در سال 1976 دو محقق آمریکایی به نام الن لانگر و جودیث رادین در طی تحقیقی به گروهی از افراد مسن تعدادی گل و گیاه دادند تا از آنها مراقبت کنند. به گروه دیگری نیز گل و گیاه داده شد اما آنها وظیفه نگهداری از این گیاهان را بر عهده نداشتند. سه هفته بعد این محققان در طی تحقیقات خود متوجه شدند گروهی که وظیفه نگهداری از گیاهان خود را به عهده گرفته بودند بسیار شادتر از گروه دیگر هستند. 18 ماه بعد این گروه از لحاظ سلامت و فعالیت بدنی وضعیت بسیار بهتری نسبت به گروه دیگر داشتند و حتی تعداد کمتری از آنها در طی این مدت جان خود را از دست دادند. شاد بودن و شاد زیستن سال‌هاست یکی از موضوعات مهم مورد تحقیق توسط دانشمندان و روانشناسان است.
بررسی‌ها نشان داده است در صورتی که شما خودتان کنترل زندگی خود را در دست داشته باشید، در زندگی خود هدف داشته باشید و سعی کنید به این هدف برسید یا مسئولیت نگهداری کردن از دیگران را به عهده داشته باشید حتی در صورتی که از چند گیاه نگهداری کنید شادتر خواهید بود و عمر طولانی‌تری خواهید داشت.
محققان برای بررسی این موضوع سعی کردند فهرستی از فعالیت‌های گوناگون را در نظر گرفته و میزان تأثیرگذاری هر کدام را بسنجند.
بعضی از این فعالیت‌ها مانند باغبانی تقریباً اثرات دائمی روی سلامت افراد دارند. این فعالیت‌ها سبب می‌شود ما از لحاظ روانشناسی از فکر خویشتن رها شویم و احساس آرامش کنیم. همچنین انجام کارهای خیرخواهانه سبب می‌شود ما از توجه به خود رها شویم و بیشتر با محیط و افراد پیرامون خود رابطه داشته باشیم. تمام این فعالیت‌ها می‌تواند تا حدی باعث شادی روحیه ما شوند اما بسیاری از کارشناسان معتقدند دستیابی به شادی ماندگار و طولانی مدت کاملاً بستگی به فهم و برداشت ما از خودمان دارد.
فهم درست از خویشتن کاملاً در ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارد و بسیاری از کارشناسان معتقدند در بعضی از موارد برای اینکه ما به درک درستی از خودمان برسیم باید با متخصصان این امر مشورت کنیم.
روانشناسان تا سال‌ها اعتقاد داشتند سلامت روحی ما بستگی مستقیم به چگونگی ارزیابی ما از گذشته دارد. اما درطی 10 سال گذشته تغییرات زیادی در زمینه روانشناسی مثبت اندیشی روی داده است.
در حال حاضر بسیاری از روانشناسان معتقدند نارضایتی و ناخشنودی روحی ما الزاماً در گذشته ما پنهان نیست. بلکه بستگی مستقیم به طرز تفکر ما از زمان حال و موقعیت فعلی دارد. این تکنیک جدید که از آن به عنوان درمان رفتار-شناختی یا cognitive behavioural therapy نام دارد در سال‌های گذشته طرفداران زیادی پیدا کرده است. دکتر مارک ویلیام یکی از روانشناسانی است که از این روش برای درمان بیماران افسرده استفاده می‌کند.
او در این باره می‌گوید: یکی از مهم‌ترین دلایلی که باعث می‌شود مردم از شادی و شاد زیستن دور بمانند و همواره در افسردگی و نگرانی به سر ببرند روش فکر کردن آنهاست. ذهن این افراد معمولاً سرشار از افکار منفی است و در نتیجه به یک اتفاق ناراحت‌کننده بسیار شدیدتر واکنش نشان می‌دهند. بسیاری از این افراد ناگهان در نیمه‌های شب احساس نگرانی می‌کنند و بدون دلیل با این افکار بی‌اساس خواب را بر خود حرام می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد زمانی که شما سه بار به یک مشکل فکر کنید دیگر نسبت به آن و اثرات بعد از آن احساس غربت نمی‌کنید. این مشکل به قسمتی از افکار روزانه شما تبدیل می‌شود و نا خودآگاه اثرات مخربی روی روحیه و روان شما می‌گذارد. یکی از اثرات این نوع تفکر این است که شما همواره از خود می‌پرسید: «چرا من مانند گذشته شاد نیستم؟»
ویلیام در این باره می‌گوید: درست از لحظه‌ای که شما این نوع فکر کردن را آغاز می‌کنید به طور ناخودآگاه احساس شادی کمتری خواهید کرد.
ویلیام به بیماران خود آموزش می‌دهد تا به احساسات خود توجه نشان بدهند. زمانی که شما دچار خستگی و ناراحتی هستید به جای اینکه مرتباً به خود القا کنید «من خسته‌ام» چند دقیقه از خود بپرسید: «من برای چه خسته‌ام»، «من چه مشکلی دارم که احساس خستگی می‌کنم؟» و «اثرات بعدی این احساس خستگی چه خواهد بود؟»
بعد از هشت هفته که شما این روش را به کار ببرید متوجه می‌شوید شیوه برخورد شما با احساس خستگی تغییر کرده و برداشت شما از این احساس واضح‌تر شده است. این روش باعث می‌شود ما توجه بیشتری به طرز تفکر خود و چگونگی قضاوت از خود داشته باشیم.
آیا ما به عزیزترین دوستانمان اجازه می‌دهیم شخصیت، رفتار و زندگی ما را با نظرات منفی تخریب کنند و آن را زیر سؤال ببرند؟ پس باید از خود بپرسیم ما برای چه دائماً این کار را با خود می‌کنیم و هر روز برداشت منفی‌تری از خود پیدا می‌کنیم. بسیاری از ما ساعت‌ها خود را در معرض توفانی از انتقادات قرار می‌دهیم و بعد انتظار داریم زندگی شادی داشته باشیم و از زندگی خود لذت ببریم. ویلیام در این‌باره می‌گوید: همین تفکر منفی‌ای است که باعث می‌شود ما هر روز نسبت به روز قبل احساس تیره روزی و بدبختی کنیم. اما تحقیقات نشان می‌دهد با اصلاح طرز تفکر خود می‌توانیم به آرامشی دست پیدا کنیم که هرگز در زندگی خود حس نکرده بودیم. برای رسیدن به این هدف باید خود را باور داشته باشیم و از همین امروز سعی کنیم شیوه تفکر خود را اصلاح کنیم.
گاردین/ 15 آگوست / مترجم: ابوالفضل کریمی
نارضایتی و ناخشنودی روحی ما الزاماً در گذشته ما پنهان نیست، بلکه بستگی مستقیم به طرز تفکر ما از زمان حال و موقعیت فعلی دارد.
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 14982
نظر شما