۰ نفر
۲۴ آبان ۱۳۸۹ - ۰۳:۴۱

هشت سال قبل یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های تاریخ حوادث ایران با پیدا شدن جسد همسر جوان ناصر محمدخانی در خیابان گل‌نبی تهران کلید خورد؛ پرونده‌ای که بعد از یک سال با اعترافات زنی به نام شهلا زوایای پیچیده‌ای به خود گرفت و بیشتر از قبل سروصدا کرد.

شهلا جاهد حالا بعد از بارها محاکمه و گذشتن از پیچ‌وخم‌های زیاد در یک قدمی قصاص قرار گرفته است و حکم قصاص او بعد از امضای رییس قوه قضائیه برای اجرای حکم به شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفته است. این مطلب بازخوانی تصویری از این ماجرای دردناک است؛ از نخستین روز وقوع حادثه تا امروز.

 

  روز حادثه

17 مهرماه سال 81 بود که وقتی پسران ناصر محمدخانی از سرویس مدرسه پیاده شده و به خانه‌شان آمدند تا مثل هر روز به آغوش گرم مادرشان بروند با جسد خونین او که جلوی در اتاق خواب افتاده بود مواجه شدند. با سروصدای بچه‌ها همسایه‌ها به خانه آنها آمدند و بلافاصله ماجرا را به پلیس اطلاع دادند. ناصر محمدخانی که در روز حادثه با اردوی تیم فوتبال در آلمان به سر می‌برد بعد از اینکه از مرگ همسرش باخبر شد خودش را به ایران رساند و به عنوان اولین مظنون پای میز بازجویی نشست.

 

  اولین مظنون

چند روزی از قتل لاله می‌گذشت و خبر آن در تمامی روزنامه‌ها پیچیده بود که یک راننده تاکسی به اداره آگاهی رفت و گفت چند روز قبل مسافری سوار کردم که خودش را از بستگان همسر محمدخانی معرفی کرد و از من خواست او را به خانه آنها در میدان کتابی ببرم. اما یکدفعه به طرز مشکوکی صرف نظر کرد.ماموران از آن راننده خواستند که آن مسافر را چهره‌نگاری کند و بعد از چهره‌نگاری، پدر لاله با دیدن تصویر رایانه‌ای فرد مظنون گفت که او را می‌شناسد و به این ترتیب یکی از آشنایان خانواده سحرخیزان به عنوان اولین مظنون دستگیر شد.

 

  دستگیری شهلا

نزدیک یک ماه از دستگیری اولین مظنون می‌گذشت و پلیس همچنان تلاش خود را برای روشن شدن زوایای پنهان ادامه می‌داد که مشخص شد روز حادثه زنی به نام خدیجه جاهد که بعدا معلوم شد نام مستعارش شهلاست از حساب محمدخانی چکی به مبلغ یک میلیون تومان نقد کرده است. همین کافی بود تا ماموران به شهلا مظنون شده و او را بازداشت کنند. شهلا که نزدیک یک سال قتل لاله را انکار می‌کرد، بالاخره در مهرماه سال 82 - یعنی چند روز قبل از رسیدن سالگرد فوت لاله - لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.

 

  بازسازی صحنه قتل

روز سوم آبان ماه سال 82 شهلا به همراه ماموران راهی محل قتل شد و جزئیات جنایت را مو به مو برای ماموران شرح داد. او هنگام بازسازی صحنه قتل تشک خوشخواب لاله را برگرداند و لکه خونی را که یک سال از چشم ماموران پنهان مانده بود نشان داد و گفت: «آن روز چون برای پاک کردن این لکه خون وقتی نداشتم تشک را برگرداندم.» شهلا در تمام مدت بازسازی بارها با گریه گفت: «لاله مرا ببخش.»

 

  اولین محاکمه

به این ترتیب شهلا برای اولین بار در تاریخ 17 خرداد ماه سال 83 پای میز محاکمه رفت اما در جلسه محاکمه تمام اعترافات قبلی خود را انکار کرد و گفت: «چند روز قبل از اینکه به قتل اعتراف کنم ناصر به سراغ من آمد و گفت اگر به قتل لاله اعتراف نکنم باز برای او دردسر درست می‌شود و من هم برای اینکه عاشق ناصر بودم خواسته او را پذیرفتم و به دروغ قتل لاله را گردن گرفتم.»

 

  صدور حکم قصاص

یک هفته بعد از آن محاکمه غیرعلنی یعنی در حالی‌که شهلا در چهار دادگاه محاکمه شده بود؛هیات قضات بعد از بررسی پرونده و با توجه به تقاضای اولیای دم شهلا را  به قصاص محکوم کرد و پرونده برای رسیدگی، به دیوان‌عالی کشور رفت و بالاخره بعد از طی مراحل قانونی و تایید حکم از سوی دیوان‌عالی پرونده برای استیذان به دست آیت‌الله شاهرودی که رئیس قوه قضائیه آن زمان بود رسید.

 

  سه روز محاکمه پیاپی

بعد از اولین محاکمه به دلیل اینکه پرونده زوایای تاریک زیادی داشت محاکمه تا سه روز بعد ادامه پیدا کرد و در روز 20 خرداد 83 قاضی جعفرزاده به عنوان آخرین محاکمه جلسه را غیرعلنی اعلام کرد و بعد از آن قرار شد که هیات قضات با توجه به دفاعیات متهم و وکیل او و همچنین مدارک و ادله موجود حکم را اعلام کنند.

 

  نقض حکم  قصاص

در بهمن ماه سال 86 بعد از مدتی که پرونده شهلا مسکوت مانده بود، رئیس قوه قضائیه حکم قصاص را نقض کرد و با توجه به ایرادهای شکلی و ماهوی در پرونده دستور داد تحقیقات درباره این قتل از ابتدا و توسط یک قاضی دادگاه بدوی آغاز شود. هاشمی شاهرودی در شرایطی طبق قانون ازاختیارات خودبه عنوان رئیس قوه قضائیه استفاده کرد که پیش از این پرونده شهلا سه بار در دیوان عالی کشور و سه بار در شعبه تشخیص مورد رسیدگی قرار گرفته و از مجموع 27 قاضی رسیدگی کننده به پرونده 20 تن از آنان شهلا را گناهکار دانسته و فقط هفت نفر به برائت این زن رای داده بودند. با این تصمیم پرونده 3500 صفحه‌ای همسر صیغه‌ای ناصر محمدخانی بار دیگر به جریان افتاد.

 

  محاکمه در دادگاه بعثت

بعد از اینکه حکم قصاص شهلا نقض شد در اسفند ماه سال 87  بود که شهلا بار دیگر در دادگاه بعثت محاکمه شد. در آن جلسه غیرعلنی خانواده سحرخیزان و حتی ناصرمحمدخانی خواستار قصاص شهلا شدند و قاضی بار دیگر شهلا را به قصاص محکوم کرد.

 

  جلسه صلح و سازش

 در مرداد ماه 88 در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی ‌دو جلسه صلح و سازش با حضور خانواده سحرخیزان و بعضی هنرمندان برگزار شد. مادر لاله در آن جلسات گفت که هرگز از مجازات قاتل فرزند بی‌گناهش گذشت نمی‌کند و از قانون تنها قصاص شهلا را می‌خواهد.

 

  آخر خط ....

بالاخره حکم قصاص شهلا جاهد توسط رئیس قوه قضائیه فعلی یعنی آیت‌الله لاریجانی در چند روز گذشته امضا شد و به این ترتیب شهلا جاهد در آستانه قصاص قرار گرفت.اما با اجرای حکم قصاص این زن، پرونده جنجالی و پرحاشیه قتل همسر فوتبالیست مشهور کشورمان برای همیشه بسته خواهد شد. یاآن که خانواده سحر خیزان او را می‌بخشند و فصل دیگری در زندگی او آغاز می‌شود.

 

همشهری سر نخ

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 108369

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • باران IR ۰۶:۰۸ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۴
    0 0
    با سلام بازگشت همه مابسوي حق تعالي،امري انكارناپذيراست،شهلا جاهدپاسخگوي آنچه بروي رفته است ،خواهدبود وديگران نيز به همين منوال،اما چه بهتر كه اين زن جوان وتوبه كرده دردرگاه الهي،مورد عفو قرارگيرد،باشد كه دربوته آزمايش فوق،فرصت جبران گذشته رابيابد.روي سخنم باولي دم مي باشد،گذشت درعين قدرت (همانطوركه معصومين عليه السلام فرمودند)مسرت بخش وسبب ساز سعادت اخروي مي شود.به اميد رحمت الهي ،بياييد ازخون او بگذريد.
  • lll IR ۱۵:۴۴ - ۱۳۸۹/۰۸/۲۴
    0 0
    سلام علیکم خانواده محترم سحرخیزان غم ازدست دادن فرزندتان بس دشوار و سنگین است.دراین مدت خانم شهلا جاهد به اشتباه خود پی برده است.امیداست درخصوص این حکم مقداری تامل فرمائید چون لذتی که دربخشش است در انتقام نیست.روح آن مرحومه شاد
  • گروه مر دم NO ۰۱:۵۶ - ۱۳۸۹/۰۹/۱۰
    5 0
    لاله سحر خیزان توسط یک مرد کشته شد و همه ملت ایران این را میدانند. روا نیست به خاطر کتمان این حقیقت زنی بیگناه اعدام شود