آسمان نوشت:

محمد‌مهدی عبد‌خدایی دبیر‌کل جمعیت فداییان اسلام درباره عملکرد حزب اسلامی کار در مورد الهه راستگو می نویسد:
من نسبت به دموکراسی‌ها یک نظریه دارم. معتقدم در دموکراسی شیعی برخلاف دموکراسی غربی دیکتاتوری حزبی و فردی حاکم نیست. متأسفانه بعد از انقلاب کبیر فرانسه احزاب به‌وجود آمدند. اصولاً ما قبل از انقلاب کبیر فرانسه در اروپا حزب نداشتیم و چون جامعه اروپایی کلاً یا دیکتاتور‌پرور یا فاشیست‌پرور بود، برای اینکه گرایش دموکراسی پیدا کنند احزاب را به‌وجود آوردند اما با شکل‌گیری احزاب نوعی دیکتاتوری خلق شد که تکامل آن را در دیکتاتوری پرولتاریاری حزب کمونیست می‌بینیم. در حالی که در شیعه اینطور نیست. در شیعه تشخیص موضوع در شأن ولی‌فقیه نیست؛ تقلید در موضوع هم اشکال دارد. یعنی به محض اینکه فرد شیعه می‌شود و مرجع تقلید خود را تعیین می‌کند، باز هم در موضوعات به تشخیص خود عمل خواهد کرد. مثلاً فقیه می‌گوید شرکت در انتخابات واجب است، اما حق ندارد برای شما تعیین کند که به چه کسی رأی دهید. الگوی این قضیه خود مقام معظم رهبری است. ایشان در این انتخابات گفتند: «حتی خانواده من از رأی من بی‌خبر است.» یعنی این آزادی حتی در منزل رهبر وجود دارد که خانواده ایشان به کس دیگری رأی دهند. در اوایل انقلاب من به بنی‌صدر رأی ندادم، چون مخالف بنی‌صدر بودم؛ اما همسرم رأی داد و من هم هیچ اعتراضی نکردم. چراکه ما قیم افراد از نظر فکری نیستیم. اصولاً هر شکل دیکتاتوری غلط است. در ماجرای اخیر شورای شهر تهران هم این مساله صدق می‌کند حالا اگر خانم راستگو قسم خورده و خلاف قسم یا اخلاق رفتار کرده، مربوط به خودش است؛ ما قیم هیچ‌کس نیستیم، حزب هم قیم هیچ‌کسی نیست. هرکس آزاد است به آنچه تشخیص می‌دهد، عمل کند. همانطور که مثلاً در مسائل شرعی من خودم هلال ماه شوال را رویت می‌کنم، اما برای فقیه اثبات نمی‌شود؛ روزه گرفتن برای من حرام و برای فقیه واجب است. این نشان می‌دهد حزب آزادی انسان‌ها را می‌گیرد. حالا گفته می‌شود این خانم به وسیله این حزب روی کار آمده است. آیا او مدیون این حزب است؟ اگر مدیون است، دین او تا چه حد است؟ تا آن حد که آزادی خود را از دست بدهد؟ اینطور نیست. اصلاح‌طلبان زمانی صلاح دانستند که از این خانم حمایت کنند؛ اما وی آزادی عمل دارد. هر کسی اینطور است.
ما روز اولی که بعد از انقلاب جمعیت فداییان اسلام را تشکیل دادیم، به تمام کسانی که عضو حزب شدند اعلام کردیم که در موضوعات همه آزادند. مثلاً من طرفدار مرحوم شهید رجایی بودم به خاطر دوستی با او و طرفدار مرحوم باهنر بودم چون در سال 32 مسوولیتی در روزنامه «منشور برادری» فداییان اسلام داشت. چند تا از دوستان‌مان هم از بنی‌صدر خوش‌شان می‌آمد. ما نقد می‌کردیم اما حق تعیین تکلیف برای آنها نداشتیم. حالا بعداً نظر ما درست درآمد. حضرت امیر (ع) در یک خطبه می‌گوید خداوند انسان‌ها را آزاد خلق کرده است و همه باید از این نعمت آزادی استفاده کنند. فرق شیعه با برادران اهل تسنن در این است وقتی در سقیفه بنی ساعده خلیفه اول به خلافت رسید، ریختند به زور از بقیه صحابه بیعت گرفتند و ریسمان را بر گردن حضرت علی (ع) انداختند و ایشان را مقابل خلیفه اول آوردند و گفتند یا بیعت کن یا گردنت را می‌زنیم همین علی (ع) وقتی مردم به منزلش ریختند تا با ایشان بیعت کنند، گفت در مسجد بیعت کنید اما با وی بیعت نکردند. عمار به حضرت گفت اینها توطئه می‌کنند. حضرت پاسخ داد آنها آزادند و من خود ضامن آنها خواهم شد؛ این یعنی دموکراسی. من معتقدم هر انسانی در هر شرایطی آزاد است که تصمیم بگیرد، به شرطی که خارج از شرع نباشد ما مطیع امر مولا و شرع هستیم؛ مطیع کس دیگری نیستیم. ما باید در آنچه شرع ممنوع کرده، نهی از منکر کنیم نه در آنچه شرع ما را آزاد گذاشته است.
بنابراین، خانم راستگو حق داشته که طبق نظر خود رأی دهد؛ ولی کار اخلاقی هم انجام نداده است. به هر حال یک مساله به نام جوانمردی نظر مبانی، کاری که انجام داده حقش بوده است. حزب هم اگر با مبانی تشیع تشکیل شده، نباید رفتار دیکتاتوری داشته باشد. حزب می‌تواند از عضو مختلف انتقاد کند، یا در دوره بعد انتخابات از او حمایت نکند؛ اما آزادی وی را که نمی‌تواند سلب کند. در اینکه خانم راستگو یک کار غیر اخلاقی کرده، شکی نیست. اما این کار غیر اخلاقی مخالف مبانی شرع نبوده است ما چون هر چیزی را از نگاه شرع نگاه می‌کنیم، یک بحث این است که حسن و قبح شرعی است یا عقلی اگر خانم راستگو خلاف تعهداتش رفتار کرده باشد، خلاف اخلاق عمل کرده است و حزب می‌تواند بگوید من با شما دیگر همکاری نمی‌کنم. این کار حزب هم غلط نیست؛ اگرچه نوعی دیکتاتوری به‌وجود می‌آورد، اما غلط نیست چون همان حقوقی که فرد نسبت به جامعه دارد، جامعه هم نسبت به فرد دارد. حزب هم یک جامعه کوچک است و همان حقوقی که خانم راستگو نسبت به حزب از نظر استقلال شخصی دارد، همان حقوق را نسبت به ایشان از نظری کاری که برایش انجام داده است دارد که باید رعایت اخلاق شود.
بنابراین، من اقدام حزب اسلامی کار را یک کار جمعی می‌دانم که برای خودشان محترم است. ما حق اعتراض به آن کار جمعی را نداریم. کار خانم راستگو هم یک کار فردی است که باز جمع حق ندارد به حقوق فرد حمله کند. در واقع اگر کار خلاف اخلاقی صورت گرفته، باید تذکر داد و گله کرد اما اینکه به فرد حمله کنیم و اینگونه عکس‌العمل نشان دهیم، اشکال دارد.

219301

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 315208

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۶:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    11 1
    خودت فهمیدی چی گفتی
  • بی نام A1 ۱۷:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    26 5
    عبدخدایی هنوز در 100 سال قبل زندگی می کند.
  • مجید IR ۱۹:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    17 59
    مدعیانه زنده باد مخالف!
  • علی A1 ۲۱:۰۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    51 7
    حرف شما در انتخابات مثلا مجلس یا ریاست جمهوری و غیره که هر شخص رای شخصی خودش را می دهد صحیح است ولی در انتخابات شهردار توسط شورای شهر اعضای شورا رای شخصی خودشان نیست آن رای به نمایندگی مردمی است که به آنها رای دادند و در صورتیکه خلاف جهت و نظر مرمی که به وی رای داده اند حرکت کند یعنی خیانت و دروغگویی به کسانی که قبل از انتخابات به او رای داده اند که واضح است اکثریت هم براساس اندیشه و سلیقه سیاسی و سابقه تشکیلاتی و حزبی که وی داشته به او رای داده اند
  • بی نام A1 ۰۴:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۸
    4 9
    نمونه تند روی اصلاح طلب ها رو در انتخابات شهرداری تهران دیدیم. رفتارشون با الهه راستگو نشان از یک دیکتاتوری مفرط درون حزبی داشت که حتی حق رای اعضاء رو به رسمیت نمیشناسه و با اندیشه مستقل کنار نمیاد.
    • بی نام IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۸
      4 3
      برو کار گروهی و تشکیلاتی رو خصوصا تو عرصه سیاسی در دنیا ببین بعد بیا به اصلاح طللبان نقد کن
  • بانوى ايرانى IR ۱۴:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۸
    1 0
    خبرانلاين وقتى نظر كاربر را حذف مى كنى باعث دلسردى ما مى شود