از همان روزهایی که رضا فرجیدانا در مجلس ایستاد و از واکنشهای دولت روحانی در ماجرای بورسیهها سخن گفت و آن موضوع به قیمت پایان دوران وزارتش در دولت روحانی تمام شد، تا همین امروز دانشجویان از شرایط آموزش عالی راضی نیستند و میگویند هنوز که هنوز است استادهای درجهیک به دانشگاه بازنگشتهاند. دانشجویان دنبال چه دانشگاهی هستند؟ غلامرضا ظریفیان، معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات، میگوید حالا دانشجویان فضای امن میخواهند؛ نه امنیتی؛ اما سؤال اینجاست که از سه گزینه فعلی روی میز برای تصدی وزارت علوم، یعنی ضیا هاشمی، الهام امینزاده و حسین سلیمی کدامیک بخت وزیرشدن دارند و کدام میتوانند آرامش را به دانشگاهها بازگردانند.
حالا بعد از استقرار دولت دوازدهم و چینش کابینه دو وزارتخانه نیرو و علوم هنوز وزیر ندارند. فرق وزارت علوم و نیرو در معرفینکردن وزیر است؛ یعنی با وجود آنکه پیش از معرفی کابینه از طرف حسن روحانی، گمانهزنیهایی درباره وزرا وجود داشت؛ اما هنوز خبری از معرفی وزیر نیست و به گفته مسئولان دولتی، روحانی وزیر علوم را اواسط مهر معرفی میکند. بااینحساب تا دو هفته دیگر ضیا هاشمی، معاون فرهنگی وزارت علوم در دولت پیشین، همچنان سرپرست وزارت علوم باقی خواهد ماند؛ اما ماجرا اینجاست که دانشجویان چندان از گزینههای معرفیشده راضي نيستند. مسئلهای که باعث شده آنها دوباره در فضای مجازی با هشتگهایی شبیه سلیمی وزیر نشود یا امینزاده وزیر نشود، دغدغههای خود را با حسن روحانی بازگو میکنند.
فضای امنیتی علامه را فراموش نکنید
پس از مطرحشدن نام حسین سلیمی بهعنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم، فعالان دانشجویی توییتهایی علیه سلیمی نوشته و یادآور شدند در دوره ریاست او در دانشگاه علامه وضعیت دانشجویان بدتر شده است. او اکنون ریاست دانشگاه علامه طباطبایی را برعهده دارد و دانشجویان این دانشگاه معتقدند فضای بسته و امنیتی امروز دانشگاه علامه طباطبایی ناشی از حضور آقای سلیمی است.
شایان محمدی، دبیر انجمن علمی دانشگاه علامه طباطبایی، درباره گزینههای احتمالی وزارت علوم میگوید: «به صورت مشخص دولت یازدهم و دوازدهم سیاستهایی را در حوزه آموزش در پیش گرفته است که این تصور را به وجود میآورد که براساس سیستم مد نظر، مشکل در خود نهاد وزارتخانه است. سیاستهایی با عنوان کالاییسازی و خصوصیسازی دانش و حمایت از شرکتهای دانشبنیان و سیاستهایی از این قبیل... فارغ از این مشکلاتی که وجود دارد، روی همین ساختار وزارت علوم و فرایندهای تشکلزدایی با وجود این ادعا که از تشکلها حمایت میکنیم، وجود دارد».
او افزود: «من از آقای سلیمی و عملکردشان در چند سال گذشته میگویم؛ با استناد به مصاحبه اخیرش که درباره بازگشت استادان اخراجی، بهبود وضعیت آموزشی و بازگشت دانشجوهای محروم از تحصیل سخن گفته بود؛ اما باید بگویم تجربه ما از مدیریتش متفاوت است. مثلا ما در علوم اجتماعی انبوهی استاد داریم که هیچکدام در این دولت دعوت به کار نشدند. مصداق بارز آنها ابراهیم توفیق، شهلا اعزازی و آقای شریف است. از طرف دیگر ما در استادانی که به صورت جدید جذب شدند، رانتهای مختلفی مشاهده میکنیم که اجازه بهبود شرایط را به علامه نمیدهند».
این فعال دانشجویی افزود: «اوج اختلالات خدمات آموزشی را ميتوان در انتخاب واحد چند روز گذشته دید که معیوببودن سامانه و سرورهای دانشگاه این را نشان میدهد که با تدبیری ساده میشد آن را حل کرد. از طرفی ما با معاونت فرهنگی ارتباطات گسترده داشتیم و هر بار ما به دلیل کارشکنیها از این معاونت به وزارت علوم شکایت میکردیم، این مطرح میشد که به دلیل اینکه دانشگاه علامه میخواهد فضا را در حوزه تشکلها بسته نگه دارد، به بسیاری از موارد قانونی عمل نمیکند». او همچنین درباره الهام امینزاده افزود: «من ایشان را میشناسم؛ اما خواندن نقلقولها و اظهارنظراتش باعث میشود مطمئن باشیم آمدن او هم گرهی از کار ما باز نمیکند».
حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه حالا بهعنوان یکی از گزینههای وزارت علوم مطرح است. برخوردهای انضباطی با دانشجویان، وضعیت نامناسب تشکلها و انجمنهای صنفی و لغو مکرر برنامهها یا تعلیق حقالتدریسیشدن استادان اخراجشده در دوره شریعتی، محرومبودن دانشجویان ستارهدار از تحصیل، جذب چندینبرابری دانشجویان شبانه، انتخاب مدیرگروههایی برای جلوگیری از رشد آموزشی، فضای غیردانشجویی و مشکلات ساعت رفتوآمد خوابگاههای دانشگاه علامه، تنها گوشهای از سبک مدیریت چهارساله حسین سلیمی در دانشگاه علامه طباطبایی است.
استقلال به دانشگاه معنا میدهد
غلامرضا ظریفیان، فعال سیاسی و معاون ویر علوم در دولت اصلاحات در پاسخ به این سؤال که وزارت علوم در شرایط فعلی نیازمند چه وزیری است، گفت: «آموزش عالی نقش هدایتگری دانشگاه و تنظیم روابط آن را با دولت و جامعه دارد.
در تمام دنیا دانشگاهها به اعتبار روابط و قواعد مختص خودشان قابل اعتبار هستند و اگر این ضوابط در دانشگاهها حاکم نباشد، درواقع ما از دانشگاه نمیتوانیم حرف بزنیم.
مهمترین ویژگی نظام آموزش عالی و دانشگاه بحث استقلال و خودگردانی دانشگاههاست. دانشگاهها در همهجای دنیا بهدلیل آنکه محل تجمع نخبگان علمی جامعه هستند، این اجازه را بهلحاظ ذاتی دارند که بتوانند خودشان در تعیین سرنوشت خودشان نقش اصلی را ایفا کنند. این به آن مفهوم است که دانشگاه باید در انتخاب استاد، در نوع هزینهکرد منابع مالی، در تعیین سیلابسهای درسی و حتی در نوع فعالیتهای دروندانشگاهی و فعالیت آماتوری برای آمادگی دانشجو برای ورود به جامعه آزاد باشد.
بنابراین یک دانشگاه مطلوب دانشگاهی است که از نظر استقلال ساختاری، مالی، اداری و درعینحال استقلال آموزشی این اختیارها را داشته باشد. این استقلال به این مفهوم نیست که از سیاستهای کلان استقلال دارد. طبیعتا دانشگاه مهمترین پیشران توسعه هر جامعهای است، به این دلیل که از اواخر قرن بیستم و با شتاب بیشتری در قرن ٢١ توسعهای قابل اطمینان و پایدار است و حکمرانی مطلوب را ایجاد میکند که با دانایی پیوند بخورد و در اصطلاح به آن توسعه دانشبنیاد میگویند. توسعهای که با دانش پیوند نمیخورد از بهرهوری لازم برخوردار نیست». او افزود: «در سطح کلان دانشگاهها در همهجای دنیا نقش پیشران توسعه را دارند و به آنها استقلال داده میشود تا بتوانند با چابکی بیشتر به مدیریت نهاد علم بپردازند و با نگاه به آینده بتوانند تحولات را رصد کنند؛ بنابراین یکی از ویژگیهای دانشگاه مطلوب این است که بتواند با اتکا مدیریت خود و مدیریت نیروهای نخبه خود، به سمت پیشرفت برود. حالا دانشگاههای مادر با همه رشتهها و دانشگاههای تخصصی با متخصصان خود و در کنار آن پارکهای علم و فناوری قرار میگیرند و بستهای را ایجاد میکنند که با خودگردانی متکی به نظام دانایی شرایط مطلوب را فراهم آورند».
ظریفیان با طرح این سؤال که وزیر علوم مطلوب ایران چه کسی است، افزود: «کسی است که بتواند از این هویت و از این موقعیت دفاع کند و بهعنوان وزیر مقتدر در کابینه آن نقش اصلی را ایفا کند تا بخشهای توسعهای وزارتخانههای مختلف مثل وزارت نفت و صنعت و حتی بخشهای فرهنگی کابینه بتوانند با پیوندی که با نظام دانایی برقرار میکنند، بهرهوری منابع را بالا ببرند و استفاده حداکثری از نخبگان داشته باشند و جلوی فرار مغزها را بگیرند، بتوانند با کیفیت لازم نیروهای مورد نیاز عرصههای مختلف را با کیفیت لازم تربیت کنند، نیازهای جامعه را در همه عرصهها فراهم کرده و در دانشگاه این نیازها را به سیلابسهای درسی و مهارتهای تبدیل کنند که دانشجو بتواند از این مهارتها استفاده کند و درعینحال دانشگاه چون محل پرسش است و ذاتا کار دانشگاه پرسشگری است، آن را چه در عرصه طرح مسائل بنیادین دانش و چه در عرصه فعالیتهای دانشجویی به رسمیت بشناسد و دانشجو بتواند در یک فضای امن نه امنیتی بتواند پرسشگری کند و در چارچوب قواعد دانشگاه، هم در عرصه دانش توانمند باشد و هم در عرصه مهارتهای زندگی توانمند شود.
بنابراین وزیر علوم ایران باید اول فهم دقیقی از ماهیت نظام دانایی داشته باشد و درعینحال این توانایی و مشروعیت و پذیرش از سمت جامعه دانشگاهی را داشته باشد تا بتواند بهعنوان یک پشتوانه جدی وارد صحنه شود. درعینحال این اقتدار را داشته باشد که توسعه ملی را با توسعه علمی پیوند بزند».
او همچنین در پاسخ به این سؤال که بین سه گزینه مطرح فعلی برای تصدی وزارت علوم کدامیک را گزینه مطلوبی میداند، خاطرنشان کرد: «من وارد مصادیق نمیشوم، چون ورود به آن را درست نمیدانم. ولی معتقدم در آموزش عالی با حضور بیش از ٥٠ هزار استاد، کشور ما ظرفیتهای بسیار خوبی دارد که دولت از آنها استفاده کند و با پشتوانه عظیمی که در دانشگاه وجود دارد با استفاده از این نیروها دانشگاه را به سمت تعالی پیش ببرد».
او در پایان درباره وضعیت وزارت علوم در چهار سال گذشته افزود: «در یکی، دو سال اول آقای روحانی شاهد بودیم که وزرایی قوی معرفی شدند و بخشی رأی اعتماد نگرفتند و درنهایت با آمدن دکتر فرجیدانا و نقش بسیار مهم او در ساماندهی آموزش عالی روند روبهرشدی داشت و با بیمهری مجلس درنهایت کارش به استیضاح کشیده شد. در یکی، دو سال اول هر وزیری که بر مسند کار قرار گرفت، باید آواربرداری انجام میداد، در دانشگاه اتفاقات سختی رخ داده بود و بسیاری از وظایف دانشگاهها از آنها گرفته شده بود و فضای دانشگاه امنیتی بود و دانشگاه از نشاط لازم برخوردار نبود، بهطور نسبی با وجود مشکلات در دوره اول روحانی فضای امنیتی بهتر شد، بسیاری از تشکلهای دانشجویی توانستند دوباره فعالیت را شروع کنند، یک اتحادیه به تشکلها اضافه شد، فضای جذب استادها درمجموع شرایط بهتری پیدا کرد و مدیریت دانشگاه از مدیریتی علمیتر بهرهمند شد. طبیعتا بهدلیل حسیاسیتهای موجود شرایط ایدهآل نبود، اما بهطور نسبی در دور اول آقای روحانی شرایط مطلوبتر شد. اما انتظار میرفت با عبور از مشکلات در دوره دوازدهم شرایط بهتری را داشته باشیم و با همان نکات یادشده دانشگاه نقش اصلیتری در توسعه ملی ایفا کند تا بتواند با یک برنامه جدیتر پیش برود که هنوز این اتفاق به وقوع نپیوسته و باید کمی منتظر ماند. امیدواریم آقای روحانی با انتخاب یک وزیر خوب این فاصله موجود را پر کند».
