هر کشوری براساس مزیت های اقتصادی، منزلت خود در نظام بین الملل را تعریف می کند. نظامی که در آن سیاست تضاد و دشمنی در حال کمرنگ شدن است.

*بهرام امیراحمدیان
بعد از گذشت دهه ها از کاربرد استراتژی نظامی که تقریبا به سیاست غالب آمریکا تبدیل شده بود، اوباما، رییس جمهور آمریکا با حضور در ساختمان پنتاگون از تغییر رویکرد دفاعی این کشور خبر داد. کاهش میلیاردی در هزینه ها و نیروهای نظامی آمریکا و نگاه به شرق از مهمترین تغییراتی است که اوباما بر آن تأکید کرد.
اینکه چرا آمریکا در این مقطع تصمیم به تغییر در استراتژی دفاعی خود گرفته، واقعیت آنست که در طول جنگ سرد، وجود دو اردوگاه شرق و غرب، دو ابرقدرت را رو در روی یکدیگر قرار داده بود و هر یک در تلاش بودند تا سامانه ها و یا ساختارهای دفاعی خود را در قلمرویی خاص داشته باشد. قلمروهایی که پیمان ناتو و ورشو نمود بیرونی این رقابت بود. ایالات متحده آمریکا، به دلیل حضور اتحاد جماهیر شوروی و تهدید دامنۀ نفوذ این قدرت در اروپای شرقی حضور فعالی در اروپا داشت. در عین حال اروپای غربی همپیمان آمریکا و بخشی از ناتو به حساب می آمد اما آمریکا همچنان نگرانی گرفتار شدن اروپا در دامن کمونیسم بود. اما پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و جداشدن کشورهای اروپای شرقی از پیمان ورشو و انحلال این توافقنامه، این کشورها به اردوگاه غرب پیوستند. امروز همین کشورها خود را نه بخشی از شوروی بلکه جزیی از اردوگاه غرب می دانند و آمریکا دیگر نگرانی از سوی شوروی احساس نمی کند.
هرچند آمریکا، روسیه را همچنان رقیب بالقوۀ خود می داند اما واقعیت آنست که روسیه نیز درصدد رویارویی با آمریکا نیست و این قدرت را ندارند که تهدیدی برای غرب باشد و امروز نیز تعامل را بر تضاد ترجیح می دهد و دیگر به لحاظ ایدئولوژیک و یا حوزه اقتصادی نمی تواند تهدیدی برای اردوگاه غرب باشد. تنها چالش موجود میان دو بلوک در حال حاضر سپر دفاع موشکی است که ممکن است روسیه در مقابل این اقدام غرب، دست به عمل متقابل بزند که البته احتمال همکاری میان دو قطب بر سر این مسئله نیز بسیار محتمل است.
از این رو تهدیدات موجود برای آمریکا، امروز با حضور بازیگران مهم منطقه ای، بیشتر در آسیا وجود دارد. حضور آمریکا در اقیانوس هند و پایگاه منحصر به فرد آن در جزیرۀ دیاگو گارسیا در همسایگی هند جایگاهی برای انجام عملیات نظامی گسترده در حوزۀ اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای سرخ است. از این پایگاه قدرت های منطقه ای در حال ظهور از جمله هند نیز می تواند رصد شود. چین در دهه های آینده می تواند به لحاظ اقتصادی و سیاسی رقیب مهمی برای ایالات متحده آمریکا باشد. کره شمالی و ایران نیز بخش های دیگری از تهدیدات موجود هستند. لذا آمریکا در استراتژی دفاعی خود ناگزیر است که به سمت آسیا و اقیانوس آرام هدایت شود و بهترین نقاط برای تحقق این پروژه، استرالیا و نیوزیلند در اقیانوس آرام جنوبی است. دو کشوری که هم متحد آمریکا هستند و هم می توانند امکانات لازم را برای تحقق پروژه آمریکا در اختیار واشنگتن قرار دهند. استقرار پایگاههای جدید آمریکا در این نقطه از جهان در قالب استراتژی جدید دفاعی، به این دلیل است که جهان را از دو سو یعنی هم در اقیانوس آرام جنوبی و هم در اقیانوس اطلس تحت سیطرۀ خود داشته باشد. اما آنچه که باید مدنظر داشت، اینست که بیشتر این استراتژی ها برای در اختیار داشتن و یا کنترل شریان های حیاتی بازرگانی جهانی است که به اقیانوس ها متصل اند. آمریکا برای آنکه بتواند جریان آرام انرژی را به سمت اقتصاد خود هدایت و فروش کالاهایش را با استفاده از سیستم حمل و نقل دریایی گسترده محافظت کند، در تلاش است تا در مدار 360 درجۀ کره زمین ناوگان دفاعی خود را مستقر کند و زمینه های حفاظت از این سیستم را گسترش دهد.
از طرفی ایالات متحده آمریکا در حدود 28 تا 30 درصد کل تولید ناخالص جهان را تولید می کند. این کشور بزرگترین قدرت اقتصادی جهانی است که تا سه دهۀ آینده هیچ قدرت منطقه ای، قدرت و توان رویارویی با آمریکا در زمینه های سیاسی، اقتصادی، علمی، نظامی و فرهنگی را نخواهد داشت. این اقتصاد عظیم به شدت به نفت نیازمند است تا تولید ناخالص داخلی عظیم خود را هدایت کند. آمریکا روزانه به 21 میلیون بشکه نفت برای اقتصاد خود نیاز دارد. منابع و امکانات داخلی کشور به دلیل کوچک بودن چاههای نفت و همچنین بهره وری پایین و هزینه بالا در استخراج در حال کاهش است. از این رو ایالات متحدۀ آمریکا روزانه تنها 9 میلیون بشکه تولید دارد و بقیه نیاز خود را از بقیۀ کشورها وارد می کند. از این رو هر نقطه از جهان که نفت داشته باشد، قاعدتاً مورد توجه آمریکایی قرار می گیرد؛ از مناطق نفت خیر خلیج گینه در آفریقا گرفته تا خاورمیانه، آسیای مرکزی و دریای خزر در دریای شمال که در همه این مناطق ایالات متحده آمریکا حضور و سرمایه گذاریهای کلان دارد تا جریان آرام نفت را در اختیار داشته باشد.
از همین روست که در اقتصاد آمریکا حدود 600 تا 650 میلیارد دلار سالانه صرف بودجه نظامی می شود یعنی آمریکا بودجه ای معادل 50 درصد از کل تولید ناخالص داخلی روسیه را صرف بودجه نظامی خود می کند و روسیه به لحاظ استراتژیک، تکنولوژیک و اقتصادی یارای رقابت با آمریکا را ندارد. از این رو آمریکا از سوی روسیه تهدیدی احساس نمی کند و اگر هم تهدیدی وجود داشته باشد، بلوف های سیاسی است که نمی تواند تبعات جدی به همراه داشته باشد. حضور آمریکا در آسیا اما به دلیل تهدیدات موجود در این منطقه است و همه ما می دانیم که شاید تا سه دهۀ آینده چین تهدیدی برای آمریکا نباشد، هرچند این تهدید به لحاظ اقتصادی در حال شکل گیری است.
اما فراموش نکنیم که هم اکنون دنیا، دنیای تعامل است و نه تضاد. کشورها در نظام بین الملل سعی دارند به نحوی با یکدیگر در تعامل و همکاری باشند. هر کشوری براساس مزیت هایی که در اقتصاد خود دارد، منزلت هایی را برای خود تعریف می کند، از این جهت کشورهایی که به دنبال استراتژی خودکفایی و استقلال هستند در موقعیت بین المللی جایگاهی نخواهند داشت و بیشتر خود را منزوی می کنند. مثلاً روسیه به رغم اینکه احساس می شود توان ایستادگی در مقابل آمریکا را دارند، عملاً خود را از انزوا خارج و اعلام کرده است که یک کشور ایدئولوژیک نیست. جهان آینده جهان تعامل و همکاری های منطقه ای است و دنیا به سمت تقویت پیمان ها و بلوک های منطقه ای در حال حرکت است که در آینده به عنوان منظومه های قدرت شکل خواهند گرفت. در این ساختار، قدرت نظامی کارآیی خود را از دست می دهد و آمریکا نیز سعی می کند با بلوک های اقتصادی مشارکت بیشتری داشته باشد و از همین رو بخش قابل توجهی از استراتژی آمریکا بر همین اساس تدوین شده است.
 

*کارشناس روابط بین الملل 
 26349

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 193334

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 15 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 7
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
    17 4
    و ایران از این قاعده مستثنی است و علاوه بر منزوی بودن مدام در حال بلوف زدن است
  • بدون نام IR ۱۶:۴۵ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
    11 1
    این چیزایی که گفتید که ما دقیقا برعکس حرکت می کنیم . منظورتون چیه؟؟؟؟؟
  • فرشید IR ۱۷:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
    7 2
    تحلیل جالب وپرمغزی بود،اماحیف...گوش اگرگوش تو وناله اگر ناله ی من...
  • بدون نام IR ۱۹:۱۲ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰
    6 2
    کو گوش شنوا وکو عقل سلیم
  • بدون نام IR ۰۸:۰۹ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۱
    6 1
    شما اگر اینقدر امریکا را مهم میدانید پس چرا ...
  • بی نام IR ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۱
    9 0
    ای کاش کمی از مزایای ژئوپولیتیک و ژئواکونومیک در راستای افزایش منزلت خودمون استفاده می کردیم.
  • بدون نام IR ۱۵:۵۸ - ۱۳۹۰/۱۰/۲۱
    4 1
    ما هم تضاد را انتخاب کردیم آنهم تنها ابرقدرت دنیا . این تضادها به ضرر مردم تمام میشود محض رضای خدا تمامش کنید