۰ نفر
۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۰۴:۴۱

فرسوده می‌کنی تو خودت را، بیا بشین!/ چون کائنات خسته شده از صدای تو/ تا چند ساز مخالف زنی به هر روش/ حیرانم ای عزیز، من از ادعای تو...


دلواپس عزیز که جانم فدای تو
قربان بی وفایی و ظلم و جفای تو
فرسوده می‌کنی تو خودت را، بیا بشین!
چون کائنات خسته شده از صدای تو

تا چند ساز مخالف زنی به هر روش
حیرانم ای عزیز، من از ادعای تو
یکریز تهمت است و دروغ است و افترا
باشد همیشه صحبت حال و هوای تو

بیچاره آنکه با تو کند بحث و اختلاط
دردا به حال آنکه شود مبتلای تو
دلگیر و خسته اند رقیبانت ای عمو
پس کی تمام می‌شود این ماجرای تو؟

از کشتی شکستهء تردید بگذرید
گم کرده راه را به یقین ناخدای تو
صد بار خُدعه کردی و صدباره می‌کنی
مبهوتم از توان تو و از قوای تو!

دلواپسی درست! ولی منصفانه باش
انصاف نیست طرز بیان و ادای تو
از من مرنج، شاعرم و اندکی ظریف
از کینه نیست اینکه نوشتم برای تو
با این وجود ناله و نفرین مکن مرا
من نیز تا دعا بکنم از برای تو

مجید مرسلی


6060

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 597765

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۳:۲۳ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۶
    0 0
    هرگز تمام نمیشود
  • بی نام IR ۰۵:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۸
    0 0
    خخخخ