۰ نفر
۲۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۴:۲۵
اندیشه‌ورزی اصلاح‌طلبانه در مجلس

روند، رویکرد، تمایل و اعتقاد به سیاست‌ورزی در ایران به همان میزان لطمه خورده است که جایگاه و موقعیت اندیشه‌ورزی در میان نسل کنونی در جامعه. این درد لاعلاجی نیست اما باید به دلایل و ریشه‌های آن توجه و راه مناسبی برای درمان آن اتخاذ کرد. مجلس در فلسفه سیاسی حکومت و نظام تفکیک قوا از جهت مفهومی و نظری در زمینه نقش و کارکرد آن دارای جایگاه بسیار مهمی است ولی از دیدگاه عملی بسته به کشور، فرهنگ و تعریفی که از جایگاه آن در سیاست و حکومت شده است، جایگاه آن می‌تواند فرق کند. تلقی رهبر فقید انقلاب و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی از مجلس و تعامل ایشان با این قوه نسبت به سایر قوا نشان از اهمیتش برای سازمان حکومتی کشور بود و نقش و جایگاه و نحوه تعامل هفت مجلس اول در حاکمیت نیز به تناسب ویژگی‌ها و کیفیت نمایندگانشان به همین سیره و روش دنبال شدند و کارکرد مناسبی در اداره امور کشور داشتند.

 اما متأسفانه مجالس هشتم و نهم به دلایلی که خارج از موضوع این یادداشت است، نه تنها نتوانست نقش بارز قوه را بازی کند بلکه با اشتباهاتش در زمینه قانون‌گذاری و نظارت بر اجرای قوانین ضرباتي بر پیکره نظام سیاسی، اجرائی و اخلاقی کشور وارد کرده است. در این زمینه، آن دسته از نمایندگانی که از راهیابی به مجلس بازمانده‌اند، بخشی از ماجرا هستند که دستمزد خود را گرفتند. اما مسئولیت‌پذیری ایجاب می‌کند هم‌اکنون بعضی از عناصر مجلس که به هر دلیلی و از جمله سرمایه‌گذاری اصلاح‌طلبان برای جلوگیری از ورود عناصر تندرو و اقتدارطلب، امکان راهیابی به مجلس را پیدا کرده و خود جزئی از مشکلات ایجاد شده گذشته هستند، باید صحنه را برای نیروهای تازه‌نفس و جدید به‌گونه‌ای آماده کنند تا آنان با کار گروهی و ابتکارات خلاقانه بتوانند با رویکرد حل مشکلات کشور، کاهش تنش‌ها و افزایش انسجام ملی مجلس را به جایگاه خود بازگردانند.

در تقسیم قدرت سیاسی اجتماعی، به دلایل گوناگون که در حوصله این یادداشت نیست، اصلاح‌طلبان امکان حضور در برخی مناصب را کمتر داشته و لذا تلاش خود را برای ارتباط بیشتر با نخبگان و مردم مصروف داشتند تا بتوانند به نهادهایی مانند قوه‌مقننه و مجریه وارد شوند تا در زندگی سیاسی و اجرائی و تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازهای کشوری مشارکت داشته باشند. با نگاهی به انتخابات گوناگون در ١٠ سال اخیر مثل ٨٤، ٨٦، ٨٨، ٩٠، ٩٢ و ٩٤ به‌راحتی می‌توان راهبرد، اهداف، سیاست‌ها و عملکرد اردوگاه اصلاح‌طلبی را در دو قوه اجرائی و مقننه و شوراهای شهر و روستا ترسیم و بررسی کرد. خلاصه نتیجه چنین مطالعه‌ای این است که اصلاح‌طلبان به درستی همواره سعی کرده‌اند به‌عنوان منتقدان دلسوز درون نظام، در فرایند تغییرات و تحولات کشور و نیازهای جامعه و حکومت باقی بمانند و دست به اقداماتی نزنند که نتایج آنها قابل پیش‌بینی نبوده و خطر‌پذیری بالایی نیز دارد. آنها در کنار بررسی دقیق و از نزدیک تحولات و اخذ کمک از بخش‌های دانشگاهی و نخبگی جامعه برای نظریه‌پردازی در زمینه تحولات اجتماعی و پیشنهاد راه‌حل‌های کم‌هزینه برای مشکلات، توانسته‌اند کمک مؤثری برای پیشبرد اهداف برنامه‌ها و اسناد مصوب نهادهای قانونی باشند. بنابراین یکی از مشخصات اصلی حرکت اصلاح‌طلبان در این سال‌ها قانون‌مداری و درک و هضم تحولات جامعه بود. این ویژگی اصلی ایجاب می‌کرد که اصلاح‌طلبان همت خویش را مصروف نمایندگی آرای مردم کنند و نه ورود به زدوبند و بده‌بستانی که یک طرف دست خالی است و طرف مقابل دستی در امكانات برای وعده و وعید خیالی و عملی! بنابراین وظیفه اصلی اصلاح‌طلبان حفظ هویت اصلاح‌طلبی و مبراداشتن خود از بده‌بستان سیاسی بود. مردمی که به لیست امید رأی داده بودند، صرف نظر از تعداد کسانی که با این فهرست به مجلس راه یافته بودند، دو امید تغییر و امید پاک‌ماندن برای سیاست‌ورزی را در کنار یکدیگر داشتند. پس این اشتباه است که نامزد رئیس مجلس شدن را معادل ریاست آن تلقی کنیم و حال که به این صندلی دست نیافته‌ایم آن را شکست بدانیم. خیر؛ وظیفه اصلی نیروهای اصلاح‌طلب مجلس با همه مشکلاتی که در داخل و خارج خود دارند، ایفای نمایندگی مردم، حفظ هویت اصلاح‌طلبی و استفاده از ظرفیت مجلس برای تغییر و اصلاح امور کشور است. فراکسیونی قوی، کارا و منسجم می‌تواند کارکرد مجلس را به جایگاهی برگرداند که باید در نظام سیاسی کشور داشته باشد و در این‌صورت می‌توان امیدوار بود اندیشه اصلاح‌طلبی در مسیر رو به رشد و بالنده است.
منبع: روزنامه شرق شماره 2601 مورخ 18.3.95 صفحه 11.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 544986

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی A1 ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    سلام آقای تاجیک. خب من مطالبی نوشته بودم که منتشر نشد و البته اعتراضی هم ندارم چون می دانستم فراتر از ظرفیت های موجود نوشتم و با معیارهای جاری مطلب تندی است. مهم نیست. مهم اطلاع جنابعالی بود که حتما هم خواندید. مطلبی دیگری را می خواهم عرض کنم و امیدوارم به گوش بالاتری ها برسانید. انتشارش برای من مهم نیست. داشتم فکر می کردم که چه می شود که عده ای تبدیل به اپوزیسیون می شوند و اطلاعات و گرای داخل را به خارجی ها می دهند؟ حتی در زمان پهلوی هم از این دست افراد داشتیم. آن روز ارتباط خود را با سفارتخانه های خارجی پنهان نمی کردند، و امروز سعی در پنهان کردنش دارند. به نظرم یکی از دلایل مهم آن این است که تعلق خاطر به کشوری که در آن متولد شدند یا در آن زندگی کردند ندارند.
    • تاجیک IR ۱۳:۴۲ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
      1 0
      سلام. ممنون از اهتمام شما به این وبلاگ. مطلب مورد اشاره را دو سه بار خواندم اما برای انتشار به جمعبندی نرسیدم. برای انجام پاره ائی اصلاحات آماده بودم ولی خود مسئولین سایت حذف کردند. از نظر بنده با چند نقطه چین قابل انتشار بود. در مورد وطن و شرکت سهامی این تمام قضیه نیست بلکه درصد کمی از مقوله و مفهوم وطن و موطن را میتوان اینگونه فرموله و تئوری پردازی کرد. عناصر معنوی در این مباحث دخیل و کم نیستند. در ایام حصر در انگلیس زمان خوبی برای نوشتن خاطرات انتخاب نمودم و نیازهای روحی و روانی به دوران کودکی و رشد و توجه به تعلقات خاطر در این دوران همه در پیوند با گذشته و یا وطن موثر هستند. البته من متوجه بحث وطن فروشی نشدم و نظرات بالا را صرفا" به عنوان بیان یک دیدگاه و اطلاع سایرین از آن منتشر کردم.
  • شمس تبریزی A1 ۱۸:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    آدم وقتی در شرکتی سهم داشته باشد، حتی اگر آن سهم هم اندک باشد، در حد بضاعت تلاش می کند تا آن شرکت ورشکسته نشود، چرا که می داند ورشکستگی آن شرکت مساوی با ضرر خودش هم خواهد بود. وقتی در شرکتی سهام نداشته باشی، زمین خوردن یا نخوردن آن شرکت برایت علی السویه است. بنده وطن دوستی را از همین منظر می نگرم. یک دیدگاه کاملا عملگرایانه. کاری ندارم که اگر امروز دفاع کنی، آیا ثواب دارد یا خیر. ..... در بهترین حالت تشویق به عمل نسیه می کند. یعنی چی؟ یعنی تو امروز خدمت کن، و مزدش را در آخرت از خدا بگیر. شرمنده، به نظرم این طوری نمی شود مملکت داری کرد. عمل در همین جا، مزد هم همین جا. ما را به آخرت حواله ندهید. مضافا اینکه زمانی که ببینی دفاع از حاکمیت، مزد اخروی هم ندارد، عملگراتر می شوی
  • شمس تبریزی A1 ۱۸:۳۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    سوال من این است که سهم ما در این شرکت سهامی ایران چقدر است؟ نمی شود که هم بخواهی خدمت کنی و هم سهام نداشته باشی. سهم ما چیست؟ اگر سهمی نداری، چرا باید نسبت به ایران تعلق خاطر داشته باشی؟ آیا این منطقی است که سنگ شرکتی را که در آن سهام نداری به سینه بزنی؟ اگر در یک شرکت خارجی به شما سهم دهند، و در شرکت ایرانی به تو سهام ندهند، باید جانب کدام یک را بگیری؟ منطقی است که کشور تو آنجایی است که برایت منفعت بیشتری دارد. سرزمین ما نه بر اساس محل تولد و زندگی، بلکه بر اساس میزان سهمی که در آن سرزمین داری تعیین می شود. هر کسی هم غیر از این بگوید یا بر اساس تعصب خونی و احساسات حرف می زند و یا واقعا هنوز در توهم ...بگذریم.
  • شمس تبریزی A1 ۱۸:۳۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۳
    0 0
    این را عرض کردم که نگوییم فلانی وطن فروش است. میزان برای موطن یک فرد، سهام او در یک کشور است. وقتی سهامی نداری، دلیلی نداری که بگویی وطنم فلان جاست و نباید وطن فروشی کنم. اصلا وطن فروشی به معنای واقعی کلمه نداریم. با تعریفی که در بالا از وطن ارایه دادم، چیزی به نام وطن فروشی مهمل است. خداحافظ شما