من الهام امینزاده، اصولگرا هستم
با مطرحشدن نام الهام امینزاده بهعنوان یکی از گزینههای تصدی وزارت علوم، بازخوانی بخشی از مصاحبه وی با روزنامه ایران در پنجم اردیبهشت سال ۹۱ میتواند خط فکری وی را روشنتر کند. شاید قضاوت یک فرد با تنها یک مصاحبه دور از عدالت باشد، اما صراحت وی در بیان برخی نکات غیرقابلکتمان است. امینزاده در سال ۹۱ که عملا جریان اصلاحات هیچ کاندیدایی برای انتخابات مجلس نهم معرفی نکرده بود، با قرارگرفتن در فهرست اصولگرایان در مصاحبهای با روزنامه دولت وقت، ضمن تمجید ضمنی از عملکرد دولت محمود احمدینژاد، موضوع جریان انحرافی را نیز رد کرده و از عملکرد دولت در حوزه نفت و گاز نیز تمجید کرد. او در این مصاحبه گفته است من اول یک اصولگرا هستم، سیاستزدگی بد است، زمانی در دانشگاه، سیاستزدگی برابر بود با اعتراض مخالفتآمیز و ایجاد تشنج، بهنحویکه در مقابل مسائل مثبت کشور هم این سیاستزدگی وجود داشت.
امینزاده که پیش از این معاون حقوقی دولت دوازدهم بود، حالا در تلاش است که بتواند تصدی وزارت علوم را در دست بگیرد و دو روز پیش نیز با مراجع دیدار و گفتوگو کرد. عدهای نیز که موافق حضور زنان در کابینه هستند تا تابوی وزیر زن بشکند، از حضور او استقبال میکنند، اما آیا صرف زنبودن برای تصدی وزارت برای زنان کفایت میکند؟
یکی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران که ترجیح میدهد نامش فاش نشود، درباره گزینههای پیشنهادی میگوید: «با وجود انتقادات موجود به ضیاء هاشمی اما دانشجویان او را نسبت به گزینههای دیگر فرد مناسبتری برای تصدی وزارت علوم میدانند. مسئلهای که وجود دارد این است که ما هرروز در دانشگاه به همکلاسیهایمان میگوییم چه فکر میکردیم و چه شد.
امینزاده به درد تصدی وزارت علوم نمیخورد و او که تا پیش از این درباره عدم فشار به روحانی برای انتخاب وزیر علوم سخن میگفت، حالا همه تلاشش را برای ایجاد فشار و ورود به کابینه دارد. درباره آقای سلیمی هم که ترجیح میدهم صحبت نکنم، اما درباره ضیاء هاشمی میگویم که حداقل این است که با ما حرف میزند، جوان است و اصلاحطلب. با وجود اینها ما را به مرگ گرفتهاند که به تب راضی شويم. کاش دل آقای روحانی برایمان بسوزد...».
حالا فرهادی، وزیر پیشین علوم، از دانشگاه رفته، او در تمام این مدت درهای وزارت علوم را روی خبرنگاران بسته بود و رسانهها و دانشجویان همه در انتظار رفتن او و شاید معرفی وزیر جدید بودند. مهرماه و زمان آغاز به کار دانشگاهها نزدیک است، اما هنوز خبری از وزیر علوم نیست، بااینحال همه منتظرند تا ببینند حسن روحانی چه کسی را برای وزارت علوم کابینه خود به مجلس شورای اسلامی معرفی میکند.
47238
نظر شما