مردی که زن و مرد معتادی را در یک خانه به قتل رسانده بود با اعلام رضایت اولیای‌دم از مرگ نجات یافت. متهم که روز گذشته برای محاکمه در جلسه دادگاه حاضر شده بود، موفق شد از اولیای‌دم رضایت بگیرد و دوباره به زندگی بازگردد.
در ابتدای جلسه محاکمه که در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و گفت: یک سال قبل مردی به پلیس خبر داد یک زن و مرد در خانه‌‌اش به قتل رسیده‌اند. این مرد که به شدت هراسان بود از پلیس خواست هرچه سریع‌تر خود را به محل برساند. زمانی که ماموران به محل رسیدند، جسد زن و مردی را پیدا کردند که فقط هویت یکی از آنها مشخص بود و مرد صاحبخانه توانست یکی از آنها را شناسایی کند. با انتقال اجساد به پزشکی قانونی، مرد صاحبخانه مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: مدتی بود که خانه را به زن و مردی به نام‌های فریده و سعید اجاره داده بودم اما به خاطر رفت‌وآمدهای مشکوک آنها و اینکه به مواد مخدر اعتیاد داشتند از آنها خواستم خانه را تخلیه کنند ولی آنها مقاومت کردند و همچنان ماندند. تا اینکه مدتی بعد سعید به طرز مشکوکی گم شد. من دوباره از فریده خواستم خانه را خالی کند. او این بار قبول کرد و گفت کارهای تخلیه خانه را انجام می‌دهد. تا اینکه شب حادثه به خانه آمدم و دیدم در منزل فریده باز است و اتفاقات مشکوکی در آنجا افتاده. نزدیک شدم تا ببینم چه شده است که جسد فریده و مرد غریبه را دیدم. من آن مرد را نمی‌شناسم و نمی‌دانم در خانه فریده چه می‌کرد اما جسد دیگر متعلق به فریده است.
نماینده دادستان ادامه داد: زمانی که ماموران توانستند سعید، شوهر فریده را در یک کمپ ترک اعتیاد پیدا کنند، او را مورد بازجویی قرار دادند. این مرد گفت: مدتی است که در کمپ بستری هستم و می‌خواهم اعتیادم را ترک کنم. چند روز قبل همسرم به سراغم آمد و گفت مرد صاحبخانه خواسته خانه را ترک کنیم. چون قرارداد به نام من بود به برادرم وکالت دادم که کارهای فسخ قرارداد را انجام دهد. دیگر بعد از آن خبر ندارم، چه شد.
نماینده دادستان اضافه کرد: پلیس در ادامه بررسی‌های خود، برادر سعید را مورد بازجویی قرار داد، این مرد گفت: وقتی وکالت را از برادرم گرفتم به خانه فریده رفتم و قرارداد را خواستم. آن روز دوستم بهزاد هم با من بود. فریده قرارداد را نداد و ما از خانه خارج شدیم البته در این میان اتفاق مشکوکی هم افتاد و بهزاد یکدفعه ناپدید شد. من نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد و حالا هم از او خبر ندارم. ماموران بعد از انجام تحقیقات فراوان توانستند بهزاد را شناسایی و بازداشت کنند. این مرد بعد از پنج ماه سکوت سرانجام اعتراف کرد و گفت: بعد از اینکه با دوستم به خانه فریده رفتم، تصمیم گرفتم روابطم را با او زیاد کنم. شب حادثه به خانه فریده رفتم و دیدم مردی که میوه‌فروشی دوره‌گرد است در خانه اوست و هر دو با هم مواد مصرف کرده‌اند و آنقدر مواد کشیده‌اند که نمی‌توانند روی پای خودشان بایستند. با این حال وقتی فریده سروصدا به راه انداخت، من با آنها درگیر شدم و هر دو را کشتم. بعد هم یک انگشتر دزدیدم و رفتم. متهم بعد از اعتراف به قتل، صحنه را هم بازسازی کرد.
نماینده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست صدور حکم قصاص از سوی اولیای‌دم به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم. بعد از نماینده دادستان، اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند. آنها گفتند درخواست قصاص را پس می‌گیرند و خواستار دیه هستند.
وقتی اولیای‌دم اعلام رضایت کردند، قاضی همتیار-رییس دادگاه- اعلام کرد با توجه به اینکه در کیفرخواست به جنبه عمومی جرم اشاره‌ای نشده، بنابراین باید در این خصوص کیفرخواست دیگری صادر شود تا پرونده آماده رسیدگی شود بنابراین یک‌بار دیگر پرونده به دادسرا بازگردانده شد تا کیفرخواست اصلاح شود. به این ترتیب رسیدگی به پرونده و اخذ دفاعیات متهم به جلسه آینده موکول شد.
47282
نظر شما