ليلا شريف: هميشه هستند چهرههايي كه بدون توجه به حساب و كتابهاي متكي بر عقلانيت براي پيشبرد اهداف نظام، حركت در مسير«حاشيه آفريني» را انتخاب ميكنند، روزي بر سر مسائل هستهای، روزي دیگر بخاطر برگزاري كنسرت و ...افرادی که با گفتن چند جمله، هزينهآفرينيها و حاشیههای بسياري را در سطح داخلي و خارجي رقم ميزنند.
مردم هنوز فراموش نکردهاند همین چند ماه گذشته را که هربار پیچ رادیو مجلس را باز می کردند فریادها و انتقادات گاه و بیگاه نمایندگانی از جنس پایداری چون قاضی پور یا حسینیان و ...را میشنیدند. افرادی که با تكيه به تريبون مجلس و شهرت حاصل از حضور در خانه ملت، خيلي سريعتر سخنان حاشيهسازشان در رسانهها ثبت شد.
کمی آنسوتر از سیاست پارلمانی، اما باز هم افرادی بودهاند که شاید با هربار شنیدن اسم شان چشم و گوش مخاطب تیز شده است گویی عادت کرده اند که مثلا از سعید قاسمی، حمید روحانی، حسن عباسی حرف هایی پرحاشیه بشنوند. فرقی ندارد موضوع حرف خانواده هاشمی باشد یا مذاکرات هسته ای.
در كنار اين چهرهها افراد دست به قلمي همچون زیباکلام و حسین شریعتمداری نيز با نامه نگاريها و سرمقاله نويسيهاي دستي بر آتش دارند.
افرادي همچون علي اكبرجوانفكر و مهدي هاشمي را هم نباید از قلم انداخت، افرادی که نه فقط با اظهاراتشان که با برخی رفتارشان و حاشیه هایی که ایجاد میکنند، حاشيهاي نو در فضاي سياسي كشور را شروع ميكنند، افرادي كه به منظور پرهيز از اطاله كلام از ذكر سخنان آنان عبور كرديم.
این درحالیست که به نظر می رسد فضای افکارعمومی جامعه چندان پذیرای این قسم حاشیه ها نیست، شاید صحبت های تند و تیز خصوصا این روزها که با گسترش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی همراه شده است، هیجان آفرینی کاذب ایجاد کند ولی نگاه کلی حاکم بر افکارعمومی نشان می دهد از قضا مردم به شدت از بگو مگوهای سیاسی و حاشیهها گریزان شدهاند و اعتدال همان خط سیری است که می پسندند.
در ادامه به سخنان و حواشی که برخی سیاسیون ایجاد کرده اند، اشاره می شود؛
*آيتالله علمالهدي و انتقاد با چاشنی ورزش، فرهنگ و سیاست از تريبون نمازجمعه مشهد
آیتالله سیداحمد علمالهدی كه پس از وفات آیتالله واعظ طبسي در سال 94 با حكم رهبري سمت نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی را برعهده گرفت، چند سالي است كه از تريبون نماز جمعه مشهد، صحبتهاي حاشيهاي با طعم ورزشي، فرهنگي و سياسي را مطرح ميكند.البته به جز روز جمعه و به جز تریبون نماز جمعه، گهگاه روحانی خراسانی با سخنانش حاشیه ساز می شود.
اظهارات آیتالله در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه«بدحجابی بدتر است یا اختلاس؟» چندي پيش موجب جنجال آفريني شد. امام جمعه مشهد در پاسخ به اين سئوال گفته بود كه «انسانی که مالِ مردم را میخورد یا حرف حرامی میزند یا نگاه حرامی میکند، مرتکب گناهانی شده است که فقط خود او را منحرف میکند، در حالی که بدحجابی گناهی است که انسان را ابزار میکند تا شیطان دیگران را منحرف سازد. بدتر دانستن بدحجابي نسبت به اختلاس از سوي آيت الله علم الهدي، موجب شد تا مدتي واكنشهاي جنجالي نسبت به اين اظهارات به پا شود.
اما اظهارات آيت الله به اين موضوع محدود نشد، چه آنكه لزوم تغيير نام تيم فوتبال ابومسلم و جلوگيري از برگزاري كنسرت در مشهد نيز اخيرا نگاهها را به سوي مشهد و صحبتهاي امام جمعه آن معطوف كرده است.
آيت الله علم الهدي در رابطه با نام تيم فوتبال ابومسلم گفته بود كه:« ابومسلم مایه ننگ اسلام است، چرا این باشگاه قدیمی را به نام سرسخت ترین دشمن امام رضا(ع) کردید؟» وی همچنين در مورد برگزاري كنسرت در شهر مشهد خطاب به اهالي اين شهر تأكيد می کند كه «تو کنسرت میخواهی، مشهدی نباش، برو یک شهر دیگر زندگی کن.مشهد شهر زیارتی است نه شهر توریستی و گردشگری که مراکز تفریحی و عیاشی درست کنند.» جملاتي كه هر كدام با گذشت زمان، هنوز به دست فراموش سپرده نشدهاند. آخرین خطبه های وی در نماز جمعه هم خالی از حاشیه نبود، چه آنکه امام جمعه مشهد زمانی که قصد تحلیل حادثه 28 مرداد 32 را داشت گریزی نیز به قیام 30 تیر زد اما بدون در نظر گرفتن اینکه این قیام در سال 31 رخ داده است، هر دو واقعه را مربوط به یک سال دانست و از فاصله 29 روزه بین این دو حادثه روایت کرد.
*شوخي جديهايِ پرحاشيه شجوني
شیخ جعفر شجوني، شيخ طناز جامعه روحانيت مبارز، روحاني كه به دليل شوخ طبعيهاي تند و تيزش زبان زد است.دامنه طنازيهاي شيخ جعفر شجوني اخيرا بسيار گسترده شده است، آنچنان که تفكيك مرز سخنان جدي و شوخي او، به سختي امكان پذير است.
خاطره گويي شجوني از آيت الله فلسفي در برنامه «ديد در شب»، يكي از اظهارات او است كه با واكنش سريع و تكذيب خانواده آيت الله فلسفي مواجه شد. او در اين برنامه گفت بود كه« ما رفتیم نشستیم شروع کردند صحبت کردند که ساواک چنین است و چنان است. شما آخوندها فکر کردید میتوانید شاه را برکنار کنید؟ تو میروی منبر باید با ما همکاری کنی... دیدم دونفری یک چمدان به چه بزرگی را دارند میآورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم، من دیوانه شدم رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلمبرداری کرده غلط کرده. یهذره حالم جا آمد بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو برداشت. دیدم عکسش با همون خانومیه که با من عکسش بود... بعدها در مورد آقای فلسفی گفتند که بهعنوان محلل از آقای فلسفی استفاده کردند. مگه آخوند کیه؟ فرزند همین آدمهای معمولیه. زن میگیره، صیغه میکند. آن چیزی که به فلسفی نسبت دادند گفتند واقعیت دارد».
اما از ميان حرفهاي سياسي شجوني، بيشترين تيرها به سمت حسن روحاني و علي مطهري و حتي مردم تهران در انتخابات مجلس دهم روانه شده است، چه آنكه هرازگاهي شاهد اظهار نظري جنجالي و خاص از سوي شيخ طناز هستيم. روزي خطاب به حسن روحاني ميگويد كه «الان هم حسن روحانی بگوید کجا قرار دارد. وسط لحافی است که نصف آن برای اصلاح طلبان و نصف آن برای کارگزاران می باشد.» و از سوي ديگر پس از پيروزي ليست اميد در تهران، دليل آنرا« ضدیت مردم تهران با انقلاب و ولایت فقیه » ميداند.
*دستيار ويژه رئيسجمهور و مشكلسازي منطقهاي
علی یونسی دستیار رییس جمهور در امور اقلیتها، يكي از روحانیون دولتی است كه در سالهاي اخير با بيان جملاتي خاص، حاشیه هایی را در حوزه سياست خارجي ایجاد کرد.
او در همایش هویت ایرانی گفته بود كه «در حال حاضر عراق نه فقط حوزه تمدنی نفوذ ماست بلکه هویت، فرهنگ، مرکز و پایتخت ماست و این مسئله هم برای امروز است و هم گذشته...جغرافیای ایران و عراق غیر قابل تجزیه است و فرهنگ ما غیر قابل تفکیک است. پس ما یا باید با هم بجنگیم و یا یکی شویم!»، بيان اين جملات كافي بود، تا كشور همسايهمان عراق، همچون مقامات داخلي ايران، دست به واكنش زده و خواهان برخورد با گوينده اين سخنان شوند.
ابراهیم الجعفری وزيرامورخارجه عراق با تأكيد بر اين جملات كه «عراق به هیچ دولت و کشوری اجازه نداده و نخواهد داد که حاکمیتش را نقض کند.» نسبت به يونسي واكنش داد. در داخل نيز یونسی با تذكر رئيس جمهوري همراه شد.
*فائزه هاشمي و حاشيه سازي براي پدر
دختر دوم اكبر هاشمي رفسنجاني، كه روزگاري دستي در سياست و رسانه داشت، هر چند وقت يكبار با بيان سخنان يا با ديدارهاي خاصش، موجب حاشيهآفريني ميشود، حاشيههايي كه بيشترين هزينه را به پدرش تحميل ميكند.
اظهار نظر او در رابطه با حكومت ديني مبني بر اينكه «من معتقدم که حکومتها به دليل اينکه خطاهايي که دارند را بهپاي دين مينويسند به دين آسيب ميزنند و به خاطر همينکه دين آسيب نبيند و مردم حالت دين زدگي پيدا نکنند حکومت اگر ديني نباشد بهتر است. من خيلي با حکومت ديني به اين دليل موافق نيستم.» و همچنين ديدار فائزه هاشمي با کمالآبادی از اعضاي فرقه بهائيت نيز در ارديبهشت سال 95 نيز موجب حرف و حديثهاي بسياري شد تا جايي كه بسياري خواهان موضعگيري اكبر هاشمي رفسنجاني نسبت به دخترش شدند.
*اهالي مجلس و تريبوني كه مشكلساز ميشود
جاي گرفتن در ميان صندليهاي سبز خانه ملت، اين فرصت را به نمايندگان مجلس ميدهد تا با استفاده از تريبون مجلس و شهرت به دست آمده، خواسته يا ناخواسته، نظرات شخصي خود را در رابطه با موضوعات مختلف اشاعه دهند، نظراتي كه گاهي موجب التهاب در فضاي سياسي كشور ميشود.
كريمي قدوسي، روح الله حسينيان، بهرام بيرانوند؛ سه نماينده اي هستند كه به دليل اعتراضهاي عجیب و غریب شان نسبت به مذاكرات هستهاي و تيم مذاكره كننده، حتی دیگر برای مردم کوچه و بازار هم شناخته شده اند.
روح الله حسینيان، نمايندهاي كه صالحی را تهدید کرد و صالحی در روایت این تهدید گفت:«برادر عزیزی در مجلس اینجا آمد و خیلی عجیب با قسم جلاله میگوید سیمان روی تو میریزیم و تو را میکشیم. آیا این نحوه صحبت برای کسانی است که میخواهند خدمت به نظام بکنند و بگویند سیمان روی شما میریزیم و در قلب راکتور اراک دفنتان میکنیم؟»
خشونت این کلام تا حدی بود که هر چند بعدها، هم تيميهاي حسينيان تلاش كردند، آن را به شوخي تعبير كنند و از وخامت موضوع بكاهند، اما با تأكيد چند باره حسينيان، هر راهي براي گنجاندن شوخ طبعي در جملات اين نماينده دلواپس بسته شد.
بهرام بيراوند نيز نماينده ديگر مجلس قبل بود كه تيم مذاكراه كننده هستهاي را مورد التفات خود قرار داد و پس از جريان ديدار بدون برنامهريزي ظريف و اوباما در نطقي گفت:« دقیقا زمانی که هزاران حاجی در منا آغوش مرگ افتادند آقای ظریف هم در آغوش اوباما و وزیر خارجه آمریکا افتاد! آقای ظریف غلط زیادی کرده اگر به عنوان وزیر خارجه چنین کاری کرده و دلش خواسته با رئیس جمهور آمریکا دست بدهد. به اندازه یک جوجه خروس غیرت داشته باشید! ملت غیور ایران این رفتارها را نمی پسندند.»، اين جملات بيرانوند واكنشهاي منفي بسياري در پي داشت و به خصوص در زمان انتخابات مجلس دهم، بسياري با مانور بر اين صحبتهاي بيرانوند، خواهان رأي ندادن مردم به او شدند.
كريمي قدوسي نيز چهره آشناي مخالف سرسخت مذاكرات هستهاي و دولت يازدهم در مجلس كه برخلاف دو چهره قبلي، فرصت حضور در مجلس دهم را بدست آورده است.
این نماینده دلواپس مجلس، با وجود آنکه جز مخالفان شناخته شده مذاکرات هستهای شناخته میشود،طرحی دو فوریتی را با همین موضوع در سال 92 به هیئت رئیسه مجلس تقدیم کرده بود، طرحی که به دلیل غلط املائی فاحش، تعجب بسیاری را برانگیخت. او در این طرح دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهترین مبحث حقوق بین الملل در بحث انرژی اتمی است اشاره کرده بود اما هر بار به جای کلمه «ان پی تی» از کلمه «ام پی تی، mpt» استفاده کرده بود.
او در اظهار نظرهاي مختلف طعنههايي به روحانی، از در اختيار گذاشتن اطلاعات مهم فقهی به انگليسيها گرفته تا پوشش قرار دادن جريانهاي اعتدالي براي براندازي نظام، زده است.
البته كريمي قدوسي به اين قبيل اظهار نظرها كفايت نكرده است و اخيرا نيز با بيان اين نكته كه حسين فريدون با تقليد صداي رئيس جمهور طي تماسهايی با مراكز اقتصادي در راستاي ترخيص كالاهاي غير مجاز اقدام كرده و از آنها خواسته تا جلوي واردات اين كالاها را نگيرند، برگ ديگري از سخنان جنجال برانگيز سياسيش را «رو» كرد.
و اما نادر قاضيپور كه تذكراتش در مجلس هميشه با شوخيهاي خاصش همراه است.
در آستانه انتخابات مجلس دهم بود كه صحبتهايي از اين نماينده مجلس در جمعي انتخاباتي، رسانهاي شد. صحبتهايي خارج از عرف كه نه تنها با توهين نسبت به زنان مجلس همراه بود، بلكه قاضيپور با بيان خاطرهاي، قدرت عليخاني نماينده سابق مردم قزوين در مجلس را نيز مورد تفقد قرار داده بود.
*جنجالسازی به سبک حسن و سعید
حسن عباسي و سعيد قاسمي از جمله چهرههاي نظامي هستند كه در زمين حاشيهسازي سياسي، نقش آفرينيهاي بسياري داشتهاند.
حسن عباسي كه اخيرا به دليل اظهارات جنجاليش در رابطه با ارتش، حتي كارش به دادگاه و بازداشت كشيد، جملات بسياري را در دفتر سخنرانيهايش به ثبت رسانده است.
او روزي از فوتبال و سياست سخن ميگويد و معتقد است كه « برخلاف تصور آنان که فکر میکنند فوتبال یک ورزش است، فوتبال ابزار سیاست است. در واقع، پشت فوتبال سپ بلاتر نیست بلکه دکتر هنری کیسینجر است.» و روزي ديگر دليل اصلي شكست نيروهاي آمريكايي در صحراي طبس را فرسودگي هلیکوپترها ميداند و نه چيز ديگري.
سوی دیگر سردار قاسمي هم كه به دليل جبههگيريهاي تند و تيزش نسبت به خانواده هاشمي شهرت بسياري يافته است. بعد از صدور حکم فائزه هاشمي بود كه سردار قاسمی در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت:«اگر چنین حکمی را برای فائزه هاشمی بریدند و نصف روز این خانم در زندان بود من ریشم را می تراشم!»، اظهار نظري كه با واكنش آیتالله صادق آملی لاریجاني همراه شد:«شنیدهام یکی از دوستان بیان داشته است که اگر نیمروز فلانی را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز میگویم که مطمئن باشید چند وقت دیگر که محاسنتان بلندتر میشود، قطعا باید همه آنها را بتراشید.»
اخيرا نيز صحبتهاي او در رابطه با موسوي و كروبي مبني بر اينكه «خیر و صلاح برای آنها این است که در حصر باشند، آنهم چه حصری، یا در جاده چالوس هستند یا در VIP پزشکان و به همه شبکههای اجتماعی هم که دسترسی دارند، میخواهم به قوه قضائیه بگویم لطفا ما را هم در VIP حصر کنید.» دوباره او را به صدر خبر رسانهها بازگرداند.
*حاشيهآفريني توهينآميز روحاني علیه روحاني
سیدحمید روحانی یا همان آقای زیارتی، فردي كه با توهين به رئيس جمهور توانست به عنوان يكي از بازيكنان تيم حاشيهسازي سياسي وارد زمين بازي شود.
او اخيرا در سخناني رئيس جمهور را با «عمروعاص» مقایسه کرد و گفت كه «آن روزی که رهبری فرمودند من مذاکره را بیهوده میدانم، عمروعاصهای امروز، رهبری را مجبور به مذاکره کردند. روحانیت و ائمه جمعه باید در برابر مذاکره با شیطان نهضت به راه میانداختند؛ اما کوتاهی کردند. ما امروز رسوایی مذاکره و برجام را دیدیم؛ والخیر فی ماوقع. اگر سیل نامه از بسیج و روحانیت به ریاستجمهوری گسیل میشد، آقای روحانی جرئت مذاکره با آمریکا را نداشت. نباید مینشستند و نظاره میکردند. آقای روحانی به جرم خیانت به کشور و دروغ و دوری از ولایت باید محاکمه شود».
او همچنين در اظهار نظري گفته بود كه « خیانتی که روحانی کرد، بنیصدر نمیتوانست انجام دهد.»، جملاتي كه هر يك به دليل توهين به رئيس جمهور منتخب مردم، قابل پيگيري است.
*زيباكلام و شريعتمداري؛ قلم به دستان پرحاشیه
سرمقالههاي روزنامه كيهان و حسين شريعتمداري، دو اسمي كه سالهاست با يكديگر تنيده شدهاند . شريعتمداري يك تنه ميتواند نقش اول جنجال آفريني فضاي سياسي كشور را عهده دار شود. او با سرمقالهها و سخنرانيهايي عليه مذاكرات هستهاي، دولت و حتي بيت امام خميني، راه را براي جنجال سازي در هر دوره مهيا كرد.
او روزي خطاب به بيت امام گفت:«برخی می گویند امام متعلق به ماست چون با او نسبت داریم یا چون در زمان انقلاب او بودیم؛ امام متعلق به شماست یا امثال شیخ زکزاکی و شیخ نمر و سید حسن نصرالله؟ امام برای کسانی است که راه او را ادامه میدهند.»، زماني ديگر نيز در توصيف رأي مردم به اصلاح طلبان، ميگويد:« رأی بخشی از مردم به نامزدهای معرفی شده از سوی طیف مورد اشاره را تنها میتوان در حد و اندازه «چک وعدهدار» تلقی کرد.»
اما در سوي ديگر ميدان صادق زيبا كلام حضور دارد، مردي كه پاي ثابت سرمقالههاي روزنامههاي اصلاح طلب است و دستش در نوشتن نامه به شخصيتهاي داخلي و خارجي بسيار روان است.
زيباكلام كه به نوشتن نامههاي سرگشاده شهره است، در اين روند چهرههاي بسياري را نشانه گرفته است، از چهرههاي داخلي همچون سردار جزايري فرمانده سپاه، زاكاني نماينده مجلس در رابطه با برجام، نامه به روحاني در مورد رد صلاحيتها، نامه به عارف در مورد فعاليت فراكسيون اميد در مجلس دهم، علي مطهري به دليل بودجه فرهنگي تا نامه به پادشاه عربستان و همچنين حسين شريعتمداري.
نامههايي كه بسياري از آنها موجب رد و بدل پاسخهاي تند و تيز ميان طرفين و ايجاد كدورت سياسي شده است.
در ميان تمام اين سخنان جنجالي و حاشيه آفرين، توجه به منافع ملي به جاي منافع شخصي، حلقه مفقودهاي است كه راه سياست را از مسير درست منحرف كرده و آن را با حاشيهها درگير کرده است.
29217
نظر شما