یکسال پس از تقاضای صدور مجوز چاپ کتاب «صراحت‌نامه» (مصاحبه با آیت الله هاشمی رفسنجانی) این کتاب، مجوز نشر گرفت.

مهر گزارش داد: کتاب «صراحت نامه» شامل متن کامل گفتگویی است که آیت‌الله هاشمی رفسنجانی با ماهنامه مدیریت ارتباطات انجام داده و سال گذشته در این ماهنامه منتشر شده است، یک سال پس از ارائه به اداره کتاب به منظور نشر در قالب کتاب موفق به دریافت مجوز نشر شد و هفته آینده به بازار کتاب وارد می‌شود.این گفتگو به دلیل بازتاب‌های گسترده‌ای که همزمان با انتشار در دومین شماره از ماهنامه مدیریت ارتباطات به همراه داشت و برگزیده جشنواره سراسری مطبوعات و خبرگزاری‌ها نیز شد از سوی انتشارات سیمای شرق و در قطع پالتویی در دست انتشار قرار گرفت.

 

خبرآنلاین دو بخش از این گفتگوی صریح و خواندنی را منتشر می کند:

«انگیزه شما از نگارش آن نامه سرگشاده به مقام معظم رهبری چه بود؟ چه چیزی شما را مجبور به انتشار آن نامه کرده بود؟
دیدم کار بسیار زشتی انجام شد. همه می دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می دهند. ولی همه می دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، آقای احمدینژاد حرفهایی را زده بود که غیرواقعی بود. تأسف بیشتر از این بود که همان حرفهای دروغ را پایه تبلیغات خویش قرار دادند و در اجتماعات از آنها سوءاستفاده می کردند. انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکسالعمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من، آقای خاتمی، آقای ناطق نوری و آقای کروبی که رؤسای جمهوری و رؤسای مجلس بودیم، همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و اینگونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد. در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرفهای ناقص گفته اند. ترجیح می دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه ای تهیه کردم. چون می بایست جواب آن حرفها داده می شد. می گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سؤال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحث خلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه شنبه می دادم، روزنامه ها چهارشنبه می نوشتند و اگر چهارشنبه می دادم، پنجشنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می شد. می خواستم جواب آن حرفها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار موثق، شور و اشتیاق مردم را می دیدم. از برنامه های محافل مجریان انتخابات هم خبر داشتم.
به هر حال در همان فرصت باقیمانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله 2 ساعته باقیمانده نامه به ایشان نرسیده بود، چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از روی کامپیوتر می خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را ندیده بودند.
پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه های شما گفت. گفتم: فضا به گونه ای بود که اگرچه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه ای روی نامه ندارم ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می کردم. گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می خواندید و به من می گفتید، منتشر نمی کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر کنم دو حالت دارد: اگر آقای احمدی نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.
*

نظر شما به عنوان شخصیتی که هم تجربه اش را و هم مدیریتش را داشتید و همین الان هم در رأس بالاترین نهاد مشورتی نظام نشسته اید، در مورد فضای رسانه ای چیست؟
باید اولاً واقعیت محیط و مخاطب را بشناسیم. ثانیاً حرفهایی که مخاطب را فراری بدهد، نگوییم و حرفهایی بزنیم که وجدان طرف را قانع کند. البته اگر کسی خودش عقیده ای دارد، حرفهای خودش را هم در آن قالب می تواند در بیاورد. ما توقع نداریم بی بی سی بیاید سیاست کشور خودش را فراموش کند. سیاست آن کشور را در هر برنامه ای می بینید، حتی سیاست استعماری اش را. با شیوه ای حرفه ای خود را در مغز مردم جا می کند. ما باید با دانش روانشناسی، جامعه شناسی و پیش بینی آینده آشنا باشیم. الان خیلی چیزها در اطلاع رسانی شرط است.


فرض کنید آقای مهاجرانی به عنوان کسی که سالها معاون شما بوده، وقتی شما ایشان را در بی بی سی فارسی می بینید، چه احساسی به شما دست می دهد؟
مایل نیستم هیچ وقت از آن رسانه استفاده کنم. آنها خودشان می دانند و من نمی دانم چه دلیلی برای خودشان دارند. حرف خودم را هم نمی خواهم به آنها تحمیل کنم.


این رسانه های حرفه ای خارجی که اشاره کردید، فکر می کنید در مدیریت افکار عمومی داخل کشور ما در مقایسه با رسانه های داخلی، چه وزنی دارند؟
مردم فرق می کنند. خیلی از مردم هستند که پیشداوری دارند و خیلی به حرفهای آنها توجه نمی کنند و گوش هم نمی دهند. ولی بخشی هم هستند که فقط همانها را می گیرند. بخش دیگری هم هستند که هر دو را می گیرند و مقایسه می کنند.


فکر می کنید مدیریت رسانه موجود در کشور ما چه مقدار در پیدایش عمق اتفاقات پس از انتخابات تأثیرگذار بود؟
من از سبکی که دارد عمل می شود، راضی نیستم. باید خیلی حرفه ای تر از این، واقعی تر و مخاطب شناس تر و حقیقتگوتر باشد. ما نیاز به رسانه ای داریم که واقعاً مورد اعتماد مردم باشد و مردم حرفش را بفهمند و قبول کنند. این دور از دسترس نیست و قابل تأمین است.


