در حالتی عادی برای هر رئیس جمهوری مقابله با چالش هائی شبیه آنچه اوباما با آن روبرو ست، بسیار سخت است،اما زمانی که موضوع به اوباما ختم می گردد این سختی با نگرانی های مضاعفی همراه میشود.نکته آنجاست که اوباما در موضوعات بین المللی مانند پرونده اتمی ایران حتی اگر بخواهد قدم موثری بردارد،اگر نتواند مانع از دست دادن کرسی های دمکرات ها در کنگره و سنا شود، شاید در آینده با دیوار بتونی مجالسی مخالف و دشمن روبرو شود.

حدود 5 سال پيش مردم آمريكا سرخورده از ميراث پر هزينه و پر تلفات بوش در جنگ هاي افغانستان و عراق، با اميد به تحقق روياي بازگشت آرامش و تحقق زندگي به سبك آمريكائي، به باراك اوباماي دمكرات به عنوان چهل وچهارمين رئيس جمهور ايالات متحده راي دادند ورهبري متفاوت براي خود برگزديدند. اوباما درحالي سوگند رياست جمهوري را به جاي آورد كه بر آنچه خود تعهد به آزادي و صلح مي خواند تاكيد فراواني به عمل آورد .(چيزي كه بعدها مخالفان از آن به عنوان بي عرضگي ياد كردند). اكنون محبوبيت آقاي رئيس جمهور در داخل به نحو چشمگيري كاهش يافته ودر ميان افكار عمومي جهاني نيزترديدهاي جدي نسبت به كارآمدي او وجود دارد. جمهوري خواهان شرورانه ميگويند آمريكا تا كنون يك چنين رئيس جمهور بي تصميم وبي عرضه اي را به خود نديده است. البته از جنبه اخلاقي آنها شايد چندان حق نداشته باشند آقاي اوباما را مورد حملات نژاد پرستانه خود قرار دهند(آنگونه كه جيمي كارترهمواره از آن انتقاد كرده است)اما اين نمي تواند آقاي رئيس جمهور رابه دليل مسئوليت هائي كه متوجه اوست و در انجام آنها كوتاهي مي كند كاملا تبرئه كند در حالي كه حتي متحدان حزبي و نزديك وي اكنون به مثابه منتقدان حرفه اي، تغيير موضع داده و عليه اوقد علم كرده اند.از نگاه مردمي از اواخردسامبر سال گذشته نظر سنجي ها به نحو چشمگيري روند نزولي محبوبيت اوباما را ثبت مي كردند،اما هيچگاه محبوبيت او تا به ميزان زير 43 درصد كنوني كه موسسه گالوپ هفته گذشته اعلام كرد سقوط نكرده بود.وضعيت جهاني نيز عدد بهتري را نشان نميدهد.شايد به همين دليل باشد كه در اتفاقي نادر اعضاي حزب دمكرات، نگران سرنوشت كرسي هاي اكثريت در سنا كه وابسته به 6 كرسي از 36 كرسي قابل رقابت شده، فعلا تند تر از جمهوري خواهان به اوباما حمله ور شده و مي گويند او هنوز نتوانسته است یک برگ برنده و پیروزي چشمگير در داخل و خارج به دست آورد.فعلا سوال مهم اين است" آيا رئيس جمهوري قادر به ارائه يك نمره حداقلي در كارنامه خود جهت كمك دمكرات ها در حفظ كرسي هاي مجلسين خصوصا سنا هست ياخير؟". پاره اي محافل نزديك به كاخ سفيد و نيز تحليلگران سياسي مقيم واشنگتن معتقدند پاسخ قطعي به اين سوال بستگي زيادي به موفقيت هاي آقاي رئيس جمهور در 5 جبهه داخلي و خارجي دارد.
اول ، دوم و سوم: "در داخل به موفقيت در اجرا و پياده كردن طرح تامين خدمات اجتماعي درماني،حل موضوع مهاجرت هاي غير قانوني و كاهش چشمگير نرخ بيكاري و عدم اشتغال" . چهارم و پنجم:" در خارج  حل مشكل پرونده اتمي ايران و نحوه مقابله با توسعه طلبي هاي جديد مسكو دراوكراين".(جداي از ارزيابي عملكرد منفي وي در بحران هاي سوريه و عراق كه از ديد منتقدان  چندان مثبت نيست).
در حالتي عادي براي هر رئيس جمهوري مقابله با چنين چالش هائي  بسيار سخت است،اما زماني كه موضوع به اوباماي مردد ختم مي گردد اين سختي با نگراني هاي مضاعفي همراه ميشود.نكته آنجاست  اوباما در موضوعات بين المللي (فارغ از مسائل داخلي) مانند پرونده اتمي ايران يا بحران اخير اوكراين و توسعه طلبي هاي كرملين حتي اگر بخواهد قدم موثري بردارد، متقابلا چنانچه و اگر نتواند مانع از دست دادن كرسي هاي بيشتري در كنگره و سنا به نفع حزب دمكرات شود، شايد در آينده براي دفاع از دستاورده اي احتمالي خود با ديواربتوني مجالسي مخالف و دشمن روبرو شود. به درستي نمي دانم،اما احتمالا اين تا حدودي در موضوع حل پرونده اتمي ايران هم مي تواند بالقوه موجب نگراني ديپلمات هاي ايراني باشد چراكه كنگره وسناي تندرو به نفع تهران نخواهد بود و جمهوريخواهان امكان روياروئي قوي تري با كاخ سفيد به دست خواهند آورد.ولي آيا يك توافق مثلا با تهران الزاما قادر است به داد ناتواني هاي  اوباما و حزب دمكرات  برسد؟يا مسكو با تسليم در برابر فشار هاي كاخ سفيد اين كمك را به او خواهد كرد؟شايد! تا آنجا كه به رهبران كرملين مربوط ميشود آنها دست اوباما را خوانده اند و ميدانند اهل عمل سخت نيست.در مورد پرونده اتمي ايران البته نميتوان قاطعانه پاسخ منفي داد و احتمال توافق تا ماه نوامبروجود دارد. ولي تصور ميكنم بحران اوكراين و اقدامات نظامي و تنش آلود  مسكو در شرق اروپا كه تناسب چنداني با روحيات آرام آقاي اوباما ندارد و به تصور من  به پاشنه آشيل او در آينده تبديل خواهد شد. رئيس جمهوري به نحو فزاينده اي در معرض اتهامات و انتقادات تند داخلي قرار گرفته است. روياروئي كنوني دو قوه مقننه و مجريه در تاريخ آمريكا هيچگاه تا به اين حد بحراني و متشنج نبوده است. علي القاعده اين نكته براي تهران در كار سختي كه پيش رو دارد مي تواند حائز اهميت باشد.matinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 374224

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
    6 3
    بوش پسر یه بلایی سر امریکا آورده که گریبان دولت بعد از اوباما را هم ول نخواهد کرد. هنوز هم سفرهای پی در پی رایس به خاورمیانه رو یادم نرفته. این دست اندازها که رایس کنده به این زودی پر نمی شه.