به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ایتن کوئن برادر جوئل کوئن که به همراه هم فیلمهای ماندگاری مثل «فارگو»، «ای برادر، کجایی؟» و «پیرمردها کشوری ندارند» را نوشتهاند، اخیرا نمایشنامهای روی صحنه برده است.
او پس از یک روز کاری در کافهای در وسط شهر، قهوه تلخ مینوشد و میگوید اصلا حوصله تعریف و تمجید ندارد.
واقعا جرات میخواهد که به او بگویی نمایشنامهنویس در حال رشدی است، آن هم فقط به این دلیل که پس از سالها نوشتن نمایشنامههای تکپردهای، تازه برای اولین بار نمایشنامهای مفصل برای تئاتر نوشته است.
کوئن میگوید: «این جمله که داری رشد میکنی خیلی دردناک است. وحشتناک است.» از همین ابتدا مشخص است صحبت کردن با ایتن کوئن، کیفیتی سوررئال پیدا میکند، درست همانطور که فیلمهایش با برادرش چنین حالتی دارند.
ایتن کوئن آدم توداری است و شیفته طنز سیاه، و جملههایش را خیلی دقیق به کار میبرد. گاهی هم ممکن است سربهسر مخاطبش بگذارد. اگر فیلمهایش را دیده باشید، این رفتار اصلا عجیب نیست.
کارگردان نمایشنامه جدید ایتن کوئن به نام «زنان یا هیچ» دیوید کرامر است که شخصا علاقه بسیاری به «فارگو»، «گذرگاه میلر» و «لبوفسکی بزرگ» ساخته ایتن و جوئل کوئن دارد و دیدن ایتن، که بُت او در نویسندگی است خلاف این شور و علاقه نبوده است.
کرامر درباره ایتن کوئن میگوید: «او همه آن چیزی است که میخواهید... او نویسندهای معرکه، طناز، تنبل و عصبانی است. من با کسی همکاری میکنم که کلمات را خیلی خیلی زیبا به کار میبرد.»
ایتن کوئن که به زودی 56 ساله میشود، بیش از یک دهه است که نمایشنامه مینویسد، اما تا حالا نمایشنامهای مفصل ننوشته بود. به گفته خودش: «نمایشنامهنویسی کاری نیمهوقت برای من است، کاری تفریحی. تئاتر و نمایشنامه تفریح من است. من نمایشنامهنویسی آقامنش هستم که همیشه مشغول نوشتن نمایشنامه نیست.»
نمایشنامههای ایتن کوئن تاکنون آثاری بسیار کوتاه و نوآرگونه بودهاند درباره نفرت در محل کار، ترس از مرگ به همراه اشاراتی رمانتیک و همچنین مرگ دوستان.
سه تا از این نمایشنامهها «غروب ناقص»، «دفترها» و «ساعت خوش» هستند که در گروه تئاتر آتلانتیک روی صحنه رفتند. این گروه نمایش «زنان یا هیچ» را هم روی صحنه فرستاده است. ایتن حتی سال 2011 به قول خودش به «بالا شهر» رفت و در نوشتن نمایشنامه «Relatively Speaking» که در برادوی روی صحنه رفت، همکاری کرد.
چرا ایتن کوئن به نمایشنامهنویسی رو آورد؟ برای خود نویسنده هم سئوال است: «نمیدانم چرا. میدانی، یک جورهایی شبیه فیلم ساختن است. شما فیلمی را میبینید و با خود میگویید خب، من هم میتوانم یکی از اینها را بسازم. شاید هم نتوانم. همین جرقه نوشتن نمایشنامه برای من بود: فکر میکردم کار مفرحی است.»
ایتن کوئن زمانی «زنان یا هیچ» را مینوشت که به همراه برادرش آخرین تغییرات را روی «درون لوئین دیویس» جدیدترین فیلمشان اعمال میکردند، فیلم جدید آنها داستان خواننده و ترانهسرایی در دهه 1960 در نیویورک است.
او به همراه برادرش همچنین مدیران تولید سریال «فارگو» هستند که براساس فیلم معروف آنها ساخته میشود، اما دو برادر خیلی در نوشتن و ساختن آن نقش دارند. قرار نیست هیچکدام از شخصیتهای فیلم در سریال حضور داشته باشند که به نظر ایتن کوئن ایده خوبی است: «چه کار میخواهید با آن شخصیتها کنید؟ چندتای آنها واقعا از عرصه هستی ساقط شدند!»
«زنان یا هیچ» داستان زوجی متفاوت است که دوست دارند بچهدار شوند و چون خودشان نمیتوانند دنبال یک زوج مناسب میگردند. این ایده یک سالی ذهن ایتن کوئن را درگیر کرده بود و در نهایت به نمایشنامهای کامل بدل شد.
«این نمایشنامه درباره پیچیده بودن زندگی است؟ نمیدانم. انگار کسی که دارد در نمایشنامهنویسی رشد میکند به این چیزها فکر میکند. اما بیشتر به خاطر ایدههای کمدیاش بود که سراغ این داستان رفتم. من در حال رشد کردن نیستم.»
از طرفی دلیل دیگر پرداختن به این موضوع تماشاگران و فروش هستند. ایتن کوئن در فاصله بین صحنهها متوجه شده تماشاگران با چه هیجان و رضایتی درباره آن صحبت میکنند، اتفاقی که برای دیگر نمایشنامههای او کمتر رخ داده است.
«بسته به دیدگاه شما این نمایش یا کمدی تمیز است یا نمایش پرفروش حقیر. البته فعلا نمیتوان به این نمایش پرفروش گفت، باید همه بلیتها فروخته شود تا مطمئن شویم این نمایش موفق بوده!»
به گفته کرامر این متن «فریبکار» است، از تمامی قوانین کمدی سبُک پیروی میکند تا اینکه ناگهان دیگر از هیچ قانونی پیروی نمیکند. «این متن یکی از بهترین فصلهای گفتوگویی را که خواندهام و یکی از بهترین صحنههای عاشقانهای را که دیدم دارد. انگار در بافتی غیراصیل، چیزی کاملا اصیل پیدا کنی.»
ایتن کوئن همانطور که در سینما موفق بوده و برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده، حالا با این نمایشنامه در رشتهای دیگر موفق شده است، حتی به او پیشنهاد شده این اثر در برزیل روی صحنه برود.
خودش در خاتمه درباره اجرای نمایش در برزیل میگوید: « از نظر تجربه ذهنی، کاری مفرح است! خب این نمایشنامه هم چیز عجیب و مفرحی است.»
آسوشیتدپرس / 13 سپتامبر / ترجمه: حسین عیدیزاده
58241
نظر شما