کل بضاعت 33 ساله سینمای پس از انقلاب، برای ساخت فیلمهایی درباره بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی تنها ساخت دو فیلم «فرزند صبح» و «صنوبر» بوده است؛ دو فیلمی که دوران کودکی و نوجوانی ایشان را روایت میکنند و هیچ کدام هم اکران نشدهاند!
این در حالی است که کشورهای صاحب سینما در دنیا که حداقل ادعایی درباره سینما متعالی و انقلابی ندارند، بهترین فیلمها را با بودجههای عظیم و حمایتهای همهجانبه درباره رهبران معنویشان که گاه حتی تاثیرگذاری مثبت آنها در اجتماع دارای ابهاماتی بوده، ساختهاند... اما درحالیکه سینمای ایران پس از انقلاب و در زمانیکه برخی از تعطیلی کامل آن سخن میگفتند، درواقع حیات خود را مدیون نظر بنیانگذار انقلاب بوده است، بویژه با دو اظهار نظر ایشان پس از تماشای فیلم «گاو» داریوش مهرجویی آن بحثها پایان یافت.
اساسا یکی از کارکردهای سینما، ثبت تاریخی وقایع و زندگی شخصیتهای ماندگار است که نمونههای بسیار و البته قدرتمندی از این دست آثار در سینمای دنیا میتوان یافت. در همین راستا، سینمای ایران هم در مقاطعی برای ایفاء چنین نقشی در ثبت تاریخی لحظات حساس تاریخی و زندگی بزرگان کشور تلاش کرده است؛ اما بسیار اندک، بعضا ضعیف و گذرا.
امام خمینی (ره) بدون شک یکی از تاثیرگذارترین شخصیتها در تاریخ معاصر ایران و جهان است که مقاطع مختلف زندگی ایشان، خود داستانهای مختلفی دارد که برخی از آنها در کتابها و مجلات مکتوب به چاپ رسیده است. اما سهم سینمای ایران در معرفی چهره بنیانگذار جمهوری اسلامی و زندگی پر فراز نشیب ایشان چقدر بوده است؟
«فرزند صبح» ؛ فیلم هیچ کس!
قطعا میتوان «فرزند صبح» بهروز افخمی را جدیترین تصویر سینمای ایران از زندگی امام خمینی (ره) دانست که دوران کودکی ایشان را نمایش میدهد.
این پروژه سینمایی که به تهیهکنندگی عروج فیلم (وابسته به مرکز تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)) ساخته شد، یکی از پرحاشیهترین فیلمهای پس از انقلاب بود.
داستان «فرزند صبح»، مربوط به زمان تولد تا 7 سالگی حضرت امام(ره) و تحولات اجتماعی و سیاسی آن مقطع زمانی است. فیلمبرداری این فیلم پس از مراحل تحقیق مهرماه 83 آغاز شد و در ادامه با یکی دو بار تعطیل شدن، دوباره بالاخره در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر (سال 89) به نمایش درآمد.
حاشیهها از همان روزهای اول هم با افخمی و «فرزند صبح»اش همراه بود. چند روزی پس از آغاز فیلمبرداری و پیرامون آن صحبتهایی درباره بازی هدیه تهرانی در نقش مادر حضرت امام (ع) در مطبوعات، افخمی بلافاصله پاسخی را منتشر کرد که در آن از فشارها و برخی سخنان پیرامون ساخت این فیلم گلایه کرد.
پس از آن، فیلمبرداری تا تیرماه 84 ادامه یافت تا اینکه افخمی اعلام کرد، فیلمبرداری تا یکی دو سال تعطیل خواهد بود؛ چرا که بازیگر خردسالی که نقش امام (ره) را در سه، چهار سالگی بازی میکند بسیار تواناست و ترجیح میدهد او در بخش دوم فیلم خودش نقش دوران هفت، هشت سالگی امام (ره) را بازی کند و این یعنی که پروژه باید متوقف شده تا این بازیگر خردسال کمی بزرگتر شود!
البته این اقدام با واکنش تهیهکننده فیلم روبرو شد و محمدرضا شرفالدین به نمایندگی از «عروج فیلم»، طبق یک اعلامیه مطبوعاتی برای جذب بازیگر کودک نقش هفت سالگی حضرت امام(ره) اقدام کردهاند که البته در آخر نظر افخمی به کرسی نشست و پروژه برای دو سال تعطیل شد.
در هر صورت مرداد 85 فیلمبرداری بخش دوم پروژه «فرزند صبح» آغاز شد و پس از کشمکشهای بسیار پس از سه سال، آذرماه 86 به پایان رسید؛ که این پایان، آغازی بر دوره تازه حواشی این پروژه سینمایی بود.
پس از پایان فیلمبرداری، راشها برای تدوین به دست زندهیاد سیفالله داد سپرده شد و او مونتاژ «فرزند صبح» را اسفند 86 به پایان رساند و کار به مرحله صداگذاری و دوبله رسید اما فیلم در این مرحله تا یکی دو سال در کشمکش ماند.
افخمی در این مرحله اصرار داشت که «چون فیلم با تکنیک سوپر 35 میلمتری ساخته شده است که این روند در ایران قابل نمایش و کار نیست، بنابراین کارهای لابراتواریاش برای اینکه کیفیت خوبی داشته باشد، باید خارج از کشور انجام شود و به تبع آن صداگذاری،دوبلاژ و ساخت موسیقی هم باقی مانده است... تبدیل صدای فیلم به سیستم دالبی هم باید خارج از کشور انجام شود.»
