کاخ سفید می تواند تکلیف خود را  روشن کند؟

متحدان منطقه ایی ایالات متحده به نحو شگفت انگیز و مسحور کننده ویژه جوامع عربی، تمایل خود در به گروگان نگه داشتن سیاست خارجی ایالات متحده و فشار بر کاخ سفید و رئیس جمهور را آشکارا نشان داده و حاضرند برای تداوم وضعیت مخاطره آمیز گذشته که عواقب آن امروز دامن گیرما شده است ،همه چیز را به چالش بکشند و نابود کنند.گوئی همه را جادو کرده اند و ما فقط نظاره گر آنها هستیم.

به موازات گفتگو هاي ايران با قدرت هاي جهاني و احتمال حل مناقشه اتمي اين كشور، مشكل روابط تهران و كشورهاي عربي منطقه(شايد نه همه، اما مهمترين آنها) همچنان پابرجاست.بي شك موضوع روابط ايران و اعراب درصورت عدم يافتن راه حلي متوازن و پايدار ، در آينده اي نزديك ، خليج فارس و خاورميانه عربي را با معضلات  امنيتي  بزرگي روبرو خواهد كرد. بيشتر به اين دليل كه ثبات و یا شكل گيري ترتيبات امنيتي جديد ، بدون يافتن راه حلي براي رفع تنش  ها ميان ايران و اين كشورها اگرغير ممكن نباشد اما به غايت سخت و شكننده خواهد بود. تا آنجا كه به ايران مربوط مي شود تهران در شرايط كنوني براي ايجاد ثبات وشكل گيري ترتيبات امنيتي و منافعي جديد به گونه اي قابل درك، انگيزه بيشتري دارد و پرزيدنت روحاني آن را انكار نمي كند. رئيس جمهورايران ميگويد " فصل جديدي در سياست خارجي ايران آغاز شده وهمه بايد از اين فرصت استفاده كنند". او تاكيد ميكند خواهان روابطي گرم با همسايگان خصوصا اعراب است.شايد فضاي مساعد بين المللي براي ايران ناشي از انتخاب روحاني به او حق مي دهد اينگونه بيانديشد ورئيس جمهور ایران انتظار داشته باشد همتايان عربش از اين فضا و فرصت استفاده كنند ، ولي روحاني اكنون با رويكردي متفاوت روبرو شده است.آيا او براي تغيير شرايط يا آنگونه كه خود مي گويد رفع سوءتفاهم ها موفق خواهد شد؟شاید،از ديد تحليل گران امور ايران ويژگي خوشبين بودن روحانی پراگماتیست و اصرار به پايبندي به وعده هائي كه به مردمش داده(ازجمله رفع تنش هاي بين المللي) با توجه به مشكلات پيش رو پاسخ به اين سوال را محتاطانه مثبت ميكند . اما متقابلا درك اين نكته نبايد چندان پيچيده باشد كه درعرصه ديپلماتيك،آنچه او وتيم رويائي ديپلماسي ايراني به سرپرستي وزير خارجه ظریف ميخواهند، تنها مطرح نيست وآنها صرفا بر 50 درصد فضاي ميدان تاثیر گذارند. بايد متوجه بود وقتي پاره اي كشور هاي منطقه و مشخصا عربستان با شگفتي، تداوم شرايط ناپايدارقبلي وبه تبع آن گروگان نگه داشتن سياست منطقه اي ايالات متحده را به يك مطلوبيت سياسي براي خود تبديل كرده اند ،خود به آن معناست كه اين كشورها بر 50 درصد باقي مانده تسلط دارند. با اين شرايط چگونه مي توانيم به ثبات و امنيت در منطقه اي به شدت استراتژيك كه تامين كننده 40 درصد انرژي جهان است فكر نكنيم و نسبت به آن بي تفاوت باشيم؟. شايد تعجب آور به نظر برسد  اما متحدان  منطقه ايي ايالات متحده   به نحو شگفت انگيز و مسحور کننده ویژه  جوامع عربي، تمايل خود در به گروگان نگه داشتن سياست خارجي ايالات متحده و فشار بر كاخ سفيد و رئيس جمهور آشكارا نشان میدهندو حاضرند براي تداوم وضعيت مخاطره آميز گذشته كه عواقب آن امروز دامنگير  ما شده است همه چيز را به چالش بكشند و نابود كنند،درحالی که ما فقط نظاره گر هستیم.گوئی همه را جادو کرده اند.اواخر ماه مارچ سال جاري پرزيدنت اوباما براي توضيح و اگر نه الزاما قانع كردن رهبران عربستان وتبعا ديگر اعضاي شوراي همكاري در قبال سياست خارجي و دفاعي ايالات متحده، خصوصا در ارتباط با ايران و تغيير نگاهي كه لازم است نسبت به اين كشور صورت گيرد به ديدار پرنس عبدالله در رياض رفت. اما مقامات سعودي او را دست خالي به واشنگتن باز گرداندند.اين رفتار نشان مي دهد آنها تا كجا حاضرند براي پيش برد اهدافشان پيش بروند.
در يك نگاه طولي ،ايالات متحده شايد هيچگاه در انتخاب نهائي ميان ايران و كشور هاي عربي خليج فارس جانب تهران را نگيرد. اما آيا اين بدان معناست كه سياست خارجي آمريكا بايد همواره تابعي از رفتار هايي باشد كه هم اكنون كاخ سفيد را نگران ورئيس جمهور اوباما را مجبور به پرداخت هزينه هاي سنگيني آن كرده ؟. جاي انكار واقعيت نيست اما بي ثباتي آشكار و خشونت سيستماتيكي كه در منطقه خاورميانه مشاهد ميشود ومعاون رئيس جمهور جوبايدن، آن را محصول سياست هاي پاره اي از كشور هاي عربي خوانده، نتيجه سياست هاي اين دست كشورها وچشم پوشي واشنگتن در قبال آنهاست.ايران شايد چندان مطلوبيتي براي واشنگتن نداشته باشد اما وقتي نقش اين كشور در تامين امنيت منطقه قابل اغماض نيست،باز نگري سياست ها نه يك خواست كه بيشتر يك ضرورت راهبردي ست. هنري كسينجر معتقد است ديپلماسي قابليت هاي زيادي دارد .از جمله قابليت تغيير موضع "مطلوبيت به ضرورت ". رئيس جمهور ايران مي گويد مايل به تنش زدائي بوده و اين قابل درك است،چراكه به خوبي مي داند بازسازي سياست خارجي و تامين امنيت راهبردي ايران بدون رفع تنش هاي منطقه اي پروژه اي ناقص خواهد بود.اما ظاهرا رهبران عرب خليج فارس نيز به اين نكته واقفند . به همين دليل سياست روشني را درپيش نمي گيرند،اين نيزبه صورتی معکوس  قابل درك، اما با ضريب منفي بالا ست. فكر ميكنم تا پيش از خراب شدن بيشتر كارها و جا افتادن نگران كننده سیاست  حمايت از گروه هاي مسلح و تروريست ايدوئولوژيك مانند داعش ،جبهه النصر و...به عنوان يك متد و عادت سیاسی عربي ، لازم است كاخ سفيد در قبال متحدان عرب رفتاري مسئولانه تر و محکم تر در پيش بگيرد . زمان آن رسيده واشنگتن به اراده خود خاصيت كاربردي بدهد و همانطور كه روزنامه الحيات چاپ لندن در شماره 26 اكتبر خود در بررسي مناسبات "عربي ايراني"  و روابط تهران - واشنگتن ، ازرهبران منطقه عرب می پرسد ،اولويت مقابله هاي امنيتي شماچيست ؟  واقعیات را برای آنها روشن کند الحیات می نویسد"برای پاسخ به این سوال قبل از هر چیز باید گفت ایران کشوری خطرناک نیست، کما اینکه می بینیم اگر به نفوذ خود ادامه می دهد و دستاوردهای بسیاری در منطقه به دست می آورد با مخالفت یا رویارویی خاصی هم مواجه نمی شود.واقعیتی که اعراب چه بخواهند چه نخواهند باید آن را بپذیرند. ایران در حال نفوذ در منطقه است "فارن پالیسی نیز در موضعی مشابه در آخرین شماره این هفته خود به آقای رئیس جمهور توصیه مشابهی می کند و مینویسد"تهران را باید قبول کرد". تحلیل گر ارشد فارن پالیسی مینویسد"در حقیقت دولت اوباما درک کرده ایران با وجودنفوذ عمیقی که در چندین صحنه در گیر های منطقه دارد ،میتواند نقطه عطف ثبات و امنیت کل منطفه باشد.اکنون زمان تنش زدائی با ایران است".آقای رئیس جمهور بهتر است از این فرصت استفاده کنیدmatinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 385056

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد135 A1 ۲۱:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۳
    6 1
    تحلیل و نتیجه گیری خوبی بود ولی افسوس که نمیشنوند و اگر هم بشنوند اراده مستقل ندارند...
  • رضادوربین A1 ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
    0 0
    عالی بودولی مشکل اینجاست :که آمریکاخودبرده وبنده صهیونیسم است.بدون مشورت آدمکشان صهیونیسم.که بپول آنهاناففشان بنداست نمیتوانندتصمیم بگیرد.درمقابل آنهابرای غارت نیاز به اجازه ازکاخ سفید دارند.لذانصایح شمااگرسوره یاسین باشدگوش آنها هم گوش الاغ میگردد.