«خبر» در گفت‌وگویی صریح با سید رمضان محسن‌پور، سرپرست وزارت آموزش و پرورش، به بررسی چالش‌های وزارت آموزش و پرورش پرداخت.

مهدی خاکی‌فیروز: برای پیدا کردن روستای ملامحله روی نقشه ایران باید در نزدیکی‌های امیرکلای بابل به جست‌وجو پرداخت. این روستا زادگاه دکتر سید رمضان محسن‌پور سرپرست وزارت آموزش و پرورش در دولت دهم است. او حدود 2 ماه پیش و زمانی این مسئولیت را بر عهده گرفت که سوسن کشاورز رئیس آموزش و پرورش استثنایی کشور، نتوانست اعتماد نمایندگان مجلس برای تکیه زدن بر صندلی وزیر را کسب کند.

محسن‌پور در این مدت کوتاه تلاش کرد تا با اتخاذ شیوه‌های  مدیریتی محافظه‌کارانه، آرامش را به فضای پرتلاطم آموزش و پرورش بازگرداند و در این خصوص موفقیت‌هایی نیز کسب کرد. دوره صدارت او بر این وزارتخانه همچنین با تصویب نهایی طرح استخدام معلمان حق‌التدریسی در مجلس همراه شد که نقش مؤثری در کاهش التهابات داشت.

سرپرست وزارت آموزش و پرورش دکترای پزشکی و فوق‌دکترای ژنتیک دارد و به گفته خودش، به‌رغم مسئولیت‌های سنگینی که بر عهده دارد، هر هفته چند ساعتی را هم به مطالعه پزشکی و ارائه مشاوره ژنتیک و مهارت‌های زندگی به جوانان در یک مؤسسه خیریه اختصاص  می‌دهد. «خبر» در گفت‌وگویی صریح با وی به بررسی چالش‌های  وزارت آموزش و پرورش پرداخت.

مدیران میانی آموزش و پرورش اغلب از این موضوع گلایه دارند که وزیر آموزش و پرورش از بیرون  این وزارتخانه انتخاب می‌شود. نگاهی به  سوابق وزرای پیشین، این احتمال را به ذهن متبادر می‌کند که برخی رؤسای‌جمهور، وزارت تعاون را به عنوان سکوی پرش به وزارت آموزش و پرورش انتخاب کرده‌اند. با توجه به اهمیت وزارت آموزش و پرورش  آیا لازم نیست یک روز به این روند خاتمه دهیم؟
اگر منظورتان این است که من پیش از این با آموزش و پرورش بیگانه بودم، اینطور نیست. از حدود شش سال پیش که در مرکز پژوهش‌های مجلس به بررسی لایحه‌ها و طرح‌ها می‌پرداختم، مسائل مربوط به آموزش و پرورش را با علاقه جدی دنبال می‌کردم. در این مرکز قوانین و چالش‌های وزارت آموزش و پرورش را از نزدیک بررسی می‌کردیم. در دولت نهم به عنوان معاون فرهنگی - اجتماعی بازرسی ویژه ریاست‌جمهوری، در مورد مهم‌ترین مسائل وزارتخانه‌های بهداشت، رفاه، ارشاد، علوم و آموزش و پرورش تحقیق می‌کردم.

عملکرد مدیران و چالش‌های این وزارتخانه‌ها در آنجا مورد بررسی قرار می‌گرفت. به دستور صریح رئیس‌جمهور به این مسائل با سرعت، دقت و حساسیت زیاد و بدون  نگاهی خطی و گروهی رسیدگی شده و پیشنهاد‌هایی ارائه می‌شد. آقای احمدی‌نژاد هم با اهتمام جدی به این پیشنهادها توجه می‌کرد و در اغلب موارد، دستور اجرایی شدن آن را صادر می‌کرد.

پس از آن هم حدود یک سال به عنوان معاون حقوقی استان‌ها و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش در کنار آقای علی احمدی مشغول خدمت بودم و به نمایندگی از وزیر در جلسات کارشناسی متعدد شرکت می‌کردم.

اگر بخواهیم کارنامه وزارت آموزش و پرورش در دو ماه اخیر دولت دهم را بررسی کنیم، شاید بتوان به آگاهی شما از مسائل وزارتخانه نمره خوبی داد. ولی به هر حال نمی‌توان به فقدان وزیر، نمره منفی نداد.
دوره سرپرستی، دوره برزخ است. اگر لطف خدا و همراهی مدیران میانی نبود، ممکن بود در این مدت اتفاق‌هایی رخ دهد که وزیر بعدی برای جمع کردن عوارض آن با مشکل مواجه شود. موفقیت‌های خود در این شرایط دشوار  را مدیون حمایت همکاران 719 منطقه آموزش و پرورش و تلاش همکاران ستادی می‌دانم. یکی از شیوه‌هایی که مورد تأکید من بوده استفاده از نیروها و ظرفیت‌های موجود در آموزش و پرورش بود. این وزارتخانه بهترین نیروها را دارد و حتی به سایر دستگاه‌های دولتی مدیر صادر می‌کند به همین دلیل به دنبال آوردن تیره و تبار خود به‌ آموزش و پرورش نبودم. به همکاران خود در آموزش و پرورش اعتماد کردم و سعی کردم اعتماد آنها را نیز جلب کنم. استفاده از ظرفیت‌های موجود، کمک کرد تا دوره سرپرستی با موفقیت پشت‌سر گذاشته شود.

دستکم 4 سال است که آموزش و پرورش از بی‌ثباتی رنج می‌برد. هرچند ماه یک بار یک وزیر یا سرپرست جدید مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را برعهده گرفته است. آموزش و پرورش آنقدر مهم هست که آن را قربانی بی‌ثباتی‌های مدیریتی نکنیم.
در مورد اهمیت وزارت آموزش و پرورش، جای کمترین شکی نیست. این وزارتخانه یک‌میلیون و 200هزار کارمند رسمی دارد و به لحاظ منابع انسانی، معادل 12 وزارتخانه دیگر است.

ثبات در آموزش و پرورش، باعث قوام این وزارتخانه می‌شود. تعدد مدیریت و جابه‌جایی بیش از حد، به اهداف کلان آموزش و پرورش لطمه وارد می‌کند.

اگر این وزارتخانه گرفتار روزمرگی شده و نتوانسته است به لحاظ محتوایی رضایت رهبر معظم انقلاب را جلب کند، بخش مهمی از آن ناشی از تعدد مدیریت و بی‌ثباتی است چون مدیران به جای نگاه به چشم‌اندازهای دور، خود را گرفتار مسائل پیش‌ پاافتاده می‌کنند.

متأسفانه مشکل بی‌ثباتی در آموزش و پرورش نه به قول شما 4 ساله بلکه از 30 سال پیش وجود دارد. تنها وزیر آموزش و پرورش که استیضاح نشد، شهید رجایی بود که شاید اگر او هم می‌ماند، استیضاح می‌شد.

آقای احمدی‌نژاد به مسائل آموزش و پرورش اهتمام ویژه‌ای دارد و به دنبال بی‌ثباتی در مدیریت آموزشی نیست. بی‌ثباتی‌ها ربطی به دولت ندارد و از جای دیگری آب می‌خورد.

جالب است که خودتان هم به نارضایتی رهبر انقلاب از عملکرد وزارت آموزش و پرورش اعتراف دارید.
بله ایشان از محتوای آموزش و پرورش به شدت گلایه دارند. رهبر معظم انقلاب 11 سال پیش از مسئولان وقت آموزش و پرورش خواستند که به داد محتوای آموزشی برسند. 4 سال پس از آن هم تذکر دادند که چرا آموزش و پرورش از روندی پویا برخوردار نیست و بدون برخورداری از فلسفه تعلیم و تربیت، فقط به تکرار رویه‌های قبلی  بسنده می‌کند. سال گذشته آقای علی‌احمدی وزیر آموزش و پرورش دولت نهم، افزون بر گزارش شکلی، گزارش محتوایی این وزارتخانه را هم تقدیم رهبر معظم انقلاب کردند و از تدوین طرح تحول بنیادین خبر دادند. مقام معظم رهبری نهیب زدند که این حرف‌ها خوب است ولی باید اجرایی هم بشود. ایشان فرمودند این ایده‌ها تا زمانی که عملیاتی نشود، ارزشی ندارد.

تحول بنیادین؟ آیا منظورتان همان کتاب قطور چندجلدی است که آثار آن را فقط در سخنرانی مسئولان آموزش و پرورش می‌توان دید.
متأسفانه این تحول با تأخیر زیادی مواجه شده است. یازده سال پیش که اندیشمندان حوزه و دانشگاه به فکر تدوین فلسفه آموزش در ایران افتادند، این کار چندماهی بیش دوام نیافت. در شروع دولت نهم، آقای رشیدی به فکر راه‌اندازی مجدد این طرح افتاد ولی به دلیل مشکلات جانبی و روزمره، به این مسئله نپرداخت. اولین توصیه آقای احمدی‌نژاد به آقای علی‌احمدی این بود که کارهای روزمره را رها کنید و به محتوای آموزش و پرورش بپردازید.

هم‌اکنون طرح تحول بنیادین با جدیت و عزم خاصی در آموزش و پرورش دنبال می‌شود. به کمک معاونان وزیر به ویژه دبیر شورای عالی آموزش و پرورش، این مسئله را دنبال می‌کنیم.

هنوز معلوم نیست که این طرح، سرنوشت متفاوتی نسبت به دیگر تصمیم‌های اداری و ظاهرگرایانه نداشته باشد. برخی رسانه‌های بین‌المللی در توصیف تحول بنیادین، از بازگشت مدرسه‌های ایران به عصر مکتبخانه‌ها گزارش می‌دهند. هنوز معلوم نیست دانشمندانی که از آنها نام می‌برید، دارند چه آشی برای نظام آموزشی ایران می‌پزند.
قرار نیست تاریخ به عقب برگردد. تحول بنیادین به این دلیل اهمیت دارد که آموزش دیروز پاسخگوی نیازهای امروز نیست. ضمن احترامی که برای همه همکاران آموزش و پرورش قائل هستم، باید بگویم از سطح توانمندی فارغ‌التحصیلان مدارس راضی نیستیم. یک دیپلمه که از مدرسه بیرون می‌آید، نمی‌تواند حتی یک پریز برق را ببندد. ایراد در سرفصل‌ها و محتوای آموزشی است.

با این توصیفی که از طرح تحول می‌کنید، چرا اجرای آن سال‌ها به تأخیر افتاده است؟
برخی مسائل روزمره در آموزش و پرورش، فرصت دوراندیشی را از مسئولان سابق این وزارتخانه می‌گرفت. یکی از این مسائل، مطالبات معوقه معلمان بود. این بدهی‌ها آنقدر انباشته شده بود که گاهی به 15 سال نیز کشیده می‌شود. در دولت نهم یک بررسی جدی در این خصوص صورت گرفت. بخش مهمی از مشکل به عدم ساماندهی کارکنان و معلمان بازمی‌گشت. طی سال‌های متمادی نیروهایی به آموزش و پرورش وارد شده و حقوق می‌گیرند که خدمت مناسبی انجام نمی‌دهند و در مقابل، ‌کسانی هستند که خوب کار می‌کنند ولی حقوق آنها با تأخیر پرداخت می‌شود.

در کنار ساماندهی معلمان به ساماندهی فضاهای آموزشی، امکانات مدارس و ابزارآلات نوسازی و تجهیز مدارس نیز توجه شد. نتیجه این بررسی نشان داد که مشکل آموزش و پرورش ایران مربوط به کمبود پول نیست بلکه درست استفاده کردن از منابع است، با اجرای طرح‌های ساماندهی حدود 570 میلیارد تومان منابع مالی شناسایی شده که امکان پرداخت بخش مهمی از مطالبات معوقه فرهنگیان را فراهم کرد.

برای آزادسازی این منابع، کدام فعالیت وزارتخانه را تعطیل کردید؟
این صرفه‌جویی نتیجه درست مصرف کردن بود و نه خساست. یکی دیگر از اقدام‌های صورت گرفته در سال گذشته، دریافت مطالبات آموزش و پرورش از سایر دستگاه‌های دولتی بود. به عنوان نمونه در انتخابات، آموزش و پرورش همیشه میزبان است و هزینه‌های آب، برق، گاز و نیروی انسانی صندوق‌های مستقر در مدارس را تأمین می‌کند در حالی که وزارت کشور بودجه خوبی برای برگزاری انتخابات در اختیار دارد. هزینه انتخابات را که نباید از حساب دانش‌آموزان پرداخت کرد. سال گذشته حدود 40 میلیارد تومان مطالبه مالی آموزش و پرورش بابت انتخابات با مداخله رئیس‌جمهور وصول شد که بدین ترتیب تا 28 اسفندسال 87 همه مطالبات قابل دیون آموزش و پرورش به معلمان، تسویه شد.

هرچند شما از صفر شدن بدهی به معلمان خبر می‌دهید ولی همچنان این امکان وجود دارد که در پایان سال جاری، بدهی‌های جدیدی به معلمان ایجاد شود.
در سال 88 با حمایت نمایندگان مجلس، بودجه آموزش و پرورش را منطقی کردیم. همچنین به همکاران توصیه کردیم که به اندازه بودجه موجود هزینه کنند. سال 88 سال پرداختن به محتواست و نباید بار دیگر خود را گرفتار مشکلاتی همچون بدهی‌های معوقه کنیم.

شما طرح ساماندهی را یکی از موفقیت‌های آموزش و پرورش می‌دانید در حالی که بسیاری از نمایندگان مجلس از شیوه اجرای آن گلایه دارند. حتی شنیده شده که علیرضا علی‌احمدی به دلیل اجرای این طرح بود که از همراهی با دولت دهم بازماند.
ساماندهی یک محدودیت برای مدیریت سنتی در آموزش و پرورش ایجاد کرد. البته در اجرای آن با افراط‌هایی نیز مواجه شدیم؛ هرچند همه اقدام‌های صورت گرفته متناسب با ضرورت‌های روز بود ولی در بعضی جاها، جلوتر از ظرفیت‌های موجود حرکت کردیم که ریسک‌هایی به همراه داشت.

قصد طراحان ساماندهی این نبود که کیفیت آموزشی صدمه ببیند. ولی چون مسئولان برخی مناطق آموزشی به مدیریت سنتی خو گرفته بودند، نتوانستند با طرحی که به فکر و فعالیت مبتکرانه احتیاج داشت کنار بیایند. نتیجه این وضعیت، توقف مقطعی ساماندهی بود. این مسئله به مجلس هم کشیده شده و در نتیجه برخی نمایندگان که آشنایی کمتری با مسائل آموزشی داشتند، طرح ساماندهی را در صحن علنی مجلس زیر سؤال بردند. طراحان ساماندهی نیز با جدیت به این مسائل پاسخ دادند. این شرایط باعث شد که دکتر علی‌احمدی از صحنه کنار برود. البته او در این زمینه با رئیس‌جمهور هماهنگی کامل داشت و حمایت‌های جدی دولت نهم از وزارت آموزش و پرورش، مؤید این مسئله است؛ حمایتی که در دولت‌های قبلی سابقه نداشت.

در واقع می‌توان گفت طرح ساماندهی به دلیل کم‌توجهی به واکنش‌های سیاسی، در عمل با موفقیت همراه نشد.
اینطور نیست. این طرح موفقیت‌های مهمی در پی داشت. هنگام تدوین این طرح انتظار تحقق 50 درصد اهداف آن را داشتیم. هرچند کمتر از 50 درصد اهداف محقق شد ولی این طرح، آموزش و پرورش را وارد مسیر جدیدی کرد و موج دوم ساماندهی که از سال تحصیلی جاری آغاز شد، با آسیب‌شناسی فاز اول ‌طرح ساماندهی همراه شد و به همین دلیل، شیب ملایم‌تری برای آن در نظر گرفته شد و تغییراتی پیدا کرد.

مثلاً‌ چه تغییراتی؟
بخشی از تغییرات، به قانون خدمات کشوری بازمی‌گردد. وزارت آموزش و پرورش دست بلند کرد و گفت آقا من می‌خواهم اولین وزارتخانه‌ای باشم که این طرح را اجرا می‌کنم. اکنون شرایط ویژه و جو سنگینی برای ساماندهی منابع انسانی آموزش و پرورش وجود دارد ولی با توجه به ظرفیت‌های بالای این وزارتخانه، مسیر عالمانه‌ای را که علی‌احمدی ترسیم کرد، پی گرفتیم.

طرح ساماندهی بر کاهش مراکز تربیت معلم تأکید داشت ولی به نظر می‌رسد شما این تأکید را نادیده گرفتید.
براساس تصمیم شورای معاونان قرار بود مراکز تربیت معلم از 114 به 53 مرکز کاهش یابد. برخی نمایندگان مجلس به شدت با این تصمیم مخالفت کردند. مطالعات کارشناسی نشان می‌داد که مراکز کنونی تربیت معلم از کارایی لازم برخوردار نیستند و بودجه زیادی را مصرف می‌کنند بی‌آنکه خروجی مطلوبی داشته باشند.

با این حال فشار نمایندگان مجلس، مدرسان و دانشجویان این مراکز باعث شد تا به جای تعطیلی، به استانداردسازی مراکز تربیت معلم توجه شود. بدین ترتیب ظرفیت این مراکز از 13هزار به 28هزار دانشجو افزایش می‌یابد تا سالانه از بین دانش‌آموختگان آن، 24هزار نفر جذب آموزش و پرورش شوند.

این یعنی عقب‌نشینی در مقابل فشارهای بیرونی؟ درست مثل تعطیل نکردن مدارس کوچک؟
این تصمیم موجب همراهی نمایندگان مجلس با وزارت آموزش و پرورش شد ولی استانداردهای سختی را برای مراکز تربیت‌ معلم و مدرسان آن در نظر گرفتیم تا از اتلاف منابع جلوگیری شود.

در مورد مدارس کوچک هم باید بگویم در طرح ساماندهی تصمیم گرفته بودند مدارس راهنمایی و دبیرستان با کمتر از 40 دانش‌آموز را تعطیل کنند. این تصمیم به یک مسئله چالش‌برانگیز بین آموزش و پرورش با خانواده‌ها و نمایندگان مجلس تبدیل شد.

می‌دانیم که برخی روستاها 50 کیلومتر با شهر فاصله دارند و تعطیل کردن مدرسه این روستاها، به ویژه مدارس دخترانه، به معنی ترویج بی‌سوادی است. به همین دلیل تصمیم گرفته شد که مدارس موجود تعطیل نشوند و شرط 40 دانش‌آموز، فقط برای مکان‌یابی مدرسه‌های جدید در نظر گرفته شود. مقایسه هزینه‌های نهضت سوادآموزی با مدرسه‌های کوچک ما را به چنین تصمیمی رساند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 23036

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • قاسم IR ۰۸:۰۲ - ۱۳۸۸/۰۸/۱۴
    0 0
    لطفا آقاي محسن پوراعلام نمايندچرا باخانواده هاي معظم شهداوبخصوص ايثارگران شمالي دشمن بوده وخيلي دهن بين هستند ودراين راستامديرآموزش وپرورش استثنايي شهرتهران وخواهر توانمند 2شهيدانقلاب اسلامي رادرهفته دفاع مقدس بركنار كردند!!!