تغییر رفتار شهروندان نسبت به خرید کالای قاچاق کارساز است

هفته نامه صدا نوشت: ما تا ورود به WTO فاصله زیادی داریم. خوب است تلاش کنیم که این اتفاق بیفتد اما این فاصله به این زودی ها قابل پیمایش نیست.

«خريد قاچاق كالا در بین شهروندان كار بدي تلقی نمی شود، چه بسا اگر ارزانتر هم باشد مردم سراغ آن مي روند.» این جمله را قاسم تقی زاده خامسی، مشاور رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران درباره قاچاق كالا مي گويد. تحلیلی که در کنار مبادی ورود قاچاق به کشور و اشکال و انواع آن، مردم را به عنوان یک کنشگر در این بازار سیاه دخیل می داند. به هرحال، معضل این روزهای کشور که در جنجال های رسانه ای پر رنگ شده است كالاي قاچاق است فرايندي كه مقصر در آن حلقه مفقوده است. حال تقی زاده خامسی كه در اوايل دهه ٧٠ كه كشور پس از جنگ گرفتار توليد و توزيع بود، با تاسيس فروشگاه هاي شهروند به عنوان اولين فروشگاه زنجيره اي بعد از انقلاب توانست در مدرن سازي و شفافيت سيستم توزيع كشور نقش خود را ايفا كند، تحلیل هایی درباره قاچاق ارائه می دهد. تحلیلی که از نگاه و رفتار شهروندان تا بازارچه های مرزی و حتی تکنولوژی های پیشرفته در کشورهای توسعه یافته را شامل می شود. او معتقد است: «یک نکته مهم در هر موضوعي، نقش و رفتار مردم است، كالاي قاچاق هم مستثني نيست؛ براي تغيير نگاه شهروندان بايد كار فرهنگي انجام شود چون در حال حاضر براي مردم مهم نيست كالايي را كه مي خرند، به چه صورتي وارد شده است و اصولا مصرف كالاي قاچاق يك عادت بد تعريف نشده است.» گفتگو با مشاور رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران را در ادامه می خوانید.

*وضعت  قاچاق در کشور را چطور ارزیابی می کنید؟

برای شروع بهتر است به مبادی ورود قاچاق به کشور بپردازيم، يعني قاچاق از كجا وارد سرزمين اصلي مي شود؟ ادعا اين است كه قاچاق از مرزها، بازارچه‌های مرزی، مناطق آزاد تجاری و صنعتی و يا گفته مي شود اسكله هاي غيرقانوني وارد کشور می‌شود، اما استنادي قابل اتكا براي هيچ كدام از اين ادعاها وجود ندارد و سال هاست در قالب حرف زده مي شود، لذا همه براساس حدس و گمان است. ولی در مجموع گفته می‌شود بین 15 تا 25 میلیارد دلار در سال قاچاق وارد کشور می‌شود. اخیرا اعلام شده که 25 میلیارد به 15 میلیارد کاهش یافته است اما برای این موضوع هم سندی وجود ندارد یا حداقل من ندیدم كه این 10 میلیارد با چه روش ها و از چه مبادي کاهش پیدا کرده است. به هرحال، مقداری که در حال حاضر برای قاچاق عنوان می شود، 15 میلیارد دلار است. از این رقم حدود 14 میلیاردش واردات و یک میلیاردش هم صادرات است. صادرات هم بیشتر در زمینه سوخت انجام می شود. طبيعي است تا زمانی که اختلاف قیمت بین داخل و خارج از کشور وجود دارد قاچاقچی از این فرصت استفاده می‌کند و سوخت را ارزان می خرد و گران می فروشد.

به هر حال رقم قاچاق به طور کلی چه 25 میلیارد دلار، چه 15 میلیارد دلار، يك رقم جدی است؛ یعنی مقداری نزدیک به بودجه عمرانی کشور در یک سال. به این ترتیب باید براي كاهش آن برنامه داشت و فکر کرد. البته دنیا روش های کاهش قاچاق را تجربه کرده است و واقعا هم روش های پیچیده و سختی نیست، مطالعه، بهره گيري از تجارب جهاني و بومي سازي روشي است براي همه امور، به طور مثال تا آنجایی که من مطلع هستم کل بودجه تشکیلات مبارزه با قاچاق در سال 3 میلیارد دلار است که بخشي از آن هم معمولا تخصیص داده نمی‌شود، با این عددها نمی شود که با ورود چند میلیارد دلار قاچاق مبارزه کرد. خوشبختانه شرایط بعد از برجام هم متفاوت شده است، ما قبل از برجام چون تحریم بودیم و مسائل و مشکلاتی در ارتباط با دنیا داشتیم، قاچاق راحتر در کشور انجام می‌‌شد؛ ولی الان که وضع بهتری در دنیا پیدا کردیم و بايد از اين فرصت براي اين موضوع هم بهره گرفت.

*تاثیر نگاه شهروندی بر قاچاق را چطور می بینید؟  

یک نکته مهم در هر موضوعي نقش و رفتار مردم است، كالاي قاچاق هم مستثني نيست؛ براي تغيير نگاه شهروندان بايد كار فرهنگي انجام شود چون در حال حاضر براي مردم مهم نيست كالايي را كه مي خرند، به چه صورتي وارد شده است و اصولا مصرف كالاي قاچاق يك عادت بد تعريف نشده، چه بسا اگر ارزانتر باشد مردم سراغ آن مي روند، یعنی خیلی بد تلقی نمی شود. باید مردم را نسبت به کالای قاچاق حساس کرد.

*با چه روش هایی این آگاهی باید ایجاد شود؟

خیلی ساده است. می شود در صدا و سیما تبلیغ کرد، حتي فيلم ساخت، البته نه فيلم هايي كه هميشه پليس موفق است و قاچاقچي كشته و يا دستگير مشود، فيلم و تيزرهايي كه شهروند لمس كند كه اگر كالاي آرايشي و بهداشتي قاچاق را كه غالبا تقلبي است مصرف كند به سلامت خود جفا كرده است و ممكن است به جاي ترميم پوست و مو آنها را به كلي از بين ببرد! وقتی کالای قاچاق وارد ایران می‌شود یعنی این کالا مبدا مشخصي ندارد و هیچ کس نسبت به این کالا مسوولیتی ندارد؛ نمونه‌اش لوازم آرایشی و بهداشتی. لوازم آرایشی و بهداشتی که به کشور می‌آید، بخش عمده‌ای‌اش را در همین کشورهای همجوار می‌سازند با همه برندهای معروف، اصلا تا قبل از مصرف قابل شناسايي نيست، اخبار بسیار زیادی وجود دارد که مردم دچار مشکلات پوستی و ریزش مو شدند و هیچ کس هم نمی گوید این جنسی که خریداری شده، قاچاق بوده! از طرفی وقتی جنسی قاچاق شد، در کشور خدمات بعد از فروش ندارد. بنابراین مردم نمی دانند که باید به چه کسی مراجعه کنند. فروشنده هم می گوید آوردند و من هم فروختم. به این ترتیب  یکی از مسائل مهم در موضوع مبارزه با کالای قاچاق، تلاش براي تغییر رفتار شهروندان نسبت به کالای قاچاق است. 

*یعنی یک  مرحله  پایین تر از  دولت، مردم  خودشان باید در مقابل قاچاق بایستند؟

نه. اتفاقا مراجع ذيصلاح باید این موضوع را برای مردم فرهنگسازی کنند. البته روشن است رسانه ها خصوصا راديو و تلويزيون  همیشه در فرهنگسازی نقش جدي داشته اند. وقتی رسانه دروغ بگويد، دولت فريبكاري كند نبايد انتظار راستگويي از مردم آن جامعه داشت، چون اين فرهنگ اشاعه پيدا مي كند، ولی وقتی یک دولت به مردم راست بگوید و شفاف باشد، مردم هم عادت می کنند که با هم، همین گونه رفتار کنند. این یک عمل و عکس العملی است که همیشه در طول تاریخ بوده است. حالا قاچاق هم یک چیزی شبیه به همین است. یعنی اگر مردم حس كنند حاكميت در مبارزه با قاچاق كالا محكم است و مقطعي نيست و رسانه ها اين حس را خوب منتقل كنند يقين بدانيد در كوتاه ترين زمان ورود ان هزينه بردار مي شود و قاچاقچي را هم تجديد نظر مي كند باید به مردم گفت که کالای قاچاق استاندارد ندارد و کسی پاسخگویش نیست. اگر درست تبلیغ شود، حتما تاثیرش را می گذارد و مردم را یک مقداری نسبت به کالای قاچاق حساس می‌کند.

علاوه بر این در کنار اینکه می‌گویم باید رفتار مردم فرهنگ سازی شود، یک نکته دیگر را هم باید گفت و آن این است که ما نمی توانیم مانع از این هم بشویم که مردم کالاهایی که دوست دارند را نخرند. بالاخره آنها به یکسری نشان تجاری علاقه مند هستند. وقتی مردم به اطلاعات جهانی دسترسی دارند، نمی توان به آنها گفت که فلان نشان تجاری نخر و تنها به تولید ملی بسنده کن. تولیدی که اصلا هیچ خصوصیات و نقطه مشترکی با آن کالایی که خریدار می پسندد، ندارد. به نظر من ما باید تولید و در واقع صنایع کشور را با مشاركت با برندهاي جهاني نوسازي شوند كه خوشبختانه پس از برجام به اين سمت به تدريج در حال حركت هستيم. نشان هاي تجاري معروف دنيا در حال گفتگو با صنايع  داخلي براي دستيابي به اين اتفاق بزرگ هستند! این اتفاق اگر بیفتد، بخش عمده ای از قاچاق برند در ایران از بین می‌رود. به هرحال، کشور ما یک کشور 80 میلیونی است، ما مانند بعضي از كشورهاي چند ميليوني همجوار نيستيم، شرايط خوبي براي سرمايه گذاري خارجي داريم. بايد صبور باشيم و گفتگو كنيم تا سرمايه جذب كشور شود، آنوقت قاچاق هم بي معني خواهد شد!

از طرفی ايجاد مانع براي مردم مسئله را حل نمي كند، فرهنگ سازي و ايجاد ساختار هميشه كارساز است وقتی قاچاقچی برایش صرف نداشته باشد، کالا هم وارد نمی کند. یعنی وقتی خریدار وجود نداشته باشد، قاچاقی هم صورت نمی گیرد. به طور مثال در کشور سوییس، دولت مواد مخدر رایگان در اختیار مردم قرار می دهد. یعنی هرکس می خواهد مواد مخدر مصرف کند می رود از دولت مجانی می‌گیرد. خب این باعث شده که دیگر قاچاقچی‌ای وجود نداشته باشد. این اقدام کشور سوییس قاچاقچی را حذف کرده و برای درمان معتاد برنامه ریخته است و با همین روش ها در چند سال اخیر تعداد زیادی از معتادین را درمان کرده است. 

*این صحبت ها درباره روش های جلوگیری از ورود کالای قاچاق به کشور بود. بعد از این که کالای قاچاق وارد کشور شد، روش های  متفاوتی  برای  امحای  آن  بیان می شود، یکی از این روش ها، آتش زدن است.  

آتش زدن کالای قاچاق در کنار حسن های زیادی که دارد، یک اشکال دارد. اشکالش این است که بالاخره برای وارد کردن این کالا به کشور، ارز از کشور خارج شده است. اما با این حال، باید توجه کرد که با امحا و آتش زدن چه چیزهایی به دست می‌آورید. در گذشته، کالایی که وارد کشور می شد، در حراج فروخته می شد و گاه همان قاچاقچی، کالاهایش را می خرید و بعد  در کشور می فروخت. اما اگر روش های امحا جدی اجرا شود، به اشكالي كه دارد می ارزد. بالاخره روشن است که تولید ملی نمی تواند با جنس قاچاق رقابت کند. این یک مساله طبیعی است.در کشور مالزی در یک فقره، حدود 113 میلیون دلار کالای قاچاق را آتش زدند. همین اواخر، در کشور ویتنام کالاهای قاچاق را آتش زدند. در همین قصه، حدود 640 نفر دستگیر شدند. در حال حاضر حتی کشور چین خیلی جدی برای مقابله با قاچاق کالا اقداماتی انجام می دهد. بنابراین امحای کالای قاچاق، روش غیرکارشناسی ای نیست. اگرچه به پول ملی خسارت می رساند ولی مزایا و منافع زیادی برای کشور خواهد داشت. در مواردی هم گفته می شود، بعضی از این کالاها صادر شود، هرچند كه هیچ کدام از این کالاها قابل صادر کردن نیست، چون این کالاها عموما تقلبی است. به کجا صادر کنند؟ فقط همین خودرو می‌ماند که خودرو هم مسئله اش قاچاق نيست، مگر مي شود ماشين را كول كرد؟!

*قاچاق خودرو که این روزها توجه زیادی را به خود جلب کرده است. چرا که فعالان این حوزه معتقدند در هیچ جای دنیا، امکان قاچاق خودرو وجود ندارد.  

این خبر درست است. ببینید اصلا قاچاق خودرو نداریم. چرا که نمی توان خودرو را سوار موتور کرد و از مرز رد شد؛ خودرو حتی در چمدان هم که جا نمی شود. ممکن است خودرو در گمرک آمده ولی شرایط ورودش به کشور وجود نداشته ودر آنجا مانده است. در دوره های مختلف برای واردات خودرو یک جمله طلایی وجود داشته است. اینکه «حالا وارد کنید، بعدا فکری به حالش می کنیم.» این به معنای قاچاق خودرو نیست. عده ای خودرو وارد می کنند، اما قوانین به یکباره تغییر می كرد!  

* دیگر روش های مقابله با قاچاق چیست؟

مبارزه کردن نباید همیشه همراه با اقدامات ایذایی و فشار باشد. باید ساختارسازی کرد، نمونه ای از ساختارسازی فرهنگ عمومی است. این فرهنگ عمومی تنها به «نخریدن» خلاصه نمی شود، می توان یاد داد که «از کجا بخر». در حال حاضر در ایران، کالا چه تولید داخل و چه وارداتی باشد، قابل شناسایی نیست. یعنی رویکردی به عنوان رصد کالا وجود ندارد! الان در دنیا نرم افزارهايي تهیه کرده اند که از محل تولید و تا محل مصرف، تمام مسیر کالا قابل رصد است. یعنی تولید و توزیع یک فرآیند دارد که این فرآیند در نرم افزارها شناخته شده است. 

خب! دنیا چرا در این کار موفق است؟ به خاطر اینکه محل‌هایی که توزیع در آن صورت می‌گیرد، شناخته‌شده هستند. در کشور ما سه میلیون واحد صنفی وجود دارد، از این سه میلیون، یک میلیونش غیرقانونی است. یعنی در هیچ صنفی ثبت‌نام نشده است. چیزی که غیرقانونی است، تکلیفش مشخص است، هیچ اشرافی به آن وجود ندارد و اصلا کسی نمی‌داند که در آنجا چه می‌فروشند و چه می‌خرند، کالای قاچاق است یا آزاد؛ بنابراین اصلا قابل شناسایی نیست.  حتي دستگاه كارت خوان هم جامعيت آماري ندارد، این در حالی است که در دنیا برای امور صنفی باید مسیری به اصطلاح regulation را طی کنید تا مجوزی داده شود. تنها با ارائه یک شناسنامه و گرفتن مجوز کسب ماجرا تمام نمی شود تا یک واحد صنفی هر جنسی که خواست بفروشد. هیچ جای دنیا به کسی چنین اجازه ای نمی دهند. الان حتی شنیده ام که بعضی از فروشنده ها برای پرداخت نکردن ارزش افزوده دستگاه های كارت خوان را استفاده نميكنند و تنها پول نقد می گیرند. 

زمان ساخت فروشگاه های شهروند، افرادي مخالف بودند و حتي به رئيس جمهور وقت مشورت مي دادند كه اين كار مورد استقبال مردم قرار نمي گيرد و موفق نمی شود و مردم برای خرید به این مراکز رجوع نمی کنند. اما الان می‌بینید که با اینکه من معتقدم فروشگاه های موجود، قیمتشان قیمت مناسبی نیست، ولی مردم برای سهولت و اطمیناني كه به نشان دارند  به این مراکز می آیند و اسقبال كردند به هرحال، اطمینان به نشان تجاري، قابل انكار نيست چرا که آنها معتقدند حداقل خطایش کمتر از بقيه مراکز خريد است و پاسخگو دارد. دولت باید تمهیدات بسیار جدی برای فروشگاه های زنجیره ای ایجاد کند؛ برای نشان تجاري سازي فروشگاه های زنجیره ای که مردم به آنها اعتماد کنند. از این طریق دولت هم می تواند به آمار، ارقام و تنظیم بازار دست پیدا کند. این کار، کار سختی نیست. ولی در ایران زیرساخت این کار وجود ندارد. برای همین است که فروشگاه های شهروند که بیست سال پیش ساخته شده دیگر توسعه جدي پیدا نکرده است. بقیه فروشگاه ها هم که بعدها وارد میدان شده اند، خیلی توسعه كندي دارند باید تعداد مراکز توزیع را به تدریج در جاهای بزرگتر تجمیع کرد تا مدرن شوند و مجهز به كالاي هوشمند، هوشمند سازي كالا راه اصلي مبارزه با قاچاق كالاست!  

*همانطور که خودتان ابتدای بحث عنوان کردید، مرزها، مناطق آزاد و بازارچه های مرزی از  دروازه های اصلی  قاچاق  به کشور  محسوب می شوند. چالش بین مناطق آزاد و ورود کالای قاچاق هم این روزها بیشتر شده است.

ببینید! راجع به مناطق آزاد و این گفت و گویی که بین طرفداران و مخالفانش وجود دارد، اظهارنظر کردن خیلی سخت است. چون آمار قابل تکیه ای وجود ندارد. کسی که مخالف است می گوید همه قاچاق از مناطق آزاد می آید و در مقابل هم عده ای مخالفت می کنند. اما در واقع هیچ کدام نمی گویند براساس چه آمار و ارقامی حرف می‌زنیم. یعنی همان حلقه گمشده همیشگی کشور؛ آمار.

برای ورود این بحث باید ابتدا عنوان کرد که فلسفه ایجاد مناطق آزاد در دنیا و ایران چه بوده است؟ در کشور ما توجیهش چه بود! گفتند ما مناطق آزاد را برای کسب سرمایه خارجی، انتقال تکنولوژی، اشتغال، مهارت‌ورزی، صدور کالای ملی می‌سازیم. به این ترتیب در این مناطق از آن ابتدا قرار نبود واردات کالا در اين سطوح صورت بگیرد. اما حالا چه شده است؟ الان عدم وجود موازنه بین واردات و صادرات در مناطق آزاد این شبهه را به وجود آورده که کالای قاچاق از اینجا وارد کشور می شود.

*اما نمی‌توانیم تاثیر مناطق آزاد را روی اقتصاد نادیده بگیریم. یعنی بگوییم که کلا مناطق آزادی  وجود نداشته باشد.  

نه. من به تجربه جهانی اعتقاد دارم. من معتقدم که اگر یک کاری را دنیا تجربه کرده و موفق بوده اگر ما انجام می‌دهیم و ناموفق است، ‌اشکال از ماست. 

*یعنی بد اجرا کردن؟

بله، ما بد اجرا کردیم. اولا ما قبل از انقلاب این مقدار مناطق آزاد نداشتیم، مناطق آزاد به علاوه مناطق ویژه اقتصادی یکمرتبه از دو تا سه تا منطقه به 30 منطقه رسید. 

*  البته  صحبت است که بیشتر هم بشود.

بله الان بحث این است که بیشتر هم بشود. اما اولا باید ببینیم اصلا متوسط جهانی راجع به مناطق آزاد چیست؟ مثلا یک کشور با 80 میلیون جمعیت و مبادي و مرزهاي موجود باید چند منطقه آزاد داشته باشد. همین موارد است که شبهات درباره مناطق آزاد و دروازه اصلی برای واردات قاچاق را بیشتر کرده است. یکی دیگر از این مسایل محصور نبودن مناطق آزاد است؛ یعنی حد و حدودش معلوم نیست. دیگری به مساله خروج کالا چمدانی مسافر برمی گردد. چرا که گفته می شود فاصله خروج مسافر از اسکله‌ها تا مناطق آزاد زیاد است و در این فاصله باگ هایی وجود دارد که منجر به قاچاق کالا می شود. همچنین وقتی کالایی از اسکله خارج می شود تا به انبار مناطق آزاد برسد، قاچاق می شود. دو گمرکه بودن (یکی گمرک منطقه آزاد و یکی هم گمرک قانونی) در مناطق آزاد هم از جمله موارد مشکل دار در این زمینه است. این موارد، از جمله مواردی است که انگشت اتهام به قاچاق از مناطق آزاد را نشانه رفته است. 

در طرف مقابل هم آنهایی که موافق منطقه آزاد هستند و از آن دفاع می‌کنند و می‌گویند جنس های قاچاق از اسکله های ناشناخته می‌آید و کسی هم نمی گوید این اسلکه ها کجاست. آنها هم حرف هایشان بدون آمار است. یعنی از روی حرف‌ها و شبهات همه این را تکرار می کنند و هیچ اسناد منتشر شده ای تا الان در کشور وجود ندارد که این 15 میلیارد دلار قاچاق کالا از کجا می‌آید! و سهم هر کدام از این مناطق آزاد یا اسکله‌هایی که غیرقانونی است چقدر است تا نسبت به سهم آن فعالیت و جلوگیری صورت بگیرد.

*شما در صحبت هایتان از بازارچه های مرزی  هم  به عنوان  مبادی  ورود قاچاق یاد کردید. چه راهکاری برای این ماجرا وجود دارد؟ بازارچه های مرزی حکم اشتغال برای  ساکنان  مناطق مرزی  را  دارد.

بله. البته اشتغال را می توان به انواع مختلف تعریف کرد. می توان آن را با تولید تعریف کرد یا با فعالیت های دیگر. اما چرا ما باید اشتغال را با ورود آزاد کالا تعریف می‌کنیم؟ این غلط است. یعنی ابتدا پایگاهی درست می کنیم و گرفتارش می شویم و بعد باید کنترلش کنیم. چرا چنین کاری می‌کنیم؟ دولت باید در شهرها و روستاهای مرزی سوبسید بپردازد تا تاسیس یک کارخانه برای سرمايه گذار به صرفه باشد. اما دولت این کار را نمی‌کند. این در حالی است که کشورهای همجوار ما تا 20 سال پیش، بیابان بوده اند، اما الان چه؟ الان بیابان های آنها تبدیل به کارخانه و مراکز تولیدی شده است. به این دلیل که دولت هایشان سوبسید پرداخت کردند و جسارت به خرج دادند. اما در ایران این گونه است که نمی خواهیم هیچ سوبسید و کمکی بکنیم، اما می خواهیم مشکلات هم حل شود و سرمایه گذار به راحتی به مناطق مرزی برود و سرمایه گذاری کند. مشخص است که با این وضعیت کسی برای سرمایه گذاری به این مناطق نمی رود که البته طبیعی هم هست. به این ترتیب شغلی هم ایجاد نمی شود، وقتی هم که شغلی وجود نداشته باشد، قاچاق صرف می‌کند و ساکنان به آن سمت کشیده می شوند. 

*ایران در آستانه عضویت در  WTO  است.  این عضویت می تواند تاثیری روی قاچاق داشته باشد؟  

ما تا ورود به WTO فاصله زیادی داريم. خوب است تلاش کنیم که این اتفاق بیفتد اما این فاصله به این زودی ها قابل پیمایش نیست. ولی قطعا تاثیر خیلی جدی دارد. البته اصولا فرصت چند ساله به کشورها داده می شود تا بتوانند خودشان را به روز کنند تا مشکلاتی برای صنایع و اقتصاد کشورشان رخ ندهد.

3939

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 572688

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =