به گزارش خبرآنلاین، در جدیدترین شماره کتاب هفته «نگاه پنجشنبه» پرونده ای درباره عشق منتشر شده است. در این پرونده خسرو ناقد درباره هنر به خود عشق ورزیدن، یادداشتی نوشته است. شمس لنگرودی از نسبت معشوق شعر معاصر با معشوق شعر سنتی فارسی نوشته است. دکتر غلامحسین معتمدی عشق و انواع آن را از منظر روانشناسی بررسی کرده است.
ابوتراب خسروی نیز نگاهی داشته به مفهوم عشق در شعر و ادبیات کهن. گفتوگو با عبدالجبار کاکایی درباره جایگاه عشق در ترانه امروز ایران نیز از دیگر مطالب این پرونده است. در هفت روز هفت یادداشت؛ صادق زیباکلام دستاوردهای زیستمحیطی همه جناحها را به بهانه تخریب ظفرمندانه محیط زیست به زبانی تند و تیز و طنازانه قلمی کرده است.فریدون مجلسی یادداشت مفصلی نوشته است در چند و چون جامعه مصرفی و مصرف و تعاریف موجود از آن در جوامعی چون هند، چین و ایران.
شعرهایی تازه از شراره کامرانی و عباس چشامی و داستانی از فردیناند فنشیراخ به ترجمه محمود حسینیزاد در بخش ادبیات آمدهاند.
در مطلبی با عنوان «دل که دریایِ خون نشه دل نیست» نوشته سیدعبدالجواد موسوی اشعار جالبی منتشر شده است، بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانیم: «ما همه عمر عاشق بودیم. معشوق؟! گو هر که میخواهد باشد. هوسبارهای دروغزن و بیآزرم یا گولی بیاصل و نسب. معشوق بهانه است، عشق را «عشق» است:
گو نباشد به جهان دلداری
دست در گردن خود میفکنم
چنین تلقی و پنداری از عشق ربط چندانی به عالم واقع ندارد. از سینما و ادبیات میآید که بنمایهاش خیال است؛ و خیال قوت روزانه ماست، که اگر نبود، مناسبات بیرحمانه عالم واقع ما را از پای درمیآورد. این روزها عشق هم حساب و کتاب دارد و ما حتی در پستترین مراتب وجودیمان با حساب و کتاب بیگانهایم. بگذریم. سخن گفتن از عشق آن هم با حزم و احتیاط و تمثیل و کنایه برای من دشوار است. پس به همین اختصار بسنده میکنم و شما را دعوت میکنم به خواندن این چند سروده. امید که مقبول افتد.
خیال یار
خاک اگر بر سر نشیند، داغ اگر بر دل
چشم اگر بر در بخشکد، پای اگر در گل
باز هر شب مینشینم تا چو ماه نو
آسمان ناتمامم را کنی کامل
نسبتم با تو حدیث ماهی و آب است
ای خوشا خوش، غوطه در دریای بیساحل
پیرهن بردار، عریان شو که میخواهم
هیچ دیواری نباشد بین ما حائل
پیر ما گفتا: «خیال یار خوش چیزی است»
عمر زایل شد خیال او نشد زایل
تلختر از این حکایت نیست در عالم
میل تو با یار و او با دیگری مایل
آری آری خوشخیالی عالمی دارد
تا نباشد در جهان معشوقهای قابل
تا ابد همسنگ عشقم نیست معشوقی
بگذرم از این خیالات کژ و باطل
هیچکس جز دل نمیگیرد سراغ از من
هیچکس جز من نمیگیرد سراغ از دل
اگه عاشقا نباشن...
پسرم چشماتو وا کن
این ورا خیلی شلوغه
هرکی بت هرچی که میگه
نصف بیشترش دروغه
خودمونیم مابقیشم
یه جورایی حرف مفته
یه نفر حتی تو مستی
یه کلوم راس نگفته
نه که فکر کنی که دیگه
راستی و درستی مرده
یه سر و دوگوش قصه
همه خوبیا رو خورده
توی این دوره زمونه
دل خریداری نداره
هرکسی اهل دروغ نیس
هیشکی باش کاری نداره
میگن هرکی مثل ما نیس
بهتره بره فنا شه
ولی تو به من نیگا کن
با اینا کاریت نباشه
خشم و نفرت، بغض و کینه
مفت چنگ هرچی گرگه
دل عاشقا رو دریاب
دل عاشقا بزرگه
تو دل بزرگ عاشق
میشه یه دنیا رو جا داد
همه پاپتیارو
میشه اون گوشه پنا داد
عاشقا مثل خود عشق
سادهان اما عمیقن
ظاهراً بیکسن اما
با خدا خیلی رفیقن
اگه عاشقا نباشن
نه خدا هست و نه بنده
اگه عاشقا نباشن
همه دنیا میگنده
تو که از تبار عشقی
نذا عاشقی بمیره
نذا اون که شبپرسته
خورشیدو ازت بگیره
کمترین حق تو شادی
کمترین سهم تو خندهس
تو تیول هیچکسی نیس
آسمون مال پرندهس
ساکنان تهران برای تهیه این شماره و شماره های پیشین و برای اشتراک این نشریه، علاوه بر حضور در نمایشگاه مطبوعات کافی است با شماره های 88557016 الی 20 تماس بگیرید. همچنین این هفته نامه در دکه های روزنامه فروشی و کتابفروشی های معتبر تهران توزیع شده است.
6060
نظر شما