در عین حال شرفالدین هم در پاسخ، هزینههای فیلم را یادآور شده و گفته بود: «کارگردان به دلیل کیفیت بهتر معتقد است فیلم باید در خارج تبدیل شود ... از طرفی هم سرمایهگذار امکان تامین بودجه تبدیل این فیلم را در خارج از کشور ندارد و آماده است تا در داخل انجام شود.»
این مسائل ادامه داشت تا اینکه پس از کش و قوسهای فراوان و اصرار افخمی بر اینکه «فرزند صبح» فعلی اثر او نیست، فیلم به جشنواره بیست و نهم فجر رسید و برای اصحاب رسانه و منتقدین به نمایش درآمد؛ آن هم نمایشی پر از حاشیه و انتقاد!
پس از نمایش این فیلم در جشنواره، سیل انتقادات به سمت بهروز افخمی برای هفت سال زمانی که روی آن گذاشته است سرازیر شد و البته او باز هم مانند زمان نمایش «فرزند صبح» در جشن خانه سینما، اصرار داشت که فیلم فعلی را او کارگردانی نکرده است، چرا که حاصل تدوین جدید به کلی با آنچه او مد نظر داشته متفاوت بوده است.
اما تکلیف یکی از دو فیلم سینمای ایران درباره امام خمینی (ره) چه میشود؟ اکران عمومی یا بایگانی؟
سیدعلیرضا سجادپور درباره اکران عمومی «فرزند صبح» به ایسنا میگوید: «ما به عنوان اداره نظارت و ارزشیابی چون درخواستی برای اکران فیلم نیامده است، از پروانه نمایش آن اطلاعی نداریم. در هر صورت باید درخواست نمایش این فیلم ارائه شود تا شورا آن را ببیند و نظر نهاییاش را بدهد؛ اما در هر صورت در حدود یک سال و نیم گذشته هیچ درخواستی به ما ارائه نشده است.»
«صنوبر»؛ به نام سینما، به کام تلویزیون
دیگر فیلم سینمایی که درباره حضرت امام خمینی (ره) ساخته شده، «صنوبر» به کارگردانی مجتبی راعی بود که این پروژه هم در موسسه «عروج فیلم» و شبکه اول سیما ساخته شد.
این فیلم در دو نسخه تلویزیونی و سینمایی تهیه شده است و داستانی در زمان جنگ جهانی اول در منطقه کمره را روایت میکند که ناامنی و اشغال اجنبی آنجا را فراگرفته است. در این میان پسری به نام روحالدین این شرایط را تجربه میکند. این اثر تاریخی نه فقط به نوجوانی امام میپردازد، بلکه مقطعی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران را نیز به تصویر می کشد و مبارزات مردم خمین، استعمارستیزی و فعالیت روحانیون آن دوره را به نمایش درمی آورد.
نسخه سینمایی «صنوبر» برای اولین بار در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر (1381) به نمایش درآمد و نسخه تلویزیونی آن هم در 6 قسمت با نام «سال سخت در خمین» بارها از تلویزیون به نمایش درآمد.
مجتبی راعی پس از این فیلم، پروژه دیگری را هم به نام «بلند بالا» درباره 27 سالگی امام (ره) و به اجتهاد رسیدنشان در زمان مدیریت محمدرضا جعفریجلوه در معاونت سینمایی نوشت که میگوید، اصلا قصد ندارد آن را بسازد و درباره دلیل آن هم بیان میکند: «آنقدر در همان فیلم اول برای ساختش رنج کشیدم که باید دیوانه باشم که دوباره در معرض چنین فشار عظیمی قرار بگیرم و فکر میکنم اگر بخواهم آنرا بسازم قطعا سکته خواهم کرد.»
اما چرا «صنوبر» اکران نشد؟ کارگردان آن معتقد است که «این فیلم صاحب نداشت و کسی که دلش بسوزد و دنبال کار برود، نبود و ما تنها بودیم.»
2 فیلم اکران نشده درباره بنیانگذار انقلاب در 32 سال سینمای پس از انقلاب!
کل بضاعت 32 ساله سینمای پس از انقلاب برای ساخت فیلمهایی درباره بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ساخت همین دو فیلم بوده است؛ دو فیلمی که هیچ کدام اکران نشدند! ضمن آنکه هنوز کارگردانی نتوانسته است تصویری از بزرگسالی و بحبوحه مبارزات ایشان را به تصویر بکشد و هر دو فیلم «فرزند صبح» و «صنوبر» درباره مقاطع کودکی و نوجوانی امام خمینی (ره) بودهاند. حتی مجموعه «آفتاب و زمین» که جواد شمقدری برای تلویزیون آماده کرد هم به زمان تولد ایشان میپردازد.
این در حالی است که کشورهای صاحب سینما در دنیا، بهترین فیلمهای خود را با بودجههای عظیم و حمایتهای همه جانبه درباره شخصیتهای ماندگار خود و سایر کشورها میسازند و در این زمینه حتی به تصویرسازی هنری از شخصیتهایی هم روی میآورند (مانند «گاندی» یا «خداحافظ بافانا» درباره نلسون ماندلا) اما سینمای ایران در تصویرسازی ماندگار از بنیانگذار جمهوری اسلامی که تاثیرگذاری بسیاری در معادلات جهانی قرن اخیر داشته، ناتوان بوده است.
به هر حال عملکرد سینمای ایران را در ساخت فیلمهایی درباره امام خمینی (ره) میتوان نامناسب و نافرجام و تلاشهای در این زمینه را بسیار اندک، بدون تاثیرگذاری و ماندگاری حداقلی توصیف کرد.
5757
نظر شما