فرمایشات شما در مورد رسانه ملی است یا مجموع رسانه ها؟
همه رسانه ها، به خصوص رسانه ملی که تأثیرگذاری بیشتری دارد.

*
تا الان نامه ای نوشته اید که از نوشتن آن پشیمان شده باشید؟
نه.
... احتمالاً برای خوانندگان ما جذاب خواهد بود که بپرسم یک روز کاری شما چطور میگذرد؟
الان روزهای کاری ام خیلی شلوغ و پرحجم نیست.
خودتان خواستید یا اجبار شد؟
مقداری اجبار شد و مقداری خودم خواستم.
این اجبار زمانه است یا حکومت؟
به خاطر شرایط سیاسی کشور است.
یعنی توافقی صورت گرفته است؟
نه. توافقی نبود. ببینید کارم از لحاظ وقتی که برای کار می گذارم، زیاد است. به غیر از پنج، شش ساعتی که می خوابم یا لحظاتی که سر ناهار یا نماز هستم، بقیه ساعات را کار می کنم. صبح ها برای نماز صبح بلند می شوم، اول نمازم را با مراسمی که دارد، می خوانم و بعد سراغ گزارش های شب میروم. معمولاً گزارشهای شب خیلی زیاد هستند، به خاطر اینکه روز غرب است و خبرهای اساسی هم از آنجا می آید. گزارشهای خودمان خیلی کم حجم است. می بینم در دنیا چه خبر است.
 

اینها را در منزل نگاه می کنید؟
بله. بعد رادیوهای خارجی را – هر کدام که خبر بیشتری دارد- می گیرم و بخشهای خبری آن را گوش می دهم. معمولاً نیم ساعتی را هم در حیاط کوچکی که داریم، دور حوض و باغچه راه میروم. الان هم در منزل فقط من و همسرم هستیم و کس دیگری نیست. معمولاً او بعد از اینکه نمازش را خواند، استراحت می کند و من صبحانه را آماده می کنم. گاهی می نشینیم صبحانه را یا با هم می خوریم یا من هنوز که او بیدار نشده، می خورم و راه می افتم. مسیر را هم معمولاً به گونهای تنظیم می کنم که به اخبار خودمان برسم. معمولاً ساعت 8 اخبار رادیو را در مسیر گوش می دهم. البته در مسیر هم اوضاع شهر را نگاه می کنم؛ لباس مردم، مغازه ها و ویترین ها را نگاه می کنم. در نیم ساعتی که در راه هستیم، خیلی چیزها از شهر می فهمم.


در ترافیک هم گیر می کنید؟
پلیس راهنما داریم. فقط جاهایی مثل چراغ قرمز که همه می ایستند، توقف داریم. چون به پلیس گفته ام که عبور نکنیم. البته گاهی در جاهای شلوغ در ترافیک می افتیم یا شب موقع بازگشت، به جای نیم ساعت، یک ساعت در راهیم. من از جماران به اینجا می آیم. معمولاً اگر وضعیت عادی باشد، 35 دقیقه در راهم و اگر ترافیک غیرعادی باشد تا یک ساعت هم طول می کشد. اینجا هم که می آیم، اول روزنامه ها را می آورند و تیترها را نگاه می کنم. خیلی روزنامه هست، اگر مطلبی برایم جالب باشد، کنار می گذارم و بعداً مطلبش را می خوانم. در این فاصله هم تلویزیون روشن است و هرچه بخواهم چه از ماهواره و چه از تلویزیون خودمان می بینم. رادیو پیام هم گوش می کنم که خوب است و هر یک ربع اخبار پخش می کند...»

 

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 279557

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 10
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بهروز KG ۱۶:۵۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    زنده باد هاشمی
  • بدون نام KG ۱۷:۱۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    خبر آنلاین احمدی نژادی هستی که یه زنده باد هاشمی خالیو نمیزاری !!!!!!!!!!
  • بدون نام IR ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    54 4
    درودبرامام(ره)ویارانش!
  • من IR ۱۹:۳۵ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    38 4
    هاشمی ازت خوشم نمیاد ولی حرفات حرفای یه انسان منطقیه.
  • بدون نام IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
    12 97
    حرفهای احمدی نژاد در آن مناظره بیشتر متوجه فرزندان آقای رفسنجانی بود و دیدیم که حرفهاش هم به اثبات رسید .تحت تعقیب قرار گرفتن و زندانی شدن دو فرزندش که در آشوبهای سال 88 نقش کلیدی داشتند صحت ادعاهای احمدی نژاد را نشان نداد؟ نقش خانواده این آقا در اغتشاشات سال 88 کاملا محرز شد . داستان زبیر و فرزندش در تاریخ خیلی عبرت آموز است .
    • بدون نام IR ۲۰:۲۴ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
      22 1
      دوست عزیز حرفها و منش و طبع آقای احمدی نزاد هم روشن شد.
    • بدون نام IR ۲۰:۵۳ - ۱۳۹۱/۱۲/۰۹
      11 2
      هنوز بیدار نشدی؟؟؟؟
  • بدون نام IR ۰۰:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۰
    9 6
    حضرت آقا خامنه اي زنده باد هاشمي پاينده باد بهار نابود باد!
  • یک رفیق قدیمی IR ۰۶:۴۴ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۰
    6 2
    چرا بهار نابود بشه آن هم باشه شاید بعد از چند سال بگیم عجب بهاری بود
  • بدون نام IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۲/۱۰
    4 4
    اقای هاشمی ماهواره دارنا