۰ نفر
۱۸ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۱

پنجره نوشت:

نسبت به مرحوم تختی به‌عنوان یک ورزشکار و یک پهلوان سالم و پهلوانی که شاید نزدیکی به حاکمیت نداشته، علاقه دارم. البته عکس‌هایی از او وجود دارد که در باشگاه شعبان جعفری است و البته مدال‌هایی را هم از شاه گرفته است. ما اینها را به‌عنوان پهلوانی و افتخارهای ایران حساب می‌کنیم.

به این نتیجه نرسیده‌ام که تختی شهید شده
شایع است آقای تختی را شهید کردند، من به این نتیجه نرسیده‌ام. تختی آدم سالم و پاکی بود و برای ایران افتخارها و مدال‌های خوبی آورد. زمانی که بسیاری از ورزشکاران ما به خارج از کشور می‌رفتند و آلوده می‌شدند، تختی از این مسایل مبرا بود با آیت‌الله طالقانی نزدیک بود و بچه‌های خانی‌آباد از او تعریف می‌کردند. اما اشتباهی پیش آمده بود و اشتباه این بود که تختی با خانمی ازدواج که لیسانس حقوق داشت؛ خانم شهلا توکلی، دخترصاحب اتو توکل بود. در زمان ازدواج آن‌ها شاید در ایران 20 نفر زن لیسانس حقوق نداشتیم. مثلا ‌یکی از آنها همسر مرحوم حسین قلی راشد بود که مرحوم حسین‌قلی راشد، تحت تأثیر همسرش در سال 1332 اعلامیه‌ای داد که شرکت زنان در انتخابات منع شرعی ندارد، اما بعد آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حجت فتوا دادند. که فعلاً زنان در انتخابات شرکت نکنند. نه این که شرکت زنان در انتخابات را از اصل حرام می‌دانستند. زمان را مناسب برای این حضور نمی‌دانستند.

این دو نفر هماهنگی نداشتند
با این اوصاف خانم شهلا توکلی با تختی هماهنگی نداشت. او لیسانس حقوق بود و دختر یک ثروتمند تهرانی،‌ اما آمد با یک بچه خانی‌آباد که با ورزش و کشتی شهرت جهانی به‌دست آورده بود، ازدواج کرد. قطعاً‌ فاصله فکری وجود داشت. زیاد در مسایل فکر و علمی دخالت نداشت و مقابل همسرش تحقیر می‌شد.

تختی معروف بود؛ اما...
معمولاً کسانی که در انقلاب‌ها مؤثرند به‌وسیله رژیم از بین می‌روند. برای رژیم آن روز چون دیکتاتوری بود، خیلی اهمیت نداشت که مصاحبه کنند و تختی را اول محاکمه و بعد اعدام کنند.
نسبت به مرحوم کافی هم همین عقیده را دارم. بالاخره انقلابیون برای ضربه زدن به حاکمیت ظلم، نیازداشتند مسایلی را پرورانده و شخص کنند. مصلاً چه کسی امده در میدان ارگ از جنازه تختی تجلیل کرده؟ امامعلی حبیبی بوده یا مثلاً آقای احمد وفادار که در سال 1332 قهرمان کشور شد. سه سال بازوبند قهرمانی را گرفت و سال سوم، وقتی بازوبند را به او دادند، گفتند که بازوبند را اعطا کن به اعلی حضرت! اتفاقاً من هم به نوعی در ماجرای این بازوبند نقش داشتم.


چون احمد وفادار از علاقه‌مدان پدرم بود. در سال سوم قهرمانی گفتم بازوبند را به موزه امام رضا (ع) هدیه کند. این کار را انجام داد. چند سال از این جریان گذشت و به زندان رفتم و آزاد شدم. سال 1346 یا 1347 بود که در مشهد در خیابان امام رضا راه می‌رفتم دیدم تاکسی جلوی پایم توقف کرد.احمد وفادار بود و با ناراحتی به من گفت:‌بیا بالا، بنشین تا نشستم؛ گفت: این نان را تو در دامن من گذاشتی! گفتم چرا؟ گفت: اگر من آن روز بازوبند را به اعلی‌حضرت تقدیم می‌کردم. زمینی، ملکی به من می‌داند و حالا راننده تاکسی نمی‌شدم.

جبهه ملی جلوتر از بقیه
قبل از انقلاب جبهه ملی اولین کسانی بودند که تیترهای کیهان و اطلاعات را درباره خودکشی تختی قبول کردند، چون می‌خواستند خودشان را تبرئه کنند؛ اما بعد از انقلال او به به‌عنوان شهید مطرح کردند.
امام یک‌بار به پسر تختی فرمود: «برو پهلوان شو. نمی‌خواهد قهرمان شوی» ما باید پهلوان‌ها را در حد خودشان ملاحظه کنیم. از پهلوان قهرمان نسازیم. تختی یک مرد سیاسی، یک متفکر سیاسی، یک ایدئولوگ سیاسی نبود. ایدئولوگ سیاسی داشتیم مثل شهید مطهری، شهید بهشتی.
به اختلاف‌های خانوادگی تختی توجه کنید. پسر تختی هم تا حالا نگفته که ایشان را کشته‌اند،‌وقتی به اینها توجه داشته باشیم، باید از تختی تجلیل کرد. به‌عنوان یک پهلوان افتخارآفرین یک پهلوان سالم و معتقد به مذهب. اما متأسفانه از طرفی ما عکس‌های او را با همسرش دیده‌ایم که بی‌حجاب است، اینها با مبانی ما تفاوت داشت.

سند نداریم
در اسناد باقی‌مانده از ساواک، سندی مبنی براین که تختی را کشته باشند، وجود ندارد. به نظرم دلیل خودکشی این است که تختی به وسیله همسرش تحقیر می‌شد. بارها و بارها به او گفته بود که «این تنبک زورخانه مغز تو را خشک کرده! تو پهلوانی و بازوانی نیرومند داری، اما من مغزی توانمند دارم.»
این اختلاف جدی بود. پرونده‌ای ساواک هم همین را می‌گویند. این استنباط بیرونی ماست. فکر می‌کنم این استنباط بیرونی با مسایل داخلی ما انطباق دارد. تختی عکسی کنار شعبان بی‌مخ دارد و عکسی هم در کنار آیت‌الله طالقانی، عملاً‌ این دو با هم هم‌خوانی ندارد.

واکنش مردم
عده‌ای از مردم که ضدحاکمیت بودند، در بازار جمع شدند که تختی را بزرگ کنند. امامعلی حبیبی آمد و مسئله را حل کرد. آمده اجازه داد جنازه را بردند و دفن کردند.
این ادعا هم که شاه پس از فداییان اسلام به قتل‌های بی‌سروصدا رو آورد؛ غلط است فاصله زمانی خیلی زیاد است. شهید نواب صفوی در سال 1334 شهید شده، اما مرحوم تختی در سال 1346 از دنیا رفت. یعنی 12 سال فاصله است. تنها ادعایی که برای کشته شدن تختی وجود دارد این است که چون تختی در سالن هفت‌تیر وارد شده بعد شاپور علیرضا هم وارد شده و مردم فقط تختی را تشویق کرده‌آند. به همین دلیل دستور کشتن تختی صادر شده؛ همه استدلال‌ها همین است و گرنه هیچ سندی وجود ندارد.
 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 193118

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =