گفت و گو با مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران

علی حق: دلایل کندی رشد شاخص کل قیمت، تاثیر افزایش نرخ سود بانکی و نرخ ارز بر بازار سهام و نیز داستان حذف بورس تهران از فهرست فدراسیون بین المللی بورس های جهان محورهای اصلی گفتگو با حسن قالیباف اصل، مدیرعامل شرکت بورس اوراق بهادار تهران است. گفتگویی که فرصت آن در میان مشغله های بسیار او و به واسطه حسن نظرش به خبرآنلاین در آخرین ساعات کاری بورس تهران در سال 90 فراهم شد. این گفتگو بدین شرح است:
شاخص کل قیمت در حاضر در حدود 16 هزار و 500 واحد است؟
ما تا یک جایی این شاخص را محاسبه کردیم  ولی دیدیم که کاستی هایی دارد، الان هم شرکت فناوری مشغول کار روی رفع این کاستی هاست. تصمیم هم داریم که شاخص کل قیمت را منتشر کنیم. در حال حاضر عدد دقیقی در این خصوص ندارم. منظورتان از این سوال چیست؟
منظور اصلی سوال من این است که شاخص کل قیمت از آن اوج 13 هزار و 800 واحدی سال 83 در حال حاضر به حدود 16 هزار و 500 واحد رسیده است. یعنی شاخص کل در مجموع کمتر از 4 هزار واحد رشد کرده است. لذا این طرز تلقی پیش آمده که ورود گسترده شرکت های بزرگ اصل 44 در مجموع به این منجر شده شرکت های بورسی با افت قیمت سهام مواجه شوند. یعنی بازار سهام به نوعی شرکت های بزرگ را می بلعد و سهام آنها را کم ارزش تر می کند. آیا شرکت های تازه وارد کوچکتر شده اند یا شرکت های قبلی خیلی سهامشان کم ارزش تر شده است؟ چون بازخوردی از این همه ورود به بورس در شاخص کل قیمت دیده نمی شود. نظر شما چیست؟
این همه واقعیت نیست. اطلاعاتی که در بازار هست واقعیت را بیشتر نشان می دهد. سال 85 ارزش بازار 33 هزار میلیارد تومان بود الان شده 126 هزار میلیارد تومان. شرکت های جدید آمده اند و قیمت ها بالا رفته است . شرکت که افزایش سرمایه می دهد، بزرگ می شود. مثلا سال 88 مجموع افزایش سرمایه ها 1000 هزار میلیارد تومان بوده سال 89 شد، 3800 میلیارد تومان شد. سال 90 شده 7500 میلیارتومان. چادرملو که به بورس آمد سرمایه اش 50 میلیارد تومان بود الان شده 600 میلیارد تومان. چادرملو اوایل دهه 80 آمده است. سپس گل گهر هم با سرمایه 50 میلیارد تومان آمد و الان سرمایه اش 600 میلیارد تومان است.
دلیل این که این مساله در شاخص کل دیده نمی شود، چیست؟
چون این شاخص تغییر قیمت را نشان نمی دهد و با ورود و خروج و افزایش سرمایه شاخص تغییر نمی کند. ارزش بازار بزرگ یا کوچک شدن شرکت را نشان می دهد. بانک های اصل 44 که وارد بورس شده اند، افزایش سرمایه داده اند و شرکت مس چند بار افزایش سرمایه داده است و سال 90 سرمایه اش دو برابر شده است. اتفاقا بورس جای تامین مالی است. قطعا شرکت می خواهد بزرگ شود و تامین مالی راحت انجام دهد، بورس جای این شرکت هاست.
اما شتاب رشد قیمت ها کند شده است. علت چیست؟
بله. این وابسته به عوامل زیادی است.  از عوامل کلان اقتصادی گرفته تا عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی. بخشی هم وابسته به عوامل داخلی صنایع است که آنها هم تحت تاثیر عوامل زیادی است. بالاخر همه این ها باید دست به دست هم بدهند تا اوضاع همه جا خوب باشد تا بگوییم سرمایه گذار امیدوار به آینده است و در بلند مدت قیمت ها افزایش می یابد.
ارزش بازار که رشد کرده است. شاخص هم رشد کرده، قیمت ها هم بالا رفته  است. در سال 89 بازدهی بورس 85 درصد بورس بود که 25 درصد بازده نقدی بود و بقیه اش بازده قیمتی بود. سال 90 هم بورس حدود 11 درصد بازدهی داشته است. به هر حال قیمت ها تحت تاثیر عوامل زیادی است. ما هم باید نسبی نگاه کنیم یعنی عملکرد شرکت های داخل بورس را با شرکت های خارج بورس مقایسه کنیم . شرکت های بورسی قابل اتکاترند و خیلی از مسایلی که برای شرکت های خارج بورس رخ می دهد، برای شرکت های بورسی رخ نمی دهد. این شرکت ها دستچین و گلچین هستند. مگر در کشور چند تا مثل این شرکت ها هست. به هر حال ما آیین نامه پذیرش شرکت ها داریم و برای ورود به بورس باید شرایط زیادی احراز شود. رشد بورس را باید با رشد سایر بخش های اقتصاد نیز سنجید.
قبول دارید امسال بورس اگر نگوییم بی مهری، دچار کم مهری از سوی دولت بود؟
....
یعنی آن توجهی که در دولت نهم به بورس می شد در دولت دهم شاهد نبوده ایم؟
بورس یک بازار رقابتی است و نمی شود انتظار داشت که دولت ها زیاد در آن مداخله کنند. البته در شرایطی که بحران به وجود می آید قطعا باید دولت کمک کند. مثلا زمانی که در غرب بحران اقتصادی رخ داد، دولت ها طرح نجات را تصویب کردند. لذا در شرایطی که عدم تعادل رخ می دهد، از دولت انتظار می رود که به بازار کمک کنند.
البته منظور من دخالت نیست، به نظر می رسد در تصمیم گیری های اقتصادی دیگر بورس در اولویت نیست. مثلا از منظر نرخ سود بازار سهام از دو بعد زیان کرده است. آن زمانی که باید متعادل باقی می ماند، پایین نگاه داشته شد، در نتیجه بازار سکه و ارز جذاب شد و حالا هم که پس از افت بازار سهام، بورس نیازمند افزایش جذابیت بود، نرخ سود بانکی و اوراق مشارکت به بیش از بازده بازار سهام افزایش یافته است.
این نکته، نکته درستی است، دولت به عنوان سیاستگذار هم می تواند به بازار کمک کند و هم موجب ایجاد محدودیت شود. دولت اگر مثلا تلاش کند که اقتصاد را شفاف و رقابتی کند و نهادهای تولید و محصول شرکت ها در بازار قیمتگذاری شود به نفع بازارسهام است. در قانون اصل 44 و هدفمندسازی یارانه ها هم این مسایل مورد توجه و تاکید بوده است. لذا تقویت بازار سرمایه بیش از سایر بازارها می تواند به نفع اقتصاد شود. بازار سهام که تنها جای خرید و فروش و بالا و پایین شدن قیمت نیست. در واقع این خرید و فروش ها و بالا و پایین شدن قیمت ها و رکورد و رونقی که در خصوص برخی سهم ها رخ می دهد، علامت دهی به اقتصاد است. یعنی رونق سهام یک صنعت منجر به جذب سرمایه های تازه به آن می شود. پس اگر اقتصاد رقابتی و شفاف شود، علامت دهی بازار سرمایه نیز واقعی تر و دقیق تر خواهد شد. قطعا هدف دولت هم همین است چون قوانینی که طی سال های گذشته تصویب شده این موضوع را تایید می کند.
ولی اخیرا تصمیم هایی گرفته می شود همچون نرخ سود و بحث ارز که این نگاه خوشبینانه شما را نقض می کند.
در خصوص نرخ سود توجه کنید که بانک مرکزی یک نهاد سیاستگذار است. به عنوان یک بازیگر در بازار پول سیاستگذاری می کند که باعث می شود نرخ سود بالا برود یا پایین اما این تغییر نرخ نباید دستوری باشد. البته گاهی پیش می آید که بانک مرکزی تلاش می کند که هدفی را محقق کند ولی نگاه بازار با این هدف همسو نیست و اتفاق دیگری رخ می دهد. لذا در خصوص تعیین نرخ سود هم باید به سمت یک بازار شفاف و رقابتی حرکت کنیم تا علامت دهی آن به اقتصاد واقعی شود. قطعا این علامت دهی را در این بخش نداریم.
حالا که نرخ سود به طور دستوری افزایش یافته، به نظر شما این تصمیم به نفع بازار سرمایه است؟
ددیدگاه ها در این خصوص متفاوت است. نرخ سود که در بازار پول بالا رفته یعنی نرخ بازده بدون ریسک، پس این به زیان بازار سرمایه خواهد شد. در واقع این نگاه، بازار پول و سرمایه را رقیب هم می داند. ولی در دنیا این دو مکمل هم هستند.
یعنی منظورتان این است که چون نرخ سود بانکی بالای بانکها، به دلیل سهم بالای بانک ها در بازار پول موجب رشد بازار سهام هم می شود؟
من می خواهم فراتر از این را بگویم.  20 درصد ارزش بازار بانک ها هستند. از طرف دیگر زمانی که نرخ سود بالا می رود به این معناست که بانک مرکزی می خواهد پول ها روانه بازار رسمی شود. وقتی این اتفاق بیفتد، قطعا این اتفاق در بلندمدت به نفع بازار سرمایه است. پول هایی که در بانک جمع می شود به چه کسی می خواهند بدهند؟ طبیعی است که به همین شرکت های بورسی می رسد. وقتی منابع روانه شرکت ها شود، خب بازار رونق می گیرد.
البته اگر بانک ها در تخصیص وام ها واعتبار ها انقباضی عمل نکنند. در خصوص افزایش نرخ ارز چطور؟ آیا بررسی کرده اید که رشد نرخ ارز یا نوسان بالای آن طی ماه های پایانی سال 90 چه تاثیری مستقیم و غیر مستقیمی بر بازار سهام و شرکت های عضو آن داشته و دارد؟
به هر حال در این خصوص هم عده ای می گویند که بازار ارز هم می تواند برای جذب سرمایه ها جذاب شود.
این بیشتر در شرایطی است که نوسان صعودی ارز رخ می دهد ولی اگر افزایش هم با ثبات صورت گیرد، شرایط متفاوت است. قطعا شما هم با ثبات بازار ارز موافق هستید؟
بله. صد در صد. باید توجه داشت که بازار ارز و سکه برای گردش دادن سرمایه یک فرصت کوتاه مدت است. کسی که وارد بازار می شود تنها از تورم منتفع می شوند.
یعنی تنها بازده قیمتی دارد و مثل بازار سهام بازده نقدی سالانه ندارد.
بله. بعد هم بازار ارز و سکه یک جایی اشباع می شود، چون روند صعودی قیمت ها تا ابد حفظ نمی شود. این ها نمی توانند رقیب بازار سهام باشند. چون بازار سهام بازار بلندمدت است. بورس آیینه تمام نمای اقتصاد و عملکرد شرکت هاست. اینجا چیزی که در قیمت سهم ها نمود پیدا می کند، تورم نیست، تولید و سازندگی است. اینجا تنوعی داریم که بازار ارز و سکه نداریم. الیته منکر نمی شوم که در کوتاه مدت بخشی از سرمایه ها روانه بازار ارز و سکه می شود و یک فشار قیمتی روی سهام بورسی وارد می شود.
اثرات پایه ای رشد قیمت ارز بر بورس چیست؟
قطعا افزایش نرخ ارز موجب افزایش درآمد شرکت های صادرکننده بورسی می شود.
به شرطی که بانک مرکزی ارز مورد نیاز صنایع را تامین کند.
صادرات که به ارز نیاز ندارد.
صادرات که بدون تولید نمی شود. به هر حال تولیدکننده برای واردات مواد اولیه و تکنولوژی خود نیازمند ارز است. همه شرکت های بورسی هم که صادرکننده نیستند.
بله. صادرکننده ها ارز مورد نیاز خود را خوشان تامین می کنند. شرکت هایی در بورس هستند که قیمتگذاری محصولاتشان جهانی است. لذا در بلندمدت افزایش نرخ ارز به نفع بورس می شود. شرکت هایی داریم که رقیب خارجی دارند. با افزایش نرخ ارز، این رقابت برای شرکت های داخلی راحت تر می شود.
اما فعال اقتصادی می خواهد پیش بینی کند. قطعا در فضایی می تواند پیش بینی کند که ثبات وجود دارد. سیاست ارزی ای برای بازار سرمایه خوب است که بتواند ثبات بازار ارز را تضمین کند.
افزایش نرخ ارز در متغیرهای کلان بازار تا چه حد تاثیرگذار بود؟ مثلا ارزش جاری بازار با نرخ جدید ارز به مقیاس دلار، کاهش یافته است. سوددهی بازار بر مبنای دلار کاهش یافته است. این مساله در کاهش رتبه بورس ایران در رده بندی های بین المللی چقدر تاثیرگذار بوده است؟
حتما اثر می گذارد. بالاخره آن نرخ رسمی 1226 تومان است. خیلی از شرکت ها که صادر می کنند، صادرات خود را با نرخ مرجع محاسبه می کنند. باید نرخی به وجود بیاید که بانک مرکزی و شرکت ها بر روی آن اجماع داشته باشند. بانک مرکزی الان می گوید نرخ من 1226 تومان است با این نرخ که خیلی متغیرهای بازار دستخوش تغییر نمی شوند. ولی در بازار نرخ دیگری جاری است که محاسبه ارزش جاری بازار برمبنای آن نتیجه دیگری به دست می دهد. اما باید نرخی بر پایه عرضه و تقاضا شکل بگیرد که همه قبول داشته باشند. اگر روزی این نرخ وجود داشته باشد، اثر آن در فروش محصول شرکت و ارزش جاری آن ها معکوس خواهد بود.
شما به لحاظ فردی چه احساسی بهتان دست می دهد زمانی که ارزش جاری بازار را پس از یکسال تلاش با نرخ جدید ارز محاسبه می کنید و می بینید که کاهش یافته است؟ حس فردی را دارید که ارزش ملکش بر مبنای دلار کاهش یافته است؟
من که از باب بازار نمی توانم آن نرخ را استفاده کنم چون اساس فعالیت شرکت ها باید برمبنای آن نرخ باشد. فعلا نرخ 1226 تومانی اعلام شده و دلار به نرخ دیگر قاچاق است. اگر این نرخ روزی قانونی باشد قطعا با افزایش ارزش جاری بازار جبران خواهد شد.
  حدود یکسال و سه ماه از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها گذشته است. کدام صنایع بورسی از اجرای این قانون منتفع شده اند؟
واقعیت این است که من دسته بندی صنعتی ندارم که بتوانم چیز مشخصی بگویم. ما به کل بازار نگاه می کنیم، سال 89 شرکت های بورسی در اصل 16 هزار و 800 میلیارد تومان سود دادند.سال 90 رسید به 20 هزار میلیارد تومان. یعنی سوددهی صنایع بورسی سال 90 حدود 19 درصد رشد کرد. همکاران ما در حال تهیه گزارشی در خصوص تاثیر اجرای این قانون بر شرکت های بورسی هستند که هنوز کامل نشده است. در واقع هدف از تهیه این گزارش این است که دولت بداند که در آستانه اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها، برآیند اجرای فاز اول بر شرکت های بورسی چه بوده است.
پیش بینی شما از نتیجه اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها هم مثبت است؟ یعنی فکر می کنید روند افزایش سوددهی شرکت های بورسی صعودی باشد؟
والا نتیجه آن گزارشی که اشاره کردم برای پاسخ به این سوال لازم است.
پشت پرده حذف بورس تهران از فهرست فدراسیون بین المللی بورس ها در سال 90 چه بود؟
آنها یک مقررات داخلی دارند. یک چک لیست دارند که خود ارزیابی است. این ها را هر سال برای بورس های مختلف می فرستند. در شرایط عضویت بورس ها هم هست. سال گذشته که 3 تا از بورس ها درخواست عضویت داده بودند، ذکر شده بود که نهاد ناظر آنها باید عضو ISCO باشد. نهاد ناظر ما عضو ISCO نیست. سازمان بورس و اوراق بهادار ما پس از اجرای قانون جدید بازار سرمایه در سال 85 شکل گرفته است. سازمان بورس درخواست عضویت داده است و در حال بررسی است. الان پس از بحران جهانی اقتصاد هم که بحث این است کمبود نظارت ها در آن نقش داشته است، توجه به نهادهای ناظر پررنگ شده است.
مسایل سیاسی چقدر در این حذف ایفای نقش کرد؟
 قطعا اثر دارد. می توانستند با مدارا و تساهل بیشتری با بورس تهران رفتار کنند. مثلا بگویند که کار پذیرش سازمان بورس و اوراق بهادار ایران در ISCO دارد پیش می رود و تا آن زمان صبر کنیم. آنجا هم بورس های غربی عضو هستند و موثر هم هستند.
پس باید منتظر پذیرش عضویت سازمان بورس باشیم؟
بله ولی ما لغو عضویت نشده ایم ما عضویم ولی عضو تعلیق شده ایم.
این پروسه عضویت سازمان بورس چقدر طول خواهد کشید؟
این پروسه 3 مرحله دارد که مرحله اصلی آن انجام شده است. البته آنها هم از این حذف ابراز تاسف می کردند چون بورس تهران بورس فعالی بود.
یعنی شما دیگر گزارش های خودتان را ارسال نمی کنید؟
ما ارسال می کنیم.
ولی آنها منتشر نمی کنند.
بله. آنها دیگر گزارش های بورس تهران را منتشر نمی کنند و می گویند چون گزارش های ما می تواند در جذب سرمایه گذار خارجی مهم باشد و نهاد ناظر شما عضو ISCO نیست، برای ما مسوولیت زاست. چون نظارت بر بازارها خیلی مهم شده است.
الان مدیریت مجمع فدراسیون غلبه اش با کدام کشورهاست؟
آمریکا، انگلیس، کانادا و هنگ کنگ کرسی دارند. رییس هیات مدیره اش یک هنگ کنگی است. به تازگی سازو کار جدیدی پیشنهاد شده که تصویب نشده است. آن هم این که افزون بر کشورهایی که بورس های بزرگ و پیشرفته دارند، بورس های نوظهور هم عضو مجمع شوند.

/3131

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 207616

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
    0 2
    علی حق... جایت مدتهاست که خیلی خیلی خالی است. ای کاش بیشتر می نوشتی.