علی ضیاء: اتفاقی مجری شدم / بچه هیات هستم / دنبال قرتی‌بازی نیستم

مجری جوان رادیو و تلویزیون می‌گوید بازیگری و حتی نویسندگی را می‌شود تعلیم دید، اما اجرا باید در خون یک فرد باشد

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سیدعلی ضیاء از معدود مجریانی است که از رادیو به تلویزیون آمده است.

پخش برنامه صبح‌گاهی «ویتامین 3» از 11 آذرماه سال 91 با اجرای ضیاء آغاز شد و تا 18 تیر 92 ادامه یافت. «ویتامین 3» هرچند صبح‌ها به روی آنتن می‌رفت، اما توانست مخاطبان بسیاری را بدست بیاورد. او در کارنامه خود اجرای برنامه‌های متفاوتی را بر عهده دارد که یکی از آنها «ماه عسل» در سال گذشته بود.

ضیاء در آخرین برنامه «ویتامین 3» ضمن خداحافظی از مخاطبان این برنامه اعلام کرد که برای سازندگان برنامه «ماه عسل» آرزوی موفقیت می‌کند، هرچند که سال گذشته کسی برای او این آرزو را نداشت. ضیا با فارس گفت‌وگوی طولانی انجام داده که بخش‌هایی از آن را می‌خوانید:

-من سیدعلی ضیاء، متولد سال 1364، دانش‌آموخته دانشگاه آزاد رشته مکانیک جامدات، عضو چهارم و آخر خانواده چهار نفره هستم.

- (درباره ارتباط مکانیک جامدات با اجرا): ‌فکر می‌کنم خیلی ربط دارد. یعنی من یک رفیق دارم یک کتاب می‌نویسد درباره ربط شعر سپید با رشته مکانیک. یکسری قوانین جدید را کشف کرده است. به عنوان مثال می‌گویم شما یک حبه قند را از بالا می‌اندازید پایین، در علم مکانیک می‌گوید که این کاملاً می‌افتد پایین اگر عوامل بیرونی نباشد، با یک G ثابت که 8/9 است می‌آید پایین، اگر که باد باشد قاعدتاً قند به حالت چرخشی پایین می‌آید، یعنی حالت شعر نوشتاری را تداعی می‌کند. یعنی ربط شعر سپید به مکانیک را درست می‌کند.

ولی عموماً بچه‌های فنی، بچه‌های هنری‌تر هستند. همه دوستان من که کامپیوتر و مکانیک و برق و پزشکی خوانده‌اند خیلی آدم‌های شاعر و فیلم‌دوست هستند. یک خلاقیت ذاتی که در ریاضی و فیزیک وجود دارد، برای آرامش یک وقت‌هایی می‌روی سمت هنر. من خودم وقتی خسته می‌شدم یک وقت‌هایی کتاب شعرم را باز می‌کردم و شروع به شعر خواندن می‌کردم. یک بخش‌اش این است ولی در زمینه مکانیک هم همیشه حرفی برای گفتن داشتم و عضو انجمن مخترعین کشور هستم و رتبه خوارزمی گرفتم.

- (درباره عضویت در انجمن مخترعین کشور): من یک موتور ساخته‌ام،‌ یک موتور نیم‌دوّار؛ با یکی از دوستان خوبم این کار را انجام دادم، یعنی شاید او بیشتر زحمت کشیده است و یک موتور نیم‌دوّار با قابلیت کار کردن با انواع سوخت، سوخت‌هایی که ضریب تراکم یکسان دارند و می‌توانند توان یکسان بدهند.

- (درباره ورود به کار اجرا): خیلی اتفاقی وارد شدم، اگرچه هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست. من شنونده رادیو جوان بودم و گوینده‌های بسیار خوبی آن موقع در رادیو جوان فعالیت می‌کردند. برنامه‌های برنامه صبح و بعد از ظهر که «چهار راه جوانی» بود را دوست داشتم. حتی به خاطر برنامه صبح از خواب بیدار می‌شدم. چون هیچ وقت صبح زود بیدار نمی‌شدم؛ از زمانی که مدرسه تمام شد هیچ وقت صبح ساعت 8 بیدار نمی‌‌شدم.

آن زمان رادیو جوان برنامه‌ای داشت که من صبح‌ها می‌شنیدم. یک جمعه‌ای بود که من فردایش‌ امتحان استاتیک داشتم (بچه‌های دانشگاه به آن اُفتاتیک می‌گفتند)، خیلی سخت بود و همه یک بار می‌افتادند و خیلی اعصاب‌خورد کن بود، قید درس خواندن را زدم و برنامه جوانانه را گوش کردم. مجری برنامه می‌گفت شاهکارها و سوتی‌های خودتان را به ما بگویید. من هم زنگ زدم و با کسی که پشت خط بود صحبت کردم و او از من پرسید بچه کجایی؟ گفتم کاشان، گفت من هم دانشجوی کاشان هستم، صحبت‌ها گل انداخت و شماره خانه‌شان را داد که زنگ بزنم و با او صحبت کنم که هیچ وقت آن زنگ زده نشد.

از این ماجرا مدتی گذشت تا اینکه یک روز دانشگاه بودم، ساکم را روی دوشم انداخته بودم که بروم مسابقه والیبال. یک دفعه دیدم که یک نفر بلند بلند آهنگی از رضای یزدانی (ای رستاخیز ناگهانی ای رحمت بی‌منتها)، خوشم آمد و به خواننده گفتم خیلی مخلصیم خیلی دمت‌گرم، گفت چه شده؟ گفتم رضا یزدانی می‌خوانی، و بعد شروع کردیم به صحبت کردن درباره اوصاف رضا یزدانی. من هم یادم رفت مسابقه بروم، آخرش که خواستیم دست بدهیم گفتم خوشحال شدم من علی هستم و او هم گفت من هم روزبه هستم، در ادامه صحبت‌هایمان فهمیدیم ما همان دو نفری هستیم که آن روز با تلفن با هم صحبت کردیم. بعد گفت چه می‌کنی؟ آن زمان من برای چند جا می‌نوشتم، گفت نوشته‌هایت را بیاور. بعد هم نوشته‌هایم را برد برای سردبیر، او هم خوشش آمد و گفت بیا برای کار، رفتم و یک آیتم طنزی را شروع کردیم و شروع کردم به نوشتن به نام کاملاً جوانانه، چون تجربه طنز نوشتن نداشتم 5 یا 6 قسمت اول را با همکاری مادرم نوشتم و یک شخصیتی خلق شد به نام قلی که بعد هم به عنوان آیتم برگزیده انتخاب شد. قلی با لهجه کاشانی حرف می‌زدو هر بار اتفاقات جالبی برایش روی می‌داد. بعد هم آرام آرام تست دادم و نویسندگی‌ را هم ادامه می‌دادم در تمام دورانی که من گوینده رادیو بودم نویسنده رادیو هم بودم با افتخار،‌خیلی از برنامه‌هایی را که حتی گویندگی نکردم، نویسندگی کردم و قطعاً در برنامه‌ای که خودم گوینده بودم حتماً یک چند صفحه‌ای از خودم می‌خواندم.

- (درباره ورود به تلویزیون): آقای دکتر مسعود احمدی که الان مدیر شبکه شما هستند، یکسری رایزنی کردند و گفتند تو اگر می‌خواهی به تلویزیون بروی برو فقط آقای پورمحمدی (مدیر وقت شبکه سه) یک نامه برای ما بنویسد که تو را می‌خواهند و بعد تو برو. آقای پورمحمدی فکر نمی‌کنم برای هر کسی این کار را بکند ولی برای من لطف کردند و نامه را نوشتند و زحمت‌های آقای زاهدی بود،‌ این نامه نوشته شد و ما آمدیم برویم دفتر دکتر احمدی، گفتند آقای دکتر امروز نیامدند و فردا رفتیم گفتند آقای مهندس احمد‌پور آمده است.

قرار بود 8/8/88 بروم آن زمان آقای احمدی بود و بعد آقای مهندس احمدپور مدیر رادیو جوان شدند، آقای مهندس موافق این اتفاق نبودند که من رفته بودم روی آنتن و بعد از دو جلسه گفتند دیگر رادیو نیا. ولی من شب‌ها خواب رادیو را می‌دیدم و عشقم رادیو بود. من فرزند رادیو هستم. خلاصه رفتم از آقای مهندس خواستم که نامه‌ای به من بدهند و من بروم ادار‌ه کل نمایش و آزمون بدهم. تست بازیگری در رادیو دادم و 27/10/89 دوباره حکم بازیگری در رادیو گرفتم. با توجه به اینکه بازیگران رادیو هم می‌توانند در رادیو باشند و هم در تلویزیون من بازیگر رادیو محسوب می‌شوم و با همه‌ اوصافی که خیلی جاهای مختلف چه رادیو و چه رادیو فصلی و چه رادیو نمایش به من گفتند بروم پیششان کار کنم و قانوناً می‌توانم بروم ولی من دوست دارم صدایم فقط از رادیو جوان شنیده شود چون بزرگ شده آنجا و بچه رادیو جوان هستم و همیشه تلاش می‌کنم در رادیو جوان بمانم.

-  زمانی که مجری تلویزیون شدم، 5 سال گوینده رادیو بودم. یعنی صدای من از رادیو شنیده شده بود. من اصلاً نمی‌دانم کلاس اجرا خوب است یا بد، ولی می‌دانم کلاس بازیگری، خیلی کلاس خوبی است. قبل از اینکه بیایم اینجا نزد آقای سمندریان رفته بودم،‌ فن بیان پیش ایشان گذراندم، خدا رحمتشان کند. دوره‌های مختلف فن بیان از آقای سروش گرفته شده تا دوستان خوبم در کاشان. در زل گرمای تابستان تمرینات تئاتر داشتم و ایشان لطف می‌کرد و با من فن بیان کار می‌کردند و ما کاملاً پا برهنه بودیم و در یک خانه قدیمی تمرین می‌کردیم. نزدیک 20 دقیقه فکر می‌کند پایت روی زمین می‌آمد می‌سوخت. و این دوست من معتقد بود بخشی از بیان بدن است و شما باید بدنت درست شود تا اتفاقات بیانی‌ات هم درست شود. بعد حالت‌های مختلف بدن کار می‌کردیم و می‌رفتیم سراغ بیان و یکسری آموزش‌ها و بعد می‌رفتیم سراغ تمرین تئاتر.

- مجری‌های حال حاضر که صحبت‌شان است و همه بهتر از من هستند، کلاس شاید نرفته باشند، فن بیان گذرانده‌اند ولی به نظرم خیلی ذاتی است. بازیگری را می‌شود تعلیم دید حتی نویسندگی اما اجرا باید در خون تو باشد.

- کلاً فضایی که دارم،‌ فضای اجتماعی است که ناخواسته بخش زیادی از آن به سمت چالش می‌رفت. دوستان دیده‌اند گفت‌وگوی من با مسئولین را و خبرهایی که می‌خوانیم همه اینها یک بخشی از چالش‌ها و دغدغه‌های مردم را نشانه می‌گیرد. دغدغه اصلی من تحت هر شرایطی مردم هستند و نیاز اینکه الان ما چه کاری می‌توانیم بکنیم که حال مردم خوب شود. ما یک رسانه‌ای هستیم که مردم دوست دارند این رسانه را انتخاب کنند که حالشان خوب شود. من علی ضیاء وظیفه دارم در این آنتن تمام تلاش خودم را برای مردم کشورم بکنم. من بیشتر نگاه هم اینگونه است به رسانه. هیچ وقت دنبال شهرت نبودم و نیستم و اصل، زندگی‌ام است.

- شما سعی کنید خوب باشید، قطعاً مردم می‌بینند. مردم کاملاً متوجه می‌شوند شما راست می‌گویی به آن‌ها یا نه. یک زمانی ما دغدغه خودمان را داریم، این آدمها را مردم می‌شناسند و کاملاً مشهود هستند که راست می‌گویند یا دروغ. گاهی شده که من گفتم من به درد این برنامه نمی‌خورم بهتر از من را باید بیاورید، حتی در برنامه «ویتامین 3» هم اوایل واقعاً فکر می‌کردم یک آدمی باید باشد که خیلی بهتر از من باید باشد، آقای زاهدی لطف داشتند و من را انتخاب کردند.

- مطالعه اصل اول اجراست، یعنی مجر‌ی‌ها عموماً‌ آدم‌های مطلعی هستند. در حوزه‌هایی که خودشان کار می‌کنند و حوزه‌هایی که باید یکسری اطلاعات را بدهند، آدم‌های مطلعی هستند. مثلا یک روز دو تا نقاش مهمان ما بودند؛ یک نقاش ساختمان و یک نقاش کاغذ، بحث رنگ اَکرولیک شد، گفتند رنگ اَکرولیک دارد و من کاملاً‌ می‌دانستم. شما باید یک سابقه‌ای در این فضا داشته باشی که باید اولین فرش ماشینی که ساخته شد توسط نخ اَکرولیک بافته شده و خیلی مزیت دارد و... یعنی مطالعه بسیار به آدم کمک می‌کند و مردم هم متوجه می‌شوند شما نسبت به این موضوع آگاهی دارید.

- ما کارخانه فرش ماشینی داشتیم ولی اگر کارخانه فرش ماشینی هم نداشتیم من این را می‌دانستم. یعنی آن زمان هم که ما کارخانه داشتیم من نمی‌رفتم چون کلاس اول ابتدایی بودم. در خانه مادربزرگم همیشه دار قالی بود. در اتاق من فرشی است که مادربزرگم بافته است. پدر من همیشه می‌گوید یک کاشانی نباید در خانه‌اش هیچ وقت فرش ماشینی بیندازد.

- ما عملاً در برنامه «ویتامین 3» یک هفته جلوتر بودیم. برنامه‌ریزی که ما کردیم اینگونه بود که یک هفته جلو باشیم. ما میهمانان یک هفته را جلوتر بستیم. شنبه به شنبه اتاق فکر برای میهمان و انتخاب میهمان اتفاق می‌افتد و من و آقای زاهدی و دوستان دیگر آنجا هستند و براساس آن موضوعی که آن هفته قرار است بیفتد انتخاب می‌کنیم. این اتفاق برنامه است و من از یک هفته قبل فرصت دارم درباره میهمان فکر کنم و گاهی هم بعضی از اتفاقات می‌افتد و میهمانان عوض می‌‌شدند.

- برنامه «ویتامین 3» هدفش آن جمله مقام معظم رهبری مدنظر گرفته شده بود که امیدبخشی کنیم و فضا، فضای پرنشاطی باشد، الان که مردم ما خیلی مشکل دارند وظیفه من است که به عنوان کسی که دوست دارم شبیه مردم باشم، این است که حال مردم را خوب کنم و غم روی غمشان نگذارم. ولی هدف «ویتامین 3» این نیست که مشکلات را بگوید، ما اگر خبری را می‌خوانیم که خبر خیلی جدی‌ای هم است به شکل‌های مختلف با آن خبر شوخی می‌کنیم که ته آن شوخی مردم یک لبخند روی لبشان نقش ببندد.

- نور برنامه گزینه جوان یک طوری بود که رنگی بودن چشم‌های من دیده نمی‌شد و من خیلی حرص می‌خوردم. بعد که گذشت گفتم چه اتفاق خوبی افتاد هر کس من را می‌دید گفت اِ چشم‌هایت رنگی است؟ عموماً چشم رنگی من مشخص نمی‌شود. ولی فکر می‌کنم مردم ده دقیقه اول و یک ربع اول ظاهر شما را می‌بینند و بعد نگاه می‌کنند ببینند چه چیزی برای ارائه داری، حرفت چیست و کارت چیست؟ نگاه من به اجرا اینگونه نیست. من روز اول رفتم رادیو و در رادیو خیلی راحت است و همه هم فکر می‌کنند چه صدایی داری و همه فکر می‌کنند چه گوینده خوبی هستی. من فکر می‌کنم شنونده ده دقیقه اول به صدای زیبا حداکثر خیلی خیلی صدایت خوب باشد دل می‌دهد و بعد تکنیک تو را می‌خواهد که تو چه می‌کنی. من در رادیو جیغ می‌زنم و صدا را تغییر می‌دهم اصلاً هیچ کس متوجه نمی‌شود من هستم، مهم این است که شما چه ارائه می‌کنی و تکنیک تو چیست؟ مردم رادیو را به ضبط ترجیح می‌دهند؟ در تلویزیون هم همینطور است می‌توانند ماهواره را انتخاب کنند. ما سعی کردیم در هر برنامه‌ای من و آقای زاهدی در هر برنامه‌ای قرار می‌گیریم از هر اِلمانی کمک بگیریم مردم برنامه ما را ببینند، دکور خوب داشته باشیم، تیتراژ خوب داشته باشیم،‌ حرف خوب بزنیم، میهمان خوب دعوت کنیم.

من معتقد هستم مهم این است که شما با یک نقاش یک برنامه جذاب بسازید، این برنامه پلانش این بوده که مردم؛ مردم را ببینند و آدم‌های عادی بیایند در برنامه، یعنی این تیم برنامه‌ساز، گروه و پکیج اهل تفکر هستند و فکر می‌کنند. با یک نقاش و پرتقا‌ل‌فروش ساختن،‌ نشا‌ن‌دهنده برنامه خوب است وگرنه آدم معروف بیاوری همه برنامه را می‌بینند. من عضو کوچکی از یک تیم هستم در یک تیم و گروه قرار داریم تمام تلاشمان این است که برنامه خوب بسازیم.

- من بعد از هر برنامه فیلم آن برنامه را می‌بینم و دوم بازخوردهای آن برنامه را می‌بینم و می‌بینیم که چه کردیم و چه اتفاقی افتاده در برنامه. اگر کار اشتباهی و حرف اشتباهی در برنامه فردا عذرخواهی می‌کنم.

- خودم لباسم را تهیه می‌کنم و همیشه همینطور است. لباس بخشی از اختیارