۰ نفر
۱۰ آذر ۱۳۹۵ - ۱۸:۱۴

محمدرضا یزدان‌پرست *

تکراری است اما تلخ.کدام چهره هنرمند و ورزشی و سیاسی اجتماعی را می شناسید که صفحه ای با دنبال کنندگان پرشمار داشته باشد و حتی برای یک بار، طعم تلخ کامنت های سراسر فحش را نچشیده باشد؟! حالا هر کس به طریقی و شکلی و میزانی.

نمی دانم متاسفانه یا خوشبختانه من مشهور نیستم، سلبریتی نیستم و دنبال کنندگان صفحه خصوصی ام، جمعی رفیق ادیب و هنرمند و رسانه ای هستند و حتی هنوز این عدد از 350 هم فراتر نرفته است، اما جمعه شب گذشته بعد از بازی فوتبال استقلال تهران و گسترش فولاد تبریز، برای نخستین بار، صابون حمله فحاشان به تنم خورد.

بعد از انتشار یادداشتی در نقد گزارش سرهنگ علیرضا علیفر در سایتی ورزشی بود که لشکر دوستداران جناب علیفر که به "سربازان سرهنگ"معروفند -و فردای آن روز فهمیدم که کانالی با همین نام هم دارند و دابسمش های خلاقانه و پربازدید از سرهنگ می‌سازند و... - صفحه اینستاگرام من را مهربانانه نواختند؛چه نواختنی!صفحه ای که تا پیش از این نهایتا ده تا کامنت از دوست و رفیق نزدیک دیده بود،ظرف یکی، دو ساعت بالای 450 کامنت به خودش دید که باید عرض کنم با 35 سال سن، نمی دانستم این‌همه فحش کشدار و آبدار جدید ابداع شده است.

در آن ساعات طوفانی به تمام درخواست فالوکردن ها جواب مثبت دادم تا دوستداران علیرضا علیفر عزیز خدای ناکرده نپندارند که از نوشتن یادداشت پشیمانم، از ترس فحش شنیدن جواب نمی دهم، حرفم را یکطرفه زده ام و چشم و گوشم را بسته ام و طالب شنیدن مخالفت ها و اعتراض ها و نقدهاشان نیستم اما نقد کجا بود؟! فحاشی و هتاکی و توهین و الفاظ فوق رکیک کجا و نقد و اعتراض و مخالفت کجا؟!!

غیر از مواردی که منطقا به جوابی برایش نرسیدم، در عوض به جوابی منطقی برای این فحاشی ها رسیدم. ابتدا مروری بر مواردی که بی جواب مانده است:

هنوز نفهمیده‌ام کسی که می‌خواهد به من فحش دهد، چه اصراری دارد فالو کند و فحش خود به "من" را جلوی چشم "همه" بگذارد؟! خب دایرکت که هست؛ بدون فالو کردن هم فحش ایشان مستقیم به من می رسد.

هنوز نفهمیده ام چرا تعداد زیادی از ایشان شائبه این را دارند که دنبال فالوور جمع کردن بوده ام و مدام می پرسیدند "با این کار می خواهی فالوورهایت را زیاد کنی؟"خب حتی اگر فالوشدن هم -تازه آن هم در صورت عمومی بودن صفحه وگرنه، نه- اختیاری نباشد، فالو کردن که اختیاری است. پس می توانند درخواست فالو کردن بدهند، فحش شان را بنویسند و بعد آنفالو کنند. با این حساب دیگر چگونه کسی می تواند دنبال بالابردن تعداد فالوور باشد؟!

هنوز نفهمیده ام برای اعتراض و مخالفت و حتی تنفر، چه نیازی به استفاده از واژگان رکیک هست؟!

هنوز نفهمیده ام اعتراض و مخالفت و تنفر و حتی فحاشی رکیک،چه نیازی دارد از فرد مورد نظر فحاشان به دایره بازتر خانواده و فک و فامیل طرف برسد؟!

و "هنوز نفهمیده ام"های بسیار دیگر که "هرگز" نخواهم فهمید. این سوال ها را پیشتر از من و خیلی بزرگتر از من هم پرسیده‌اند، جوابی پیدا نکرده‌اند و پیدا هم نخواهد شد.

و اما منطقی ترین جوابی (البته جواب هایی) که برای بی منطق ترین نوع اعتراض (فحاشی رکیک) به ذهن ها می رسد:

در همین سال‌ها بسیار شنیده‌ایم که از رییس جمهور تا جزءترین مقام شهری، در حال استفاده از تعابیر و کلمات و رفتارهای بیرون از قاعده احترام در امور و شئون مختلف هستند.

رئیس جمهور قبلی که حرف زدنش لازم به یادآوری نیست؛ از آب ریختن به جایی که می سوزد و آنچه لولو می برد و بزغاله خواندن مخالفان و تهمت مافیایی بودن رفتار افراد و مثال های فراوان دیگر.

نایب رئیس مجلس ضرب المثل "خدا فلان حیوان را شناخت و به او شاخ نداد" را در نامه ای عمومی به رئیس شورای تبلیغات اسلامی استان گلستان به کار می برد.

همان رئیس شورای تبلیغات اسلامی، نایب رئیس مجلس را "نجس" خطاب می کند.

پسر حضرت شان، ترمز می برد و به نایب رئیس مجلس جواب می دهد؛یک نامه مثبت چهارده سال!

وزیر بهداشت مملکت به ائمه جمعه متلک می اندازد و ائمه جمعه در خطبه های نمازی که قرار است وحدت آفرین باشد،جواب متلک می دهند و به رئیس جمهور کشور می گویند خائن!

نماینده مجلس مملکت در صحن علنی به وزیر خارجه معتمد و متدین و شجاع و باغیرت نظام، فحش می دهد.

مداح پیشکسوت و مشهور مملکت پشت میکروفن به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و یار امام و منصوب رهبری فحش می دهد و تازه وقتی بخاطر این رویه مورد پرسش قرار می گیرد، روی آنتن رسانه ملی می گوید: امام حسین هم فحش می داد! یاللعجب!!

مامور شهرداری در ارومیه به دستفروش فحش می دهد.

مامور شهرداری در فومن به دستفروش فحش که می دهد هیچ،توی گوش او هم سیلی میزند.

ماموران شهرداری تهران با چماق به جان صاحب کارواش می افتند حتما بدون فحش!

معلم سر کلاس به دانش آموز فحش می دهد و کتک هم می زند.

در ورزش خصوصا فوتبال مدام بازیکن و مربی و دلال و داور و هوادار و مدیر و... در حال فحش شنیدن یا فحش دادن هستند.تازه ورزش قرار بوده سلامتی بیاورد و مرام پهلوانی و ادب،قرائت غالب آن باشد.

تا صبح می شود از این موارد شمرد و به انتها نرسید.

غیر از اینها، ما شهروندان بیست و چهار ساعته درحال فحش دادن به هم هستیم.فقط حواسمان نیست که فحش،فقط به کار بردن کلمه ای خارج از قاعده معمول و محترمانه نیست.گاهی یک نگاه است،گاهی یک بوق است، گاهی یک نیشخند است و گاهی حتی نهفته در دل یک سکوت.

وقتی ماشین پشت سری که 10 ثانیه پشت ما در اتوبان راه می خواسته و ما با تاخیر به او راه داده ایم، از کنارمان می گذرد و چپ چپ نگاهمان می کند، حداقل پنج تا فحش دارد نثارمان می کند.وقتی جلوی کسی می پیچیم و یک بوق ممتد 10 ثانیه ای برایمان می زند،حداقل هفت فحش در آن 10 ثانیه دارد به ما تقدیم می شود.اینها که خوب است. چه بسیار که در حال فحش خوردن از راننده پشت سری هستیم و خودمان خبر نداریم. این مورد آخر را بسیاری از ما حتی در مقام فاعل هم تجربه کرده ایم.

هر ساعت که 19 طلاق در کشور به وقوع می پیوندد، معنایش این است که فرزندان آن زوج و چه بسا فرزندان فک و فامیل آنها روزها و هفته ها و ماهها فحاشی و هتاکی و دعوای آن زوج را پیش چشم دیده اند.بالاخره یکشبه که طلاق اتفاق نمی افتد.مدتهاست دارند جلوی همه از خجالت هم در می آیند.

حالا منصفانه و واقعگرایانه نگاه کنیم.

نوجوانان و جوانانی که در صفحات مختلف به راحتی رکیک ترین الفاظ را تایپ می کنند،گناهکارند؟ ولله که نه!

مگر آنها تحت تاثیر همین رفتارهای سرزده از رئیس و وزیر و وکیل و مدیر و مسوول و روحانی و مداح و مامور و معلم نیستند؟اگر نه، دیگر کجا باید حس کنند که فحاشی یک تابو است؟!

مگر آنها حاصل همین سیستم آموزشی و پرورشی و فرهنگی جامعه ی امروز نیستند؟از آسمان که نیامده اند.صبح تا شب دارند می بینند و می شنوند و می خوانند و تاثیر می پذیرند.کجا باید دریابند که اولین آسیب فحش دادن، به خود فرد فحاش می رسد و لاغیر.کجا باید متوجه شوند که هتاکی و فحاشی،راه و رسم ابراز اعتراض و مخالفت نیست.

کجا؟واقعا کجا؟

باید با آنها دوست بود و محترمانه درکشان کرد که: گر تو با بد، بد کنی پس فرق چیست؟!

* روزنامه‌نگار و مجری تلویزیون 

۴۷۴۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 607360

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۹:۱۴ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۱
    0 1
    کاری از دست هیچکس برنمیاد فقط باید در انتظار تصمیم نهایی خداوند باشیم برای این کشور.