۰ نفر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۰۵:۳۵

اگر حرف از دخالت خارجی می‌زنیم آن گاه باید بپرسیم این چه کسی بود که از پل عبور کرد و با تانک وارد بحرین شد و مردم را به کشتن داد؟

تحولات بحرین، سوریه و یمن همچنان ادامه دارد. شاید بتوان گفت اگر در تونس و مصر انقلاب‌های عربی به نتیجه رسیده‌اند در این جا ماشین این انقلاب‌ها به دست‌انداز سختی گرفتار شده است. این که چرا بحرین نتوانسته از پس بحران جاری بر آید و این که چرا جامه جهانی تا این اندازه به تظاهرات در سوریه اهمیت می‌دهد در حالی که هیچ توجهی به سرکوب اعتراض‌های مردمی در بحرین ندارد پرسش‌هایی است که خبر آن‌لاین با دکتر هشام جابر، سرهنگ بازنشسته و کارشناس برجسته لبنانی در میان گذاشته که در زیر می‌خوانید:

آنچه در بحرین می‌گذرد را چگونه توصیف می‌کنید؟ چرا جامعه جهانی ساکت است؟

تبلیغات و رسانه‌ها دو وسیله‌ای هستند که باعث شده جامعه جهانی نداند در بحرین چه می‌گذرد. آنچه در بحرین می‌گذرد خلاصه بگویم به دلیل دخالت‌های عربستان سعودی است. به اعتقاد من سیاست عربستان هوشمندانه نیست، آنها می‌خواهند از درون کاخ‌هایشان اوضاع را رصد کنند در حالی که ما از میان مردم به اوضاع می‌نگریم. مردم می‌گویند که نباید نیروهای عربستانی از پل عبور می‌کردند و وارد بحرین می‌شدند، چنین سیاستی به هیچ وجه حکیمانه نیست، نه به نفع بحرین و نه به نفع عربستان بود. برای این که چنین حرکتی نفرت بزرگی هم نزد ملت عربستان و هم نزد ملت بحرین ایجاد می‌‌کند، ملتی که مورد قلع و قمع، شدیدترین تعدی‌ها، کشتار و ترور قرار گرفته، مساجد و حسینیه‌هایش تخریب شده و اخیرا هم قبرهایش را نبش کرده‌اند، آثار این تحرکات بی‌شک تا خود عربستان خواهد رسید، دیدیم که تحرکاتی در منطقه الشرقیه در عربستان آغاز شد که باعث شد عربستان فشارهای تازه‌ای را به امریکا وارد کند...

چرا وضعیت بحرین به این جا کشید؟

همه می‌دانیم که پس از انتفاضه‌ای که بیش از دو ماه پیش در بحرین آغاز شد، در همان وقت ولیعهد طرحی را مطرح کرد تا بحران به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل شود. شخص ولیعهد گفت که با هر گونه همه‌پرسی که بازگوکننده خواسته مردم باشد موافق است. او همچنین گفت که با برخی عفوها توافق شده و به تبعیدیان به خارج نیز اجازه بازگشت داده شده، در آن موقع خواسته ولیعهد مورد قبول اپوزسیون قرار گرفت و تظاهرکنندگان نیز به وی به چشم یک پناه و ملجا نگاه می‌کردند. در حقیقت ولیعهد در راس بازهای بحرین بود. در حالی که نخست‌وزیر یا شاهین‌ها که رویکرد خشنی داشتند با فشار عربستان موفق شدند بر رویکرد ولیعهد که باز بودند غلبه کند...

نقش امریکایی‌ها را در برابر تحولات منطقه چگونه تفسیر می‌کنید؟

زمانی که رابرت گیتس در همین رابطه به بحرین آمد، به محض این که قدم به خاک بحرین گذاشت نیروهای آنچه سپر دفاع جزیره نامیده می‌شد از پل عبور کردند. هم‌زمان فشارهایی از سوی عربستانی‌ها به امریکایی‌ها وارد آمد که بحرین دروازه عربستان است و ما به هیچ وجه نمی‌توانیم در برابر هر گونه تغییراتی در آن کوتاه بیاییم چرا که کشور را آزار خواهد داد در حالی که کاملا بر عکس است، واقعیت این است که این سرکوب و خشونتی که علیه مردم در بحرین استفاده شد هیچ کس را راحت نخواهد گذاشت.

به نظر شما آیا با توجه به تهدیدهایی که اپوزسیون علیه نظام در بحرین کرده و هیئت حاکمه را از اعدام مخالفان بر حذر داشته ولی هیئت حاکمه همچنان توجه نمی‌کند، اگر دولت بحرین به همین رویه ادامه دهد با توجه به انقلاب‌هایی که در منطقه عربی جریان دارد، آیا احتمال تغییر نظام در این کشور نیز می‌رود؟

به اعتقاد من با توجه به تظاهرات مسالمت‌آمیزی که انجام شد و همچنان هم مسالمت‌آمیز است و دیدیم که ملت بحرین نه چاقو و نه حتی یک گلوله حمل کرد و مسالمت‌آمیزترین تظاهرات را در بحرین رقم زد، به اعتقاد من پادشاه گرفتار میان دو جناح شده است، از یک سو جناح شاهین‌ها هستند که نخست‌وزیر آنها را نمایندگی می‌کند و دیگری بازهایی که پسرش ولیعهد آنها را نمایندگی می‌کند با توجه به فشار عربستان به امریکا و سیاست‌های خود امریکا به تنهایی بدون نیاز به فشار عربستان سعودی، بعید است پادشاه بتواند کاری از پیش ببرد...

چرا می‌گویید امریکا به فشار عربستان نیاز ندارد؟ یعنی خود امریکا به تنهایی چرا باید به حکومت بحرین فشار بیاورد؟

می‌گویم امریکا نیاز به فشار عربستان ندارد چرا که امریکا خود را شریک بحرین می‌داند و این شراکت یک شراکت استراتژیک است که ممکن نیست عبث و بیهوده باشد. همه ما می‌دانیم که بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در منطقه در بحرین است، پایگاهی که کاملا ملموس است و ناوگان پنجم امریکا در دریا محسوب می‌شود. بحرین پشتیبان این ناوگان دریایی و پایگاه نظامی موجود در خاکش است و وجود این ناوگان نظامی و علاوه بر آن فشارهای عربستان باعث شده تا شاهد آن اتفاقات باشیم. من باز هم تاکید می‌کنم حضور نظامی عربستان به هیچ وجه سیاست حکیمانه‌ای نبود و شوکی به مردم و حکومتی که امروز خواهان اصلاحات و احقاق حقوق و آزادی مشروعشان زیر سقف این نظام به صورت مسالمت‌آمیز هستند، آورده است.

 

اگر اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند پیش‌بینی می‌کند چه اتفاقی بیفتد؟

اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است که امور از کنترل خارج شود و تظاهرکنندگان دیگر نظام را نپذیرند و از پیگیری مطالباتشان به صورت مسالمت‌آمیز اجتناب کنند و دست به سلاح ببرند، آن گاه وضعیت ابعاد خطرناکی به خود خواهد گرفت که بی‌شک بسیار خطرناک خواهد بود و ابعاد منطقه‌ای گسترده‌ای در پی خواهد داشت.

منظورتان از ابعاد منطقه‌ای چیست؟ آیا منظورتان همان ادعای دخالت ایرانی است؟

آنها ایران را متهم به دخالت در امور داخلی بحرین کردند در حالی که امریکایی‌ها خود اعتراف کردند که ایران هیچ دخالتی ندارد اگر ایران دخالت داشت حداقل این بود که شاهد چاقو یا تفنگی در دست مردم بحرین می‌بودیم. ولی با این حال متاسفانه گفته می‌شود که آنچه در بحرین شاهدیم ماحصل دخالت خارجی است و این غیر قابل قبول است. اگر حرف از دخالت خارجی می‌زنیم آن گاه باید بپرسیم این چه کسی بود که از پل عبور کرد و با تانک وارد بحرین شد، مردم را به کشتن داد، روزنامه‌ها را آتش زد، مساجد و حسینه‌ها را ویران کرد آیا این دخالت محسوب نمی‌شود. به اعتقاد من هیچ منطقی در این موضوع وجود ندارد و من به نظرم لازم است که بحرین را از این وضعیت نجات داد.

فکر می‌کنید هنوز پادشاه فرصتی برای جبران داشته باشد؟

 الان فرصتی در برابر پادشاه است که باید به سرعت از آن استفاده کند و گرنه امور بدتر خواهد شد و همان طور که گفتم ممکن است ادعاهای منطقه‌ای مطرح شود. اولین کاری که پادشاه باید انجام دهد خارج کردن نیروهای سپر جزیره از بحرین و حل همه مشکلات به دست خود بحرینی‌ها است.

دلایل این سکوت گسترده جامعه جهانی را چه می‌دانید؟ جوامع حقوق بشر و شورای امنیت کجا هستند؟ همه به آنچه در سوریه می‌گذرد اهتمام می‌ورزند ولی نسبت به بحرین بسیار بی‌توجهند، به نظر شما دلایل این چشم بستن در برابر حقایق چیست؟

آنها چشمان خود را بسته‌اند چرا که سازمان ملل، شورای امنیت و حتی سازمان‌های حقوق بشری همگی وابسته به امریکا هستند و بر اساس دستورالعمل آن عمل می‌کنند. امریکا از این سازمان‌ها حمایت‌های مالی می‌کند. این امریکا است که دبیر کل را تعیین می‌کند و دوباره دبیر کلی‌اش را تجدید می‌کند، برای همین است که نه اثری از جامعه جهانی می‌بینیم و نه سازمان ملل. همین امروز و فردا گزارش بان کی مون برای لبنانی‌ها خوانده می‌شود. در این گزارش افتراها و بی‌تعهدی‌های بین‌المللی به نفع اسرائیل به اندازه‌ای مشهود است که من به خودم جرات نمی‌دهم چنین گزارشی را بخوانم. چشم‌پوشی در برابر بحرین به این دلیل است که امریکا خود درگیر سپر دفاع جزیره است در حالی که در سوریه وضعیت کاملا متفاوت است...

سوریه چه فرقی دارد؟

سوریه از مقاومت جدای از فلسطین یا لبنان، حمایت کرده و می‌کند و روابط بسیار نزدیکی با جمهوری اسلامی ایران دارد. سوریه از کشورهای ممانع تجاوزگری‌های اسرائیل محسوب می‌شود آیا کشوری غیر از سوریه و ایران وجود دارد که در برابر اسرائیل رویکرد ممانعت داشته باشند.

به نظرت آیا بحران در سوریه پایان گرفته و این کشور توانسته از این بحران دور شود یا این که سوریه همچنان مورد هدف است؟

قبل از هر چیز ما لبنانی‌ها باید یک چیز را بدانیم و آن این که هر لهیب آتشی که در سوریه روشن شود قطعا تا لبنان هم خواهد رسید چرا که جغرافیا، تاریخ و روابط دو ملت آنها را به یکدیگر مرتبط می‌کند و باعث می‌شود که آنها در تمامی معادلات یکدیگر نقش داشته باشند. در این جا نیز یک معادله وجود دارد بدین ترتیب که سوریه متشنج از لبنان است یعنی این که لبنان اگر صدمه ببیند همه ما صدمه می‌بینیم و اگر خدای ناکرده هر اتفاقی برای سوریه بیفتد امور در لبنان هم به کلی تغییر می‌کند. من امیدوارم که بحران سپری شده باشد...

ارزیابی‌تان از تظاهرات در سوریه چیست؟

در سوریه دو گروه تظاهرات اعتراضی انجام می‌دهند، یک گروه خواهان ثبات در سوریه است و مطالبات به حقی دارد و یک جریان خاصی آن را هدایت می‌کند و گروه دیگر کسانی هستند که راس قدرت و حکومت را هدف گرفته‌اند، آنها می‌خواهند که سوریه تجزیه و نظام سرنگون شود. حکومت سوریه باید با این دست افراد به دقت رفتار کند تا کسانی که به حق خواستار ابراز احساسات مردم هستند بر کسانی که با خارج در ارتباطند و مزدور عوامل خارجی‌اند و از آنها پول، سلاح و مواد منفجره می‌گیرند، مستولی شوند. افراد دسته دوم کسانی هستند که می‌خواهند امنیت نظام را تحت تاثیر قرار دهند، آنها تروریست‌هایی هستند که با غرب در ارتباطند.

برخی کشورها و سازمان‌های عربی هستند که با حوادث سوریه مرتبطند. به نظر شما این افراد چه استفاده‌ای از ناآرامی‌ها در سوریه می‌برند؟

در راس این کشورها عربستان سعودی قرار دارد که احساس می‌کند با سرنگونی دو هم‌پیمان استراتژیکش در تونس و مصر از یک سو و خسارت‌هایی که در عراق به رغم صرف پول‌های بسیار متحمل شده از سوی دیگر به شدت آسیب دیده است. علاوه بر تونس و مصر، عربستان در یمن نیز در حال پذیرش شکست تازه‌ای است...

چرا بحران در یمن تا کنون معلق مانده و حل نشده است؟

 به این دلیل که عربستانی‌ها نمی‌خواهند به این سادگی دست از نظام یمن بردارند چرا که آنها از این که حکومتی در یمن بر سر کار بیاید که با آنها دشمن باشد، بسیار نگرانند...

بنابر این و با توجه به این شکست‌ها گمان می‌کنید سیاست عربستان به چه دستاوردی برسد؟

ما شاهدیم که عربستان در تمامی مناطق شکست خورده است بنابر این با دیگر کشورهای عربی و غرب هم‌دست شده تا آنچه در سوریه شاهدیم را رقم بزند شاید تا بتواند از میزان آسیب‌ها و خسارت‌هایش بکاهد، البته چنین تلاشی به هیچ وجه قابل توجیه نیست. زمان قاچاق اسلحه به کشوری دیگر و خرید وقت برای رسیدن به منافعی خاص آن هم در کشوری مثل سوریه سال‌ها است که سپری شده و دیگر سودی ندارد.

ترجمه: علی موسوی خلخالی

5151

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 150073

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 2 =