شیما کریمی: دوباره بهانهای برای یاد یار مهربان مهیا میشود تا شبهای کشدار نیمه پایانی پاییز را با بوی کاغذ و طعم دانایی دست به سر کنیم. بهارِ پاییزی 7 روزه کتاب، مجالی دیگر بار میآفریند تا این گوینده خوش بیان بیزبان! و مهجور، نَقل معقول محافل شود و پرسش و پاسخ ها، گلایه ها و غر زدنهای تکراری و بی راهکار و رنگ رنگ، گوی سبقت از هم بربایند. در ادامه گپ و گفتهایی از جنس کتاب، پای حرفهای دکتر افشین یداللهی، شاعر و ترانهسرای نام آشنای کشور نشستیم.
یداللهی اگر چه تاکنون در حوزه نشر اشعار و ترانههایش رغبتی نشان نداده و به قول خودش کوتاهی و سهل انگاری کرده است اما ارتباط تنگاتنگی با کتاب و کتابخوانی دارد و از شعر و ادبیات گرفته تا مباحث روانشناسی و پزشکی هر آن چه به نظرش جالب بیاید را از دست نمیدهد.
این شاعر خوش ذوق و معاصر اندیش که با اکثر خوانندههای کشور در زمینه موسیقی ملی و پاپ همکاری دارد از کتاب «آزار روانی» اثر ماری- فرانس ایریگوین به عنوان کتابی که اخیرا مطالعه کرده است، یاد میکند و درباره موضوعات پیشنهادی برای مطالعه کتابخوانها به «خبرآنلاین» میگوید: واقعا نمی توان کتابها را تقسیم بندی کرد و گفت این موضوعات باید بیشتر خوانده شود زیرا هر کسی کم یا زیاد در حوزه های مختلف نیاز به بینش و آگاهی دارد و هیچ موضوعی نیست که به کار انسان نیاید. تاریخ، جامعه شناسی، روانشناسی، ادبیات، رمان و... هر یک از زاویه ای به انسان و زندگی بشری می پردازند و مطالعه هیچ یک به تنهایی نمی تواند ما را از دیگری بی نیاز کند.
ترانه سرای تیتراژ سریال «در مسیر زاینده رود» با اظهار تاسف از رواج سطح نگری در جامعه، تعمق و تحقیق را لازمه رواج و گسترش فرهنگ مطالعه بر میشمارد و ضمن بررسی علل پایین بودن سرانه مطالعه در کشور، توضیح میدهد: «متاسفانه عده زیادی از مردم به دنبال شناخت خود و مسائل اطرافشان نیستند و با همه رویدادها و اتفاقات پیرامونشان بسیار سطحی و بدون تفکر و تامل و غالبا بر اساس فرهنگ محیطی که در آن رشد کرده اند و دانسته های القایی ذهنشان برخورد میکنند و نسبت به داشتهها و اعتقاداتشان، دیدگاه شخصی ندارند و حتی ممکن است تا آخر عمر با همان دیدگاههای عاریتی زندگی کنند بنابراین طبیعی است این افراد نیازی به مطالعه کتاب و تجدید نظر در عقاید و دیدگاه هایشان نمیبینند و اهل خطر کردن برای سپری نمودن دورههای سخت تغییر دیدگاه یا اصلاح نگاه نیستند و معمولا به آن چه تا حدی اقناعشان میکند، راضیاند.»
وی اضافه میکند: «در واقع یک نوع نگاه منفعلانه نسبت به تعقل و تفکر دارند و این مهم که تا حدودی هم فراگیر شده است، سبب ساز پاره ای از مشکلات امروز ماست. به خاطر همین مساله است که درصدد اصلاح، تغییر و عمقبخشی به نگاه و افکارمان نیستیم اما میخواهیم بیرون خودمان را درست کنیم.»
وی همچنین پیدایی این رفتار را لزوما ناشی از کم کاری دست اندکاران امر نمیداند و تاکید میکند: «مردم مسئولند و هیچ بهانهای از مسئولیت خود شخص کم نمیکند؛ نباید به دنبال مقصر گشت. البته این را هم اضافه کنم که خواندن کتاب الزاما در ما تحول ایجاد نمیکند اما می تواند انگیزه شروع یک تغییر باشد زیرا در کتابها چکیدهای از تجربیات افراد و نسلها، فرهنگها و ملتها، سالها و قرنها و مقاطع تاریخی مختلف نهفته است و با مطالعه مثلا 200 صفحه ممکن است با تجربه یک قوم، نسل یا انسانی بزرگ مواجه شویم.»
این متخصص اعصاب و روان که با وجود علاقه به شعر و موسیقی به رشته تحصیلیاش وفادار مانده و معالجه بیماران را اولویت کاری خود قرار داده است در ادامه نسخهای هم برای کتابخوان کردن جامعه میپیچد و تصریح میکند: «افراد، کتابخوان نمیشوند مگر آن که لزومش را احساس کنند بنابراین گام اول مطالعه درک ضرورت نیاز به فرهنگ مکتوب برای آگاهی بیشتر و تحلیل بهتر قضایای پیرامون و... است. پس از آن باید با حس کتابخوانی آشتی کرد.»
وی ادامه میدهد: «فکر میکنم در این مرحله بد نباشد هر کس 15 دقیقه از وقت روزانهاش را به مطالعه موضوعات دلخواهش اختصاص دهد و البته اگر باز هم کتاب دست گرفتن برایش سخت است با مجموعه داستانهای کوتاه چندخطی یا یکی دو صفحهای که حوصله را سر نمیبرد و سریع به نتیجه میرسد شروع کند و کم کم حجم کتاب، زمان مطالعه، تنوع موضوعات و سر فصل های مطالعاتی را بیشتر نماید. این را هم فراموش نکنید که هرکس به فراخور سلیقه و ذائقه اش باید اقدام کند و آنچه گفته شد، کلیت ندارد.»
دبیرِ خانه ترانه که سرایش کلام تیتراژ سریالهای فاخر و ماندگار «شب دهم، مدار صفر درجه، میوه ممنوعه و...» را نیز در گزیده اشعارش دارد با اشاره به بیتاثیر نبودن رویدادهای فرهنگی نظیر هفته کتاب در تثبیت و جا انداختن فرهنگ کتابخوانی معتقد است «هفته کتاب نباید بهانه ای برای رفع تکلیف باشد.» و اضافه میکند: «بعضی ها ممکن است فکر کنند هفته کتاب را گذاشتهاند تا 51 هفته دیگر را با خیال راحت بدون کتاب سپری کنیم در حالی که ضرورت حضور روزانه کتاب در جریان زندگی هر فرد انکارناپذیر و تجربه آفرین است.»
این شاعر شناخته شده کشورمان، گریزی هم به کتابهای شعر و ترانهای که شاعران جوان روانه بازار نشر میکنند، می زند و با تاکید بر این که صرف چاپ کتاب، تغییری در آینده کاری و اعتباری یک فرد ایجاد نمیشود، یادآور میشود: «تا وقتی شعر شاعران جوان به حدی از پختگی نرسیده است و همچنان ضعف تالیف، قدیمی بودن زبان و... را یدک می کشد نباید به دست چاپ سپرده شود.»
وی میافزاید: «مجموعه های شعر قبل از هر چیز باید به نقدهای بی تعارف تن در دهند تا افراد صاحب نظر، نقاط ضعف و قوت آنها را بی ملاحضه بیان کنند پس از آن نیز تا رفع قابل قبول مشکلات اساسی یک اثر که همه منتقدان بر آن اجماع دارند و رسیدن به یک زبان کاملا شخصی در شعر و ترانه، نباید عجلهای برای چاپ مجموعه آثار داشت.»
به اعتقاد یداللهی سلب اعتماد مردم از کتابهای شعر به دلیل رعایت نکردن همین موارد است که سبب شده تعداد زیادی کتاب با کیفیت غیرقابل قبول چاپ شود. او در ادامه گفتوگو با «خبرآنلاین» میگوید: «این وضعیت مردم را از کتابهای شعر جدید دلزده کرده است و باعث شده تر و خشک با هم بسوزند بنابراین اگر کسی هم برای اولین بار شعر خوبی از مجموعه آثارش چاپ کرده باشد، در چنین فضای آشفتهای، نادیده گرفته میشود.»
این خواننده و ترانه سرای 42 ساله و پرکار درباره انتشار کتابی از مجموعه شعرها و ترانه هایش نیز اینگونه توضیح میدهد: «هم اکنون در حال جمع آوری آثارم هستم و امیدوارم تا پایان سال به جمع بندی برسم و سال آینده اولین کتابم را چاپ نمایم.»
نظر شما