هگل، مارکس، نیچه و هایدگر چهار چهره فلسفی آلمان هستند که بیشترین اقبال را در میان ایرانیان داشتهاند و آثاری که درباره آنها تالیف، تصنیف و تدوین شده است واقعا پرشمار است. در این میان ستاره اقبال هگل در ایران بیش از بقیه فروان بوده است و انتشار آثاری درباره او و یا حتی ترجمه آثار خود او همچنان رونق دارد. کما اینکه ابراهیم ملکاسماعیلی و زیباجبلی در یک کورس غیررسمی همه آثار هگل را بدون آنکه آشنایی فلسفی با این فیلسوف آلمانی داشته باشند، ترجمه کرده و یا در حال ترجمه کردن هستند. جز آن ترجمه باقر پرهام از پدیدارشناسی روح که با عنوان پدیدارشناسی جان منتشر شده نیز در دسترس است و همچنین تا چندی دیگر ترجمه محمد مهدی اردبیلی و سید مسعود حسینی از این شاهکار هگل نیز منتشر میشود. با ابن همه در این گزارش ترجمههای مترجمان ایرانی از آثار خود هگل چندان مورد توجه نبوده و آنچه آورده شده، تالیفها و ترجمههایی است که درباره تفکر هگل و فلسفه او به فارسی منتشر شده است.
1320 تا 1360
نخستین آشنایی ایرانیان با فلسفه هگل را باید مقارن با سالهای ابتدایی دهه بیست و انتشار کتاب «سیر حکمت در اروپا» محمدعلی فروغی دانست که در فصل مفصلی از آن به معرفی نظام فلسفی هگل و تبیین پدیدارشناسی روح او تحت عنوان «معرفتشناسی روح» پرداخته شده است. پس از آن نخستین ترجمه فارسی از متن هگل در میانه دهه سی تحت عنوان «عقل در تاریخ» و به قلم حمید عنایت منتشر میشود. عنایت که در پی آسانسازی متن هگل است، ده سال بعد تفسیر استیس از هگل را تحت عنوان «فلسفه هگل» در دو جلد منتشر میکند. عنایت که در این سالها یک تنه بار هگلشناسی را بر دوش گرفته است، بار دیگر سراغ متن خود هگل میرود و در سالهای ابتدایی دهه پنجاه «خدایگان و بنده» او را به فارسی برمیگرداند. این سه اثری که در طول سه دهه به همت عنایت ترجمه شده به ترتیب به همت انتشارات دانشگاه صنعتی آریامهر (1336)، شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری انتشارات فرانکلین (1347) و انتشارات خوارزمی (1352) منتشر شده است. در سالهای منتهی به فروپاشی پادشاهی محمدرضا پهلوی نیز کتاب «خرد و انقلاب» با ترجمه محسن ثلاثی در انتشارات جاویدان به طبع رسید. هربرت مارکوزه، نویسنده چپگرای کتاب مذکور، فلسفه و منطق دیالکتیکی هگل را به عنوان بنیاد فلسفی مارکسیسم تبیین میکند. نکتهای که در بلبشوی پیروزی انقلاب 1357 چندان به چشم نمیآید. در سالآخر دهه پنجاه و در ایامی که انقلاب فرهنگی در دانشگاهها را تخته کرده بود، کتابی تحت عنوان «فلسفه چیست؟» نوشته رضا داوری، استاد فلسفه دانشگاه تهران منتشر شد که فصل کوتاهی از آن را به معرفی و بررسی تفکر فلسفی هگل اختصاص داده بود.
1360 تا 1380
دهه شصت توجهی فزاینده به هگل صورت میگیرد که بیشترین آنها به سبب قضاوت موافقان و مخالفان فلسفه او در نسبتش با فاشیسم و مارکسیسم ترجمه و منتشر میشود. پیشقراول این جریان باقر پرهام است که در سال 1362 کتاب «در شناخت اندیشه هگل» نوشته مارکسیست مشهور، روژه گارودی را به فارسی برمیگرداند و انتشارات آگاه آن را منتشر میکند. یک سال بعد احمد آرام کتابی از امیرمهدی بدیع تحت عنوان «هگل و مبادی اندیشه معاصر» را ترجمه میکند که یک معرفی قابل قبول از کلیت فکر هگلی به شمار میرود و انتشارات خوارزمی نشر آن را بر عهده دارد. در همان سال درسگفتارهای هگل درباره فلسفه هنر با عنوان «مقدمهای بر زیباشناسی هگل» توسط محمود عبادیان به فارسی ترجمه و توسط انتشارات آوازه منتشر میشود. در سال 1364 دو مترجم به صورت همزمان کتاب کارل پوپر تحت عنوان «جامعه باز و دشمنان آن» را به فارسی برمیگردانند که حاوی انتقادات سختی به تفکر هگل از باب افتتاح مسیر توتالیتاریسم است. عزتالله فولادوند و علی اصعر مهاجر با ترجمه این کتاب، فصل جدیدی از هگلپژوهی انتقادی را رقم میزنند. پرهام که ترجمه فلسفه هگل را خوش یافته در سال 1365 «مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل» نوشته ژان هیپولیت، هگلشناس معروف فرانسوی و استاد کلژ دوفرانس را ترجمه میکند. دو سال بعد حسین بشیریه، استاد علوم سیای دانشگاه تهران کتابی را ترجمه میکند که خواندهشدهترین اثر در سالهای پایانی دهه شصت لقب میگیرد. کتاب «شرح و نقدی بر فلسفه اجتماعی و سیاسی هگل» در سالی که جنگ هشتساله ایران و عراق خاتمه پیدا کرد، توسط نشر نی منتشر شد. نویسنده کتاب، جان پلامناتز، در شرح و نقد فلسفه اجتماعی و سیاسی هگل متأثر از تعابیر جناح چپ مکتب هگل است و به استدلال پدیدهشناسی ذهن یا همان پدیدارشناسی روح توجه بیشتری دارد. اما در همان سال مهمترین اتفاق در حوزه متون هگل اتفاق میافتد و و ترجمهای از پیشگفتار و مقدمه «پدیدار شناسی روح» او توسط محمود عبادیان از سوی انتشارات انزلی در ارومیه منتشر میشود. سال بعد از آن رامین جهانبگلو نخستین کتاب خود را تحت عنوان «انقلاب فرانسه و جنگ از دیدگاه هگل» مینویسد که سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی آن را روانه بازار نشر کشور میکند. در سال پایانی دهه شصت پرهام بار دیگر به میدان میآید و کتاب «استقرار شریعت در مذهب مسیح» را به فارسی برمیگرداند. هگل در این کتاب به بررسی این پرسش میپردازد که آیا تشریعی بودن یا ایجابی بودنِ تاریخیِ یک مذهب به ذات آن برمیگردد یا نه؟
1370 تا 1380
اگر نام هگل در دهه60 با نام باقرپرهام عجین شده بود، در دهه 70 کریم مجتهدی بود این جایگاه را به دست آورد و سه کتاب را در این دهه روانه بازار نشر کشور کرد. مجتهدی ابتدا در سال 1370 کتاب «درباره هگل و فلسفه او» را که شامل چندین مقاله بود توسط انتشارات امیرکبیر منتشر کرد. یک سال بعد کتاب «پدیدارشناسی روح بر حسب نظر هگل: بر اساس کتاب تکوین و ساختارشناسی روح هگل اثر ژان هیپولیت» نوشت که انتشارات علمی و فرهنگی مسئولیت چاپ آن را بر عهده داشت. در این میان عبدالعلی دستغیب نیز وارد کارزار هگلپژوهی میشود و کتاب «فلسفه تاریخ هگل» نوشته بنیامین فرانکلین کمپل را ترجمه میکند که انتشارات بدیع آن را منتشر میکند. در سال 1374 محسن حکیمی کتاب قطور و مفصل «هگل جوان: پژوهشی در رابطه دیالکتیک و اقتصاد» نوشته گئورگ لوکاچ را به فارسی ترجمه و نشر مرکز آن را منتشر میکند. این کتاب از زمان نشر تا کنون، پرصفحهترین اثری که در زبان فارسی درباره هگل منتشر شده است. سه سال بعد کتاب «درآمدی بر هگل: نگاهی به زندگی، آثار و فلسفه هگل» اثر ژاک دونت با ترجمه محمدجعفر پوینده از سوی انتشارات فکر روز منتشر شد. اما در سال 1377 کریم مجتهدی بار دیگر در عرصه خودی نشان داد و کتاب «منطق از منظر هگل» را نوشت و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی آن را منتشر کرد. این کتاب که مباحثی شامل «علم منطق »، «نظریه وجود»، «نظریه ذات (ماهیت)»، «منطق صورت معقول» و «دائرهالمعارف علوم فلسفی» را دربرمیگیرد، جدیترین اثر مجتهدی با موضوعیت فلسفه هگل به شمار میرود. نکته جالب اینکه در سال پایانی دهه هفتاد پنج کتاب درباره هگل به فارسی برگردانده شد. کتاب چارلز تیلور با نام «هگل و جامعهی مدرن» به ترجمه منوچهر حقیقی راد توسط نشر مرکز، کتاب گی بونژور پلانتی با نام «هگل و اندیشه فلسفی در روسیه» به ترجمه محمدجعفر پوینده توسط نشر نی، کتاب لوید اسپنسر با نام «هگل» به ترجمه فاطمه سینایی توسط انتشارات شیرازه، کتاب پل استراتون با نام «آشنایی با هگل» به ترجمه مسعود علیا توسط نشر مرکز و مهمتر از همه کتاب پیتر سینگل با نام «هگل» به ترجمه عزتالله فولادوند توسط انتشارات طرح نو منتشر شد. سینگر در بخش انتهایی کتاب خود، پیروان هگل را به دو گروه تقسیم کرده است :هگلیان سنتی یا راستگرا که هیچ متفکر بزرگی بیرون نداد و هگلیان جوان، تند و رادیکال فریدریش اشتراوس، فویرباخ، ماریان اوانز و مارکس که تالیفات مهمی در زمینه ذهن، دین، هستی و آزادی نگاشتند. روشن است که کتاب سینگر نقش مهمی در بازنمایی چهره فلسفی هگل در پایان دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد خورشیدی در ایران داشته است.
1380 تا 1390
نخستین کتاب پرطرفدار درباره هگل در دهه هشتاد را رامین جهانبگلو با عنوان «تاملات هگلی» در سال 1382 توسط نشر نی منتشر کرد. این کتاب که 20 درس درباره پدیدارشناسی روح یا به قول جهانبگلو پدیدارشناسی ذهن هگل است، به صورت مختصر و مفید، راههایی برای درز در پیکره نظام فلسفی هگل را به مخاطب ایرانی نشان میدهد. یک سال بعد کتاب «فلسفه و انقلاب: از هگل تا سارتر؛ از مارکس تا مائو» نوشته رایا دونایفسکایا توسط حسن مرتضوی به فارسی ترجمه شد. فصل نخست این کتاب که به همت انتشارات خجسته منتشر شده است، نشان دادن بنیادهای هگلی مارکسیسم است. در همان سال 83 محمدمنصور هاشمی پایاننامه دوره کارشناسی ارشد خود را تحت عنوان «صیرورت در فلسفه ملاصدرا و هگل» به کتاب تبدیل کرده و به وسیله انتشارات کویر منتشر میکند. دو سال بعد علی مرادخانی دست به تالیفی قابل توجه و کمنقص درباره هگل میزند و کتاب «هگل و فلسفه مدرن» را با انتشارات مهرنیوشا منتشر میکند. کتابهای «ناخشنودی آگاهی در فلسفه هگل» اثر ژان وال به ترجمه باقر پرهام و «گوته، کانت و هگل» اثر والتر کوفمان به ترجمه فریدالدین رادمهر و ابوتراب سهراب نیز توسط انتشاراتهای نگاه و چشمه در همین سال روانه بازار نشر کشور میشود. در سال 1386 اکبر معصوم بیگی که نشر آگه ترجمههای پرشمار او را منتشر میکند، «هگل و فلسفه تاریخ» نوشته جوزف مک کارنی را به فارسی ترجمه میکند. این مترجم یک سال بعد کتاب «هگل (درباره فلسفه)» نوشته ریموند پلنت را نیز ترجمه میکند. سال 1387 مهمترین کتاب درباره هگل در دهه هشتاد خورشیدی توسط حسن مرتضوی ترجمه و به همت نشر نیکا منتشر میشود. این کتاب که «از هگل تا نیچه» نام دارد، نامبردارترین نوشته کارل لویت درباره فلسفه آلمانی به شمار میرود. یک سال بعد بازار تالیف درباره هگل دوباره داغ میشود و انتشارات کویر کتاب «تفسیر هیدگر از فلسفه هگل» نوشته محمد زارع شیرینکندی و انتشارات الهام کتاب «فلسفه هگل» نوشته ابوالقاسم ذاکرزاده را منتشر میکنند. در سال 1389 کتاب مشهور پل استرن با عنوان «آشنایی با هگل» به ترجمه مسعود علیا توسط نشر مرکز منتشر میشود. در همین سال حسن مرتضوی بار دیگر حضور خود در عرصه هگلپژوهی را با ترجمه کتاب «فرهنگ فلسفی هگل اثر مایکل اینوود نشان میدهد. این کتاب که توسط انتشارات نیکا منتشر شده از حیث محتوا یکی از پراستفادهترین و ضروریترین منابع برای فهم هگل است. از حیث نثر فارسی نیز این کتاب نثری روان و روشن دارد که بخشی از آن به متن یکدست و روان خود اینوود و بخش دیگر به کاردانی مترجم فارسی آن بازمیگردد.
1390 تا 1399
کتاب پراهمیت «دیالکتیک هگل (پنج جستار هرمنوتیکی) » اثر هانس گئورگ گادامر در ابتدای دهه هفتاد خورشیدی توسط مهدی فیضی ترجمه و به همت انتشارات رخ داد نو منتشر میشود. البته منتقدان معتقدند که علیرغم اهمیت اثر، هم به لحاظ مفهومی و معنایی و هم از حیث نگارش فارسی نتوانست ترجمهای مطلوب و قابل قبول از کار درآید. اما در سال 1391 سید مسعود حسینی چنان از پس ترجمه کتاب «هگل» فردریک بیزر برمیآید که تلخی ناکامی ترجمه سال گذشتهای که از گادامر منتشر شد از میان میرود. بیزر در این کتاب که انتشارات ققنوس آن را منتشر کرده است، شرحی از وجوه مختلف اندیشۀ هگل ارائه داده است. سه سال بعد انتشارات روزبهان کتاب «آگاهی و خودآگاهی در پدیدارشناسی روح هگل» نوشته محمد مهدی اردبیلی را منتشر میکند. این کتاب دربارة جایگاه آگاهی و خودآگاهی در فلسفة «پدیدارشناسی روح هگل» نوشته شده است. در این راستا ابتدا به جایگاه پدیدارشناسی در فلسفة هگل پرداخته شده و سپس دو واژة تشکیل دهندة عنوان کتاب یعنی «پدیدارشناسی» و «روح» بررسی شده است. در همان سال 1394، متنی از خود هگل بار دیگر به فارسی برگردانده میشود و نشر چشمه ترجمه علیرضا سید احمدیان از «خدایگانی و بندگی از پدیدارشناسی روح هگل را به زیور طبع آراسته میکند. کتاب «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل» نوشته علی اصغر مصلح از دیگر کتب تالیفی است که انتشارات علمی آن را در سال 1395 روانه بازار نشر کشور کرده است. در فهرست منابع این کتاب مجموعهای از کتابهایی بسیار مفید دربارهی هگل و فلسفهی او آورده شده است که میتواند مرجعی باشد برای علاقمندانی که قصد عمق بخشیدن به دانش خود خصوصا از طریق منابع آلمانی را داشته باشند. در سال 1395 سه کتاب «جشن ماتم: هگل و انقلاب فرانسه» نوشته ربکا کامی و ترجمه مراد فرهادپور به همت انتشارات لاهیتا، «گفتارهایی درباره فلسفه هگل» نوشته مشترکی از جان ن فیندلی و جان و بربیج و ترجمه حسن مرتضوی به همت نشر چشمه و مهمتر و دشوارتر از همه «بین کانت و هگل» نوشته دیتر هنریش و ترجمه هومن قاسمی به انتشارات رایزن منتشر شد. کتاب آخر که تقریراتی درباره ایدئالیسم آلمانی را دربرمیگیرد، مشتمل بر درآمدی بر مشکلات تفسیری این دوۀ فلسفی، و پنج بخش در شرح آن است. اوّلین بخش، مراتب ساختار نظاممند فلسفۀ کانت را لحاظ میکند. در دوّمین، نخستین منتقدان کانت بحث شدهاند که احتجاجات آنها به تکوین آموزﮤ علم فیشته منجر شد. در سوّمین بخش، دوتا از ویراستهای متعدّد آموزﮤ علم مدّ نظر قرار گرفتهاند. در چهارمین، به مباحث دوستان هگل جوان ، خصوصاً هُلدِرلین، علیه نظامهای کانت و فیشته، و به فراشدی پرداخته شده است که منجر به صورتبندیِ نظام هگل شد. سرانجام، در پنجمین بخش، تفسیری از مراتب ساختار اساسیِ منطق هگل طرح شده است. یک سال بعد کتاب دیوید رز با عنوان جالب «راهنمای خواندن عناصر فلسفه حق هگل» در سال 1396 توسط سیداحمد موسوی خوئینی ترجمه و به همت انتشارات ترجمان منتشر میشود. در همین سال انتشارات هرمس دو کتاب «ما و هگل» از محمد مهدی اردبیلی و مهمتر از آن کتاب «گفتگوی میان هگل و فیلسوفان اسلامی» از حمید طالب زاده را منتشر میکند. کتاب دوم از حیث عمق و اهمیت به حدی است که مورد ستایش متفکران معاصر قرار میگیرد. یک سال بعد کتابهای «پس از هگل» نوشته فردریک بیزر با ترجمه سید مسعود آذرفام و نشر انتشارات ققنوس، «خودآگاهی هگلی و پساساختارگرایان فرانسوی» نوشته دیوید شرمن با ترجمه محمد مهدی اردبیلی و نشر انتشارات نی و همچنین کتاب «هگل ، کوژو، لکان» نوشته رادوستین کالویانف با ترجمه احسان کریمخانی و نشر شرکت انتشارات علمی و فرهنگی روانه بازار نشر کشور میشود. آخرین کتابی که درباره هگل در زبان فارسی نوشته شده، عنوان جالبِ «هگل ایرانی» را بر خود دارد. این اثر به قلم مانی پارسا در سال جاری توسط انتشارات هرمس منتشر شده است. کتابی که رسمِ شکلِ هگلِ ایرانی را توضیح میدهد.
* نویسنده و روزنامهنگار حوزه اندیشه
نظر شما