۰ نفر
۲۸ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۹

مخالفت با نامگذاری روز شعر به نام استاد شهریار امسال بیش از هرسال دیگری قوت گرفته است. علتش را نمی دانم. بنده که از همان سال اول مخالفتم را اعلام کردم و هنوز هم بر همان عقیده ام اما شدت گرفتن مخالفت با این ماجرا برایم مجهول است.

البته این را به تجربه دریافته ام که هرگاه مفهومی از معنای خود تهی می شود سخن گفتن درباره آن و هو و جنجال به راه انداختن پیرامون آن مفهوم هم شدت می گیرد. ما بیش از هر وقت دیگری درباره رعایت اخلاق و در مذمت دروغ سخن می گوییم اما آیا اخلاقی تر شده ایم و از دروغ دورتر؟ شعر امروز هیچ جایگاهی در زندگی روزمره ما ندارد و شاعران به جز در مناسبت های رسمی در جای دیگری دیده نمی شوند.تیراژ کتاب های شعر به زیر پانصد نسخه رسیده و هیچ شاعری را نمی توان یافت که از راه شعر بتواند روز و روزگارش را بگذراند. با این حال دعوا بر سر روز شعر و حواشی ای از این دست سال به سال دارد گرم تر می شود و امسال از همه سال ها گرم تر شده است. چاره کار چیست؟ آیا اگر مثلا روز شعر را به نام حکیم فردوسی و یا شیخ سعدی سکه بزنیم کار تمام است؟ آن وقت با آدم هایی که در تمام مدت عمرشان شعری از استاد شهریار نخوانده اند اما به بهانه دفاع از استاد همین موضوع را بهانه ای می سازند برای شوراندن مشتی عوام و القای این نکته که دیدید ترک ستیزان نتوانستند نام بلند استاد را تحمل کنند، چه می توانیم کرد؟

بله، طبق معمول دیوانه ای سنگی به چاه می اندازد و عمری عاقلان را به درد سر می اندازد. این هم یکی دیگر از شاهکارهایی است که خودمان به دست خودمان رقم زده ایم و دیگر از دست هیچ کس کاری ساخته نیست. با این حال من فکر می کنم دیگر نزاع بر سر نامگذاری روز شعر به نام استاد شهریار بیهوده است. اگر در همان سال های نخست، اشتباهمان را تدارک می دیدیم مشکلی نبود اما حالا ممکن است حذف نام استاد شهریار نتایج و توابع بدی داشته باشد و به حفظ وحدت قومی ما آسیب برساند. بد سلیقگی آقای شعردوست را فراموش کنیم و به فکر این باشیم که چگونه می توانیم از این روز برای اعاده حیثیت شعر استفاده کرد. به این فکر باشیم که چگونه می توانیم همین روز را بهانه ای قرار دهیم برای آشنا کردن فرزندانمان با شعر. به این فکر کنیم نسلی را که دارد عمرش را پای تلگرام و واتساپ می گذراند و هر خزعبلی را به نام شاعران کلاسیک و شاعران معاصر این طرف و آن طرف نشر می دهد چگونه می توانیم با کلام بزرگان آشتی دهیم. و مهم تر از همه به این فکر کنیم بر سر شعر چه آمد؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 458647

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • عزیزامینی معلم A1 ۰۹:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
    12 2
    من مقاله های نویسنده محترم سید عبدالجوادموسوی رابسیارمیپسندم بااینکه یک کرد اهل سنت هستم درتمام مقالات انصاف رارعایت میکند وبدون حب وبغض مطلب مینویسد .من وخیلی ازدوستان هم بانظرت موافق هستیم روزشعروادب باید بافردوسی سعدی مولوی حافظ عجین میشد تاخدای ناکرده .نظامی ورودکی که تاجیکستان ربود وترکیه هم مولوی پارسی گوی را.. فقط مانده سعدی وحافظ وفردوسی که ان هم فکرمیکنم کشورهای دیگربربایند.بااحترامی که به استادشهریاردارم مطمئنم استادشهریارهم اگرخودش زنده بود مخالفت میکرد.که عده ای کج سلیقگی کنند واوراازحافظ وسعدی برتربدانند. خدایارونگهدارتان
  • شیما IR ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
    0 0
    مگه میشه بفهمیم؟