۰ نفر
۲۸ دی ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۸

نخبگان علمی و فرهنگی در هر جامعه ازرش برابر یا برتر از نخبگان اقتصادی به عنوان صاحبان توانمندیهای مالی و مدیران چرخه اقتصادی یا نخبگان سیاسی به عنوان مدیران اجرایی در هر جامعه را دارند.

در کشور ما نخبگان علمی با توجه به شواهد سیاسی و اجتماعی جامعه تواناییهای متفاوتی از خود بروز داده و دارای ویژگیهایی هستند که در بسیاری از جوامع در این صنف یا وجود ندارد و یا کمتر دیده می شود. متاسفانه نخبگان علمی و فرهنگی در جامعه ما فضیلت جایگاه خود را در یکی از سه محورهای زیر یا جستجو کرده و یا برای خود انتخاب می کند.
الف: مخالفت با باورهای دینی و ارزشی و در پاره ای از موارد اظهار نظر یا نظریه پردازی علیه آن را نوعی ویژگی یا امتیاز برای خود و پایگاه اجتماعی خود قلمداد می کنند. متاسفانه این روش ناپسند دارای ریشه تاریخی بوده و از زمان میزا ملکم خان و تقی زاده ها آغاز شده و هنوز هم با شکلها و روشهای مختلف ادامه داد؛ تا آنجا که بعضی از این افراد مخالفت با باورها و وظایف دینی را نه تنها نفی کرده بلکه علیه آن گفت وگو یا قلم فرسایی کرده اند .هرچند در قلب خود احتمال نفی اینگونه باورها را داشته باشند.
ب: افرادی که مخالفت با نظام سیاسی و مدیریت اجرایی جامعه را نوعی امتیاز و ویژگی در صنف نخبگی قلمداد کرده و فقط تهاجم و انتقاد را پیشه کرده بدون آنکه راهکار یا نظریه اصلاحی ارائه دهند. این گروه با تمسخر اکثریت جامعه و خواصی که ارادت و یا پذیرش نسبت به نظام سیاسی جامعه دارند همواره رژیم و مدیریت جوامع دیگر به ویژه کشورهای پیشرفته را الگو قرار داده و هیچ گاه دلیلی عقل پسند برای مخالفت خود ارائه نمی دهند.
ج: این عده از نخبگان با بی توجهی و کم عنایتی به داشته های علمی و ثروت فرهنگی، تلاش می کنند تا با نقل قول یا تفسیر نظریه های دانشمندان جوامع دیگر، نوعی برتری کلامی و قلمی برای خود فراهم کنند و در بسیاری از موارد که نظریه ها و باورهای فرهنگی مشابه و حتی برتر در مورد اندیشمندان داخلی وجود دارد با اصراری غیر منظقی اقدام به جعل تفکرات و نظریه های فرهنگ داخلی کرده و در بسیاری از موارد گفته ها و نظریات و منطق دانشمندان و پیشگامان علمی و فرهنگی داخلی را با نام دانشمندان بیگانه بیان می کنند و فضیلت نخبگی را در بیان الفاظ و کلماتی می پندارند که قابل درک و فهم اکثریت جامعه نباشد. در همین زمینه این گروه اقدام به تولید محصولات فرهنگی در زمینه های جمعی و بصری می کنند که فقر و فلاکت و دشواریهای زندگی مردم را تصویر می کند و از تشویقها و حمایتهای کلامی بیگانگان سرخورش و سرفراز می شوند. با توجه به تقسیم بندی یاد شده و ویژگیهای گفته شده نهادهای علمی و فرهنگی به ویژه در دانشگاهها و مخصوصا در علوم انسانی باید اقدام به عرصه دانش و محصولات فرهنگی دینی و ملی کنند و در این میان متفکران حوزه های علمیه مسئولیت قابل توجهی دارند. در بیان سبک زندگی منشهای سیاسی و فرهنگی ارکان فکری، بسیاری از دانشمندان و متفکران غربی دستاوردهای خود را از نخبگان اسلامی و ایرانی گرفته اند و به خاطر تنگ نظری علمی نه تنها اشاره ای به این دستبرد فرهنگی نکرده اند بلکه با نفی آشکار این گنجیه ها تلاش در تخریب آنها کرده اند.
در مورد حمایت از نظام سیاسی و مدیریت اجرایی جامعه هرچند ممکن است نقاط ضعف و نارساییهایی در تلاشهای مدیران یاد شده وجود داشته باشد اما در تقوای سیاسی و وارستگی فکری اکثریت این مدیران ته تنها دوستان بلکه دشمنان هم تردیدی ندارند .مخالفت خالص و بی منطق با نام سیاسی نه تنها امتیازی برای نخبگان منظور نمی شود بلکه در تمام جوامع بدون توجه به نظام سیاسی و اقتصادی آنها نخبگان اصلی ترین حامیان فکری عملی و نظری مدیریت سیاسی جامعه بوده و همواره سعی بر ارائه نظریات اصلاحی و توسعه آفرین به آنها بوده اند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 395713

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =