۰ نفر
۳۰ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۸:۴۳

یادم هست سال 76 هم نوشتن همین قدر سخت بود.عادت کرده بودیم به نقطه‌چین‌ها، به درگوشی گفتن‌ها، به در پرده صحبت کردن‌ها و یک دفعه همه چیز عوض شد و این امتحانی سخت بود برای شاعرها، قصه‌نویس‌ها، روزنامه‌نویس‌ها، منتقدها، فیلمنامه‌نویس‌ها و فیلمسازها. عادن کرده بودیم به نوعی گویش که زیباشناسی خود را رفته رفته پیدا کرده بود و ناگهان ویران شد.

این اتفاق، تازه نبود سال 57 هم افتاد و هنر و نقد و روزنامه‌نگاری کشور را لااقل برای یک دهه دچار سردرگمی کرد. به نظر می‌رسد این دفعه باید درس گرفت و از افراط [شعاری‌نویسی و اعلامیه‌محوری] و تفریط [مبهم‌نویسی و برای مخاطبِ فرضی ِ خاص نویسی] دست برداشت.

واقعیت این است که نه شعارنویسی جواب داده و زیباشناسی خودش را به جامعه منتقل کرده نه مبهم‌نویسی که در واقع نتیجه‌ی جنگ مؤلف با زبان است نه تعامل با آن.[کسی را سراغ ندارم که از این جنگ جان به سلامت در برده باشد چون زبان خیلی قوی‌نر از استعدادهای موجود است.]

می‌ترسم در چهارسال یا هشت سال پیش ِ رو دوباره فرصت‌ها را برای جهانی شدن هنر و ادبیات و روزنامه‌نگاری خود به باد دهیم و همان بلایی که سر ِ نسل هفتاد آمد سر ِ نسل ِ نود هم بیاید. نسل هفتاد واقعاً این توانایی را داشت که حتی جلوتر از دیپلماسی کشور با تاریخ و جهان پیرامونی مرتبط شود و بن‌بست‌های ساختاری رسانه‌ای را از پیش پای هنر معاصر ایران بردارد اما همه چیز همه چیز همه چیز قربانی استراتژی اشتباه این نسل شد.بچه‌های دو دهه اخیر به یاد ندارند اما من به یاد دارم من وسط این جنگ بودم.

آنچه خواهان آنم بازنگری تجربه‌های گذشته است.فقدان جهان‌نگری دندان‌گیر در آثار نسل هفتاد، کج‌روی استراتژیک‌شان را رقم زد. حتی در حوزه‌ی رسانه هم ما شاهد این قصه بودیم و از رسانه به مثابه توپخانه استفاده شد. روزنامه‌نگاری آن دهه می‌توانست ما را هم‌شانه‌ی اروپایی‌ها و امریکایی‌ها مطرح کند اما آنچه اتفاق افتاد استفاده از موشک کروز برای شکار یک گنجشک بود.هنوز هم اگر به آرشیو روزنامه‌های 1376 تا 1380 مراجعه کنید از خلاقیت و درخشانی زبان و رهاشدگی انفجاری انرزی متن حیرت‌زده می‌شوید و البته از عمق دانش و بینش روزنامه‌نگاران آن دهه.افسوس که همه برباد شد.

فرصت ما برای بازسازی هنر و رسانه کشور چندان زیاد نیست.حتی اگر چهار سال بعد یا هشت سال بعد هم این فرصت تمدید شود دیگر ما پیرتر از آنیم که طرحی نو در اندازیم.من از همین الان دارم به ساعتم نگاه می‌کنم و شمارش معکوس را شروع کرده‌ام.وقتی که انتخابات 76 تمام شد من 29 ساله بودم اما الان 45 ساله‌ام و هشت سال بعد[اگر زنده باشم]53 ساله. زمان را دست ِ کم نگیرید. بی‌ترحم است برابر جوانی.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 299686

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ابوالفضل IR ۱۹:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۳/۳۰
    0 4
    امید ورارم از این فرصت اندک نیز نتوانی بهره ای ببری و این امید ت هم مانند سایرش بسوزد و کلید تدبیرتان در سوراخ قفل خواست ههای نامشروعتا ن بشکند - مطما باشید ما از خون عزیزانمان دست بر نمی داریم تا شما ابن الوقت هارا سوار خر مراد ببینیم
    • بی نام IR ۱۹:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۶
      2 0
      خیلی برای شما متاسفم برای این طرز فکر و نظر!!!!امید اهداف متعالی رئیس جمهور بسوزه یعنی امید ملت ایران و تو بسوزه!!کلید تدبیر دوست داری بشکنه یعنی از روی افراط و تعصب حاضری ایران رو به زوال بره ولی افراطی گری تو باقی بمونه!!!!!!!!متاسفم
    • بی نام A1 ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۵
      0 0
      میشهدر مورد خون عزیزانی که می گی واضح تر صحبت کنی !؟!؟!؟!؟!؟!!؟
  • مهدی A1 ۱۹:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۱۳
    0 0
    متاسفم برات .... فقط همین