در دنیای کنونی محدودیت ارائه خدمات کنسولی به شهروندان و یا در سختی افتادن آنان برای دولتهای مدرن و مسئولیت پذیر زیبنده نیست. من بارها در جلسات کارشناسی وزارت امور خارجه گفتهام دیدن صفهای طویل ایرانیها از هر قشر در پشت درهای سفارتخانههای خارجی فارغ از انگیزه مسافرتی انان که جزء حقوق شخصی آنان باید تلقی شود، وهن و زیر سئوال بردن کارکرد موثر دولت و نهادهای مرتبط با این امر است. در اینگونه جلسات پیشنهاد میدادم وزارت امور خارجه از ارائه هر گونه خدمتی به اینگونه سفارتخانهها که مورد رجوع مردم ایران هستند نباید دریغ کند تا مردم حس کنند که دولت ایران رعایت شان و منزلت مردم ایران را از مهمترین وظایف خود میداند. البته مسئله روابط سیاسی و کنسولی ایران و انگلیس فارغ از این فضا و تبیین است و حتی در روابط کنسولی جنبه سیاسی و امنیتی آن بر ماهیت انسانی چنین روابطی میچربد.
شرایط جهانی و منطقهای ایجاب مینماید که از تاریخ درس بگیریم و از تجربیات آن استفاده کنیم اما اسیر تحولات تاریخی نشویم تا بتوانیم خود را به گردونه روبه رشد روند تحولات منطقهای بیندازیم. تاریخچه روابط ایران و انگلیس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان از یک حرکت سینوسی از صعود و نزولهای فراوانی است که از یکطرف به دخالتهای بیمورد انگلیس در سیاست خارجی ایران و از طرف دیگر حساسیت بیش از حد افکار عمومی ایران نسبت به آن کشور مربوط میشود. در آخرین دور از این فراز و فرود که زیر ساختهای ایجاد روابط متقارن و متوازن را نیز از بین برد اگر انگلیس بر اساس کبر و غرور سیاسی و خود برتر بینی و یا اتخاذ سیاست ناصحیح دولت ائتلافی خامی کرد و به قاعده دموکراسی و تمکین به نظرات نمایندگان مجلس یک کشور مستقل تمکین نکرد که سطح رابطه دو کشور را کاهش داده و به سطح کاردار بیاورد، ما هم نپختگی کردیم خر ملا نصرالدین را که منتظر چُش بود از حرکت باز داشتیم! این تصمیم نمایندگان مجلس فارغ از هر انگیزهای که داشتند و بدون ورود در ارزشیابی و قضاوت در باره آن، هضمش برای کشوری با ویژگیهای انگلستان بسیار مشکل مینمود. علیرغم اعلام موضوع نماینده دولت دهم در صحن علنی مجلس در مخالفت با این طرح و تاکید آن در مذاکرات خصوصی اما مسئولان وزارت خارجه این کشور اعلام کردند که در صورت تصویب این طرح کل رابطه شان را یکجانبه قطع و یا کاهش خواهند داد که منجر به عکسالعمل دانشجویان و تعرض به سفارت انگلستان شد. لذا دولت ائتلافی انگلیس در برخورد با مصوبه مجلس ایران با نخوتی ناشی از روحیه و روانشناسی خاص انگلیسی ابتدا تمامی کارمندان خود را عکس العملی و توطئه گرانه از ایران خارج کرد و سپس کلیه کارمندان ایران در لندن را هم اخراج و عنصر نا مطلوب اعلام کرد. و در قدم بعدی موجی از مشکلات را برای ایرانیانی که در این کشور زندگی میکنند یا ایرانیانی که به هر دلیل قصد سفر به این کشور را داشتند ایجاد نمود. یعنی به نظر میرسد با این قبیل مداخلات خود انگلیسیها زمینه میل روابط به سمت خشونت را فراهم و بیشتر یک بازی سیاسی- تبلیغی علیه ایران را شروع کردند. و یا به طور مثال در رابطه با مسائل هستهای، انگلیس مواضعش در ضدیت با ایران و به هم زدن جو تفاهم ایران و غرب بیشتر از آمریکا بود به گونهای که تا مقطعی حضور انگلیس در این مذاکرات تخریبی و آمریکا تعاملش بیشتر از انگلیس بود.
البته شرایط کنونی هم برای ایران متفاوت است و هم برای انگلیس لذا آنچه نوشته شد فقط برای آماده نمودن بستر فکری برای طراحی سیاستی متوازن برای استفاده هر طرف از نقاط مثبت طرف دیگر و فهم مزیتهای نسبی دو کشور و انداختن آن در کانال افزایش بهره وری تعامل بجای افزودن تنش در روابط است. عکسهای همراه با لبخند برای تسهیل ارتباطات ممکن است مفید باشد اما طراحی سیاست عملیاتی بین دو کشور نیاز به جمع آوری، دسته بندی و سهولت در دسترسی اطلاعات، برنامهریزی، تهیه راهبرد و فعال کردن بخش خصوصی دارد تا بتوان امیدوار بود که از مزیتهای انگلیس در سیاست خارجیاش استفاده نمودهایم. این امر وظیفه وزارت امور خارجه برای سازماندهی و نظارت بر بخشهای ذیربط در داخل کشور را بسیار سنگین میکند
منبع: روزنامه روزان مورخ 4.6.94
نظر شما