حتما باید قربان صدقه بشار اسد برویم؟

هرکس اندکی سیاست بفهمد و دلش برای این آب و خاک بتپد، می فهمد که دفاع از تمامیت ارضی سوریه  و هم چنین حکومتی که هم اکنون در آن جا حاکم است تا چه اندازه برای ما حیاتی است. اما آیا این دفاع به معنای دفاع از حزب بعث سوریه و شخص بشار اسد است؟ آیا شیوه اسد را در حکومت داری هم باید ستایش کنیم؟ آیا همه رفتاری را که اسد با مخالفان سیاسی اش انجام می دهد باید تاییدکنیم؟ امروز ماجرای سوریه با منافع ملی و هم چنین امنیت ملی ما گره خورده است و ما اگر ذره ای به این مفاهیم باور داریم باید یک دل و یک صدا علیه رجزخوانی ایالات متحده که در مقابل بمباران شیمیایی حلبچه خفقان مرگ گرفته بود و به دیکتاتور محبوبش نازک تر ازگل هم نگفت و حالا دعوی انسان دوستی دارد، موضعی قاطعانه و انقلابی اتخاذ کنیم.
فکر نکنم تا این جای ماجرا مشکل خاصی وجود داشته باشد. مشکل آن جایی است که بعضی از دوستان به گونه ای سخن می گویند کأنه سوریه مدینه فاضله است و جناب بشار اسد یک امامزاده پاک و طیب و طاهر که حمایت همه جانبه از او یک وظیفه دینی است. نخیر. ماجرا را درست تبیین کنیم. خوب یا بد به نوعی منافع ما امروزه به نوعی با حمایت از حاکمیت کنونی سوریه پیوند خورده است، به ویژه آنکه بسیاری از مخالفان بشار مشتی روانی زنجیری افسار گسیخته هستند که به هیچ اصل انسانی ای پایبند نیستند و اگر خدای ناکرده در این نبرد به پیروزی برسند معلوم نیست چه بر سر مردم این منطقه خواهند آورد. این حرف را اگر درست شرح بدهیم و برای مردم بازگو کنیم گمان نکنم کسی با آن مخالفت کند ولی وقتی بخواهیم حمایت از سوریه را با مفاهیم قدسی توجیه کنیم پرسش هایی به وجود می آید که بدون شک پاسخ دادن به آن ها کار آسانی نخواهد بود.
در هشتاد و دومین شماره هفته نامه "شما" مورخه 12 شهریور، گفتگویی منتشر شده است با رئیس مرکز امور بین الملل حزب موتلفه اسلامی، آقای حمید رضا ترقی. گمان نکنم کسی بتواند ایشان را به حمایت از استکبار جهانی و یا سیاه نمایی و اتهاماتی از این دست که سکه رایج این سال هاست متهم کند. طبیعت من خیلی با مواضع دوستان موتلفه ای جور در نمی آید. این را هرکس که چند خط از اباطیل مرا خوانده باشد متوجه می شود اما انصافا از خواندن این گفتگو بسیار آموختم.
آقای ترقی در این گفتگو سعی کرده است منصف باشد و تا حدود زیادی هم در این کار موفق بوده. یعنی هم دلایل این که ما چرا باید از سوریه حمایت کنیم را بیان کرده و هم از اشکالات حزب بعث و آقای بشار اسد غافل نمانده. هم گفته که بشار و حزب حاکم با مخالفانش چه رفتار سبوعانه ای داشته و هم از نقشه های آمریکا و عربستان سعودی برای به هم ریختن ثبات سوریه سخن گفته. اگر حقیقتا اقناع افکار عمومی برایمان مهم است چاره ای نداریم جز آن که با زبان منطق و استدلال سخن بگوییم. کاری که آقای ترقی تا حدود زیادی در آن موفق بودند.