پس از انتشار صحبتهای آقای مصطفی شریفی تهیهکنندهی برنامهی اکسیر و دیدن فیلم پشت صحنهی تمرین جمشید و فرزاد حسنی؛ دیگر چارهای نمانده جز این که خودخواهی را کنار بگذاریم و بابت قضاوت سریعمان از آقای فرزاد حسنی عذرخواهی کنیم.
واقعیت این است که من و امثال من که لبهی انتقاد و بلکه حملهمان را متوجه فرزاد حسنی کردیم بی این که بدانیم در برنامه چه گذشته خطا کردیم. چرا که حتی بدون دانستن جزئیاتی مانند این که جمشید را به بازی گرفته بودهاند، باز هم میشد فهمید که خطا خطای فرزاد حسنی نیست یا دست کم خطای او تنها نیست. او حتی اگر در تمسخر جمشید مقصر میبود، در طراحی سوال فریبکارانه مقصر نمیبود. ما این را دیدیم اما ترجیح دادیم به جای این که انتقاد را متوجه کل ساختار بیمارگونی کنیم که این بازی را درآورده، انتقاد را متوجه فرزاد حسنی کنیم. این خطای بزرگی بود و من امیدوار ام فرزاد حسنی و مخاطبان آن نقد من را ببخشایند.
اکنون ما صحبتهای مصطفی شریفی را خواندهایم. او میگوید «عدهای غرضورزانه بخشی از این آیتم را با سانسور منتشر کردهاند که باعث شدهاند احساسات مردم جریحهدار شود». من آن آیتم را کامل روی سایت شبکهی سه دیدم. مصطفی شریفی درست میگوید. آنچه در خبرگزاریها منتشر شد کوتاهتر بود و حجم توهینها کمتر. همین. یعنی اگر سانسوری هم در کار بوده نه در جهت جریحهدار کردن ما که در جهت جریحهدارتر نکردن ما بوده است.
او در ادامه گفته «متأسفانه چهار سکانس اصلی در این آیتم به شکلی غرضورزانه حذف شده است؛ در حالی که این سکانسها بخشهای خندهآور زیادی داشت» و این بن نگاه او را نشان میدهد. آن قسمتهای حذف شده برای چه کسی خندهدارتر است؟ فقط برای کسی که به ضعف و تحقیر شدن دیگران بخندد؛ چون همان طور که خود او هم میگوید نمایشی بودن این آیتم از حاضران و مخاطبان برنامه پنهان بوده است. چه طور کسی که فرق «موهن و تحقیرکننده و به خفت کشاننده» را با «خندهدار» نمیداند تهیهکنندهی سیما است؟ این سوالی بود که ما باید میپرسیدیم و نپرسیدیم. ما باید بیمارگون بودن سیستمی را که این شیرینکاریها ازش بروز میکند هدف میگرفتیم نه شخصی مثل فرزاد حسنی را که در نهایت جز یک عامل اجرایی نیست.
شریفی گفته «در این آیتم هم اگر یک هفته صبوری پیشه میکردید متوجه میشدید که آیتم نمایشی است». راست میگویید آقای شریفی؟ ما به عنوان مخاطب وظیفه داریم یک هفته صبر کنیم؟ چه کسی چنین وظیفهای برای ما تعیین کرده است؟ چه تضمینی هست که اگر بعد از یک هفته اعتراض میکردیم نمیگفتید «در این آیتم هم اگر یک ماه صبوری پیشه میکردید متوجه میشدید که آیتم نمایشی است»؟ چرا به ذهنمان نرسد که شما این آیتم را گذاشتهاید و آن فیلم پشت صحنه را هم گرفتهاید و برای خودتان یک بازی دو سر برد درست کردهاید؟ ببینید چه بازی قشنگی است. «اگر کسی اعتراض نکرد از هفتهی بعد همین کار را با شرکتکنندهها میکنیم و اگر اعتراض کردند میگوییم زود قضاوت کردید و شرمندهشان میکنیم».
شریفی گفته «اتهام چیست و متهم کیست؟ در حال حاضر اتهامی که وجود دارد این است که یک کارگر ساده را به برنامه آورده و آبرویش را بردهاید. اگر جز این باشد که بوده است چگونه میتوانید این سوءتفاهم را پاسخ دهید؟» من جواب میدهم. اتهام توهین است و متهم شما هستید. آنچه ما از آن بی خبر بودیم شکل نهایی این توهین و عاملان آن بودند. ما گمان میکردیم فرزاد حسنی به جمشید توهین کرده است. حالا میبینیم شما و فرزاد حسنی و جمشید یا به قول شما هنروری که نقش بازی میکند همه با هم ما را مسخره کردهاید. چه جالب. از شما تشکر میکنیم. بار بعد بهتر دستمان بیندازید، خندهدارتر میشود.
راستی، یک نگاهی هم به همان فیلم پشت صحنه بیندازید. چه میبینید؟ جمعی آدم در حال تفریح با یک شهرستانی بی دست و پا و خجول که خوشحال است که نقشی بهش دادهاند و نمیفهمد این قهقههها که هوا میرود قهقهه به متن است، به بازی است، یا به خود اوی هنرور. برای چه او را هنرور مینامید نه هنرپیشه؟ جز این است که این اولین نقشی است که او بازی میکند و خیلی هم خوشحال است؟ چرا ازش میپرسید بچهی کجا است؟ چرا وقتی میگوید بندر ترکمن وانمود میکنید نمیدانید بندر ترکمن کجا است و با آن حالت متعجب میپرسید کجا؟ نه آقای شریفی. همه چیز روشن است و ما از فرزاد حسنی عذر میخواهیم که به جای هدف گرفتن سیستمی که چنین لودگیهای تحقیرگرانهای میسازد به شخص او انتقاد که نه، حمله کردیم. ما باید تمام سیستم از جمله شما را هدف میگرفتیم.
نظر شما