به گزارش خبرآنلاین،«ماه به روایت آه» عنوان تازهترین اثر منتشر شده ابوالفضل زرویی نصرآباد و روایت او از زندگانی و شخصیت حضرت ابوالفضل العباس(ع) است. نویسنده در این کتاب کوشیده تا از زبان 12 راوی، ناگفتههایی از قبل و بعد از شهادت پرچمدار کربلا را با امانتداری، پایبندی به مستندات تاریخی و روایی و پرهیز از اغراق، روایت کند. این کتاب عصر سهشنبه هفتم آذر در فرهنگسرای ارسباران بررسی شد.
ابوالفضل زرویی نصرآباد در این نشست به این موضوع اشاره داشت که ما در روایت ادبیات مذهبی از دو طرف بام افتادهایم، از یک سوی ادبیات مداحی داریم و از سوی دیگر عدهای تمام روایات این ادبیات را در نظر میگیرند.
بخشهایی از حرفهای زرویینصرآباد دراین نشست به نقل از ایسنا میخوانید:
- من در اینجا حضور یافتم تا نظر دوستان را بشنوم و اثر بیمحابا نقد شود، چرا که واقعیت این است هر کاری اگر با سنجه نقد سنجیده نشود، بهبود پیدا نمیکند. من میتوانم سختیهای کار را به عنوان دفاعیه مطرح کنم و عیبهای خود را بپوشانم، اما واقعیت این است که همه این نظرها میتواند کمککننده باشد.
- اینکه در ادبیات مذهبی تا کجا میتوان پیش رفت و از خیال بهره برد، به شعور نویسنده برمیگردد. متأسفانه ما از دو طرف بام افتادیم؛ از یکسو ما یک ادبیات مداحی داریم که مبتنی بر هیجان است و از سمت دیگر بعضیها از ادبیات دینی توقع دارند به تاریخ توجه زیادی داشته باشد و هیچ روایتی در نوشتن ادبیات دینی نادیده گرفته نشود که این مرز بسیار باریکی است.
- درباره اینکه این کتاب چقدر مبتنی بر واقعیت است، این اطمینان قلبی را دارم که تمام تلاشم بوده که چیزی را بر وقایع اضافه نکنم و شأن کسانی که نقلکننده است، محفوظ بماند و سعی کردهام چیزی را که مدخلیت تاریخی ندارد، منتسب نکنم.
- تنها در جاهایی دخل و تصرف شده که شاید اعمال ذوق باشد، مثلا به جای تاریخ قمری، از تاریخ شمسی در وقایع استفاده کردم، برای اینکه خواننده فارسیزبان ذهنیت بهتری داشته باشد. این یک کار ذوقی است و دروغ نیست و در جاهایی هم اگر چیزی را اضافه نکردم، فکر میکردم که روایت ضعیفی است و نباید نقل شود.
-متأسفانه درباره حضرت عباس (ع) و امام حسین (ع) و دیگر ائمه (ع) این مشکل وجود دارد که فقط به کیفیت و تاریخ شهادت پرداخته شده است، ولی درباره تولد، زندگی، کار، شغل و دیگر مسائل توجه نشده است و مطلبی وجود ندارد. برای همین خیلی از ادبیات دینی ما درباره زندگی ائمه (ع) و معصومین (ع) فقیر است و من در این اثر به دنبال روضهخوانی نبودم و نمیخواستم شرح خود واقعه را بدهم، هرچه در کتاب من هست، قبل و پس از واقعه کربلاست.
- برای همین احساس کردم اتفاقاتی که مرتبط با زندگی حضرت عباس (ع) است، اطلاعات کمی است و اگر هم وجود دارد، با بیسلیقگی و بیذوقی نشر پیدا کرده است. کتابهایی که در زمینه ادبیات دینی منتشر میشود، کتابهایی است که به قول آقای خرمشاهی، برای نخواندن است؛ نه خواندن، چرا که اشکالات و غلطهای زیادی در آنها وجود دارد و باز جالب است که در کتابهای دیگر که چاپ میشود، از همان کتابهای قبلی که اشتباه دارد، به عنوان منبع استفاده میشود.
- ادبیات مذهبی جزو شاخههای مورد علاقهام بود. همیشه یک قسمت از مطالعات من خواندن متون مذهبی و تاریخ اسلام بوده که برایم جذاب بوده است. همچنین از یک طرف احساس میکردم در یکسری از شاخهها متأسفانه به علت ورود پیدا نکردن آدمهایی که کار را تخصصی ببینند، یک مقدار این نوع ادبیات آسیب دیده است و بیذوقیهایی در ظاهر و محتوای آثار مذهبی وجود دارد و یک عده دورهمی این نوع ادبیات را قبضه کردهاند و همان کتابها هنوز با همان غلطها چاپ میشوند.
- گاهی اوقات آدم نیاز دارد تا یک ادای دین کند، البته نه اینکه ادعای بزرگی کنم، چون نمیتوانم از پسش برآیم. من از اول کار هم فکر میکردم تلاش کنم تا این اثر نسبت به دیگر آثار بهتر نوشته شود، البته متأسفانه چون در این زمینه کار کمی نوشته شده است، قلم شکسته من مورد توجه قرار گرفت.
- حس خودم است که در این شاخه ادبی علیرغم نظر کسانی که از بیرون ایستادهاند و فکر میکنند بیشترین سرمایهگذاری در این بخش میشود، اما باید گفت ادبیات آیینی یکی از مظلومترین شاخههای نشر کشور است.
صادق کرمیار هم در این نشست در مورد کتاب زرویی صحبت کردک که بخشهایی از صحبتهای او بدین شرح است:
- وقتی یک کتاب چاپ میشود، دیگر برای نویسنده نیست و هر دفاعی از اثر هم در خود کتاب است. دوستی وقتی این کتاب را مطالعه کرده بود، به من میگفت که آیا این کتاب یک رمان است یا یک اثر تحقیقی. به نظر من این اثر یک رمان است، چرا که دلایل تکنیکی برایش وجود دارد. کتاب درباره زندگی یک انسان از زمان تولد تا مرگش را روایت میکند که این از ویژگیهای رمان است. همچنین بهرهگیری از زبان تخیلی و زاویه دید متنوع در این اثر وجود دارد.
-در این کتاب شخصیتپردازی بسیار دقیقی داریم که قالب داستانی به خود گرفته، در حالیکه مبتنی بر اسناد تاریخی هم است، در واقع این رمان بازآفرینی یک روایت تاریخی است و نویسنده این کار را به خوبی انجام داده است.
-اگر به دنبال واقعه تاریخی باشیم، نویسنده وقایع تاریخی را از زمان پیدایش بنیهاشم تا پایان بنیامیه به طور دقیق نشان داده و پرداخته و فرازها و نقاط عطف تاریخی آن دوره را به خوبی نشان داده است. اما با این حال این اثر باید به عنوان یک رمان بررسی شود.
-برای خواننده مهم نیست که نویسنده چقدر تحقیق کرده و چه متونی را زیر و رو کرده است؛ برای خواننده مهم این است که از خواندن کتاب لذت ببرد، که البته نویسنده این لذت را به خواننده میدهد و با پرداختن از زوایای مختلف به زندگی حضرت ابوالفضل (ع) این اتفاق افتاده و این زاویه نگاه به حضرت ابوالفضل (ع) رنگ تازهای به خود گرفته است.
- آقای زرویی یک شعر زیبا درباره حضرت ابوالفضل (ع) داشتند و آقای سیدمهدی شجاعی به آن شعر بسیار علاقهمند شدند و این پیشنهاد را دادند که آقای زرویی کتابی درباره حضرت ابوالفضل بنویسند، اما من مخالف این کار بودم، چون کار بسیار دشواری بود و معتقد بودم زمان طولانی خواهد برد و ممکن است حاصل کار هم چیزی درنیاید که خود نویسنده هم راضی باشد، ولی وقتی کتاب را خواندم، دیدم که درخواست آقای شجاعی بسیار درست و هوشمندانه بوده است و خوشحالام که آقای زرویی به حرف من گوش نکرد و درباره حضرت ابوالفضل (ع) نوشت.
- ما در زمینه طنز موضوعات مختلفی داریم. طنز مذهبی از موضوعات دشوار و البته خطرناک است، چرا که نوشتنش بسیار دشوار است. یکی از کسانی که خیلی خوب این کار را انجام داده، آقای سیدمهدی شجاعی است که در رمان «کمی دیرتر» به بهترین شکل این کار را انجام داده و از پس آن برآمده است. آقای زرویی هم میتواند به طنز مذهبی روی بیاورد و آن را جدی بگیرد.
57244
نظر شما