مشهدی, بيرجندی, اصفهانی, خوانساری و يا زبان‌هاي کهن جاري در برخي مناطق ايران مانند عربي يا ترکي (آذري در شمال غرب، ترکمنی در شمال شرقي، قشقايي در جنوب و خلجي در مناطق مرکزي و غربي ايران) نگارش يافته و در قالب داستان, ديوان اشعار, کتب ادبی و مانند آن به دست نسل امروز رسيده است. حتّی امروزه آثاری متعدد به زبان­ها و گويش­ها متنوّع در حال شکل­گيری، نگارش و سرايش هست.

بايد اذعان داشت که اين زبان‌ها و لهجه­ها، ضمن اينکه در اکوسيستم ايران، کلکسيوني زيبا و هارمونيک از فرهنگ‌ها و ادبيات متنوّع را با خود دارند، همچنين ميراث گرانبهايی از ادبيات و تاريخ مکتوب ما هستند که بخش‌هاي عمده‌اي از تاريخ و ادبيات ما بر اساس همين زبان­ها و گويش­ها نگارش يافته و نضج يافته و در گستره­ی تاريخ اين مرز و بوم باليده است. حفظ, آموزش, تحقيق بي‌طرفانه, بررسی سير و تحوّل تاريخی اين زبان­ها و لهجه­ها از زوايای گوناگون علمي, تهيه­ی دانشنامه­ها, لغت‌نامه­ها, دستورزبان­ها و تدريس آن­ها در مراکز علمی مانند دانشگاه­ها و توليد علم (پايان‌نامه و رساله) بر پايه‌ي همين موضوعات متنوّع، بر پايه‌ي قوانين رسمي، بايسته­­هايی بسيار اساسی و ضروری هستند که  بايد در قالب يک ساختار با عنوان پيشنهادي: <مرکز ملّی بازشناسی و پژوهش در زبان­های و گويش­های اقوام مختلف ايرانی>, مورد توجّه دولتيان, اوليای امر و دست­اندرکار در حوزه­ی تاريخ، فرهنگ و ادبيات ملّي اين مرز و بوم قرار گيرد.

البته از بعد آسيب‌شناسي، به نظر مي‌رسد نگرش‌هاي غير علمي و گاه ناسيوناليستی هنجارشکنانه و بعضاً تحقيرآميز نسبت به اين زبان‌ها و گويش‌هاي جاري در جاي جاي اين کشور کهن, موانعي اساسي در اين راه باشند، اين نگاه‌ها، علاوه بر اينکه تبعات مخرّبی را به تدريج مي‌تواند در انسجام هويّت و وحدتِ ملّی داشته باشد, بی­گمان رهاسازي اين زبان‌ها، که حقيقتاً ثروت گرانبهاي ملّيِ تمدني و فرهنگي ما ايرانيان محسوب مي‌شوند، به حال خويش، قطعاً به تدريج زمينه­ی نابودی مجموعه‌اي از ثروتِ ملّي و تاريخ و فرهنگ ايران زمين را به طور عملی فراهم خواهد ساخت و مطمئناً نابودي اين مواريث کهن، در دراز مدّت، مي‌تواند، هويت تاريخي ايران زمين را نيز به چالش بکشد، چرا که نقطه نقطه‌ي فرهنگ و تاريخ و ادبيات فارسي، مشحون از عناصر زبان‌ها و گويش‌هاي متنوّع محلي است و اگر اندي تأمل شود، به خوبي دانسته خواهد شد که اين زبان‌ها و گويش‌ها و واژگان در جاي جاي تاريخ و ادبيات و فرهنگ کهن ما، رخنه و رسوخ کرده است و اگر امروز دولتمردان فرهنگ پيشه‌ي ما، براي پژوهش، حفظ و بقاي اين مواريث تمدني و فرهنگي محلّي، اقدامي عاجل انجام ندهند، مطمئناً پس از نابودي اين کلکسيون فرهنگي کهن، ساليان بعد، براي بازشناسي عناصر فرهنگي و تاريخي صدها برابر بيشتر از امروز بايد، هزينه نمايند، در عين حال که آب رفته به جوي نگردد باز!

در سال‌های اخير، مغرب زمينيان و اروپائيان (بخصوص آلمان‌ها)، توجّه ويژه‌اي ­ به مقوله­ی زبان‌ها و گويش­های محلّی ايرانی مبذول داشته‌اند و با بازشناسي کتيبه‌ها و مواريث کهن ما، آثار ارزشمندي در اين زمينه‌ها خلق نموده‌اند، در عين حال بايد اذعان داشت گرچه نفس اين تلاش‌هاي علمي، در خور تحسين و تقدير است، امّا فقدان تولّي‌گري رسمي و نهادي قانوني براي اين مباحث در مراکز علمي کشور و نبود کرسی رسمي تدريس و تحقيق علمی نسبت به اين زبان­ها و گويش­ها، بدون هيچ ترديدي، بررسی­ها و تحقيقات غربيان در فرهنگ‌ها، سنّت­ ها، لهجه­ ها و ادبيات اقوام کهن ايرانی، طبيعي است که سمت و سوی آنها، منطبق بر سلايق، اهداف و برنامه‌هاي مورد پسند خود آنان خواهد بود!

به هر تقدير، از جمله تحقيقاتي که دانشمندان آلماني درباره‌ي برخي زبان‌ها و گويش‌هاي ايراني يا زبان‌هاي محلي جاري در ايران، انجام داده‌اند، مي‌توان به مطالعات گسترده‌ي آقاي <دورفر> در زمينه‌ي ترکي خلجي، در اطراف قم و ساوه، پژوهش‌هاي چهل ساله‌ي <آيلز> در لهجه­ها و گويش‌های ايرانی و يا بررسي‌هاي طولاني <بنزيش> روی زبان­ها و واژه­های ترکی, مغولی و کردی رايج در تاريخ و فرهنگ ايران زمين، اشاره نمود.

براي نمونه، بنا به نوشته‌ي مرحوم افشار، پژوهشگری از همان ديار ژرمن‌ها، که تا چند سال پيش، بر روی ادبيات مکتوب با لهجه­ی گزّی (احتمالاً با ريشه‌ي عبري) در منطقه­ی اصفهان کار می­کرد, از اينکه فردی، نسخه­ای خطي از ديوان اشعار درويش عبّاس جزّی را در اختيار داشته و به وی اجازه استفاده نداده بود, اظهار تأسّف می­کرد و حتّی بعد از به رونوشتی از آن بعدها دسترسی پيدا کرده بود, باز می­گفت: «دلم آرام نيست, چرا که نمی­دانم مستنسخ درست توانسته واژه­های گزّی موجود در ديوان مذکور را ثبت و ضبط نمايد يا نه؟ می­خواهم کارم بی­عيب و نقص باشد».[1]

البته ناگفته نماند که کرسی­های علمي متنوّع و نسبتاً متکثّري در کشورهای اروپايی، به خصوص در آلمان در حوزه­ی مطالعات شرق‌شناسی, روي لهجه­ها و زبان­های قديم ايرانی و بررسی آثار مکتوب آنان در حال انجام است که اگر ان شاء الله اراده­ی تأسيس چنين مرکزي در ميان فرهيختگان ايران زمين فراهم گردد, قطعاً زمينه­هاي مطالعاتي و تعاملات فرهنگی نسبتاً گسترده­ای را مي‌توان با تمرکز روي مباحث علمي و پژوهشي ايجاد نمود و به طور طب



[1] . افشار، ايرج، بياض سفر (تهران، 1354ش)، صص 514-517.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 531810

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محسن IR ۱۱:۰۶ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۹
    1 4
    زبان شیرینتر از قند فارسی باید سرامد همه زبانها باشه و با نابودی زبانهای محلی بتونه قویتر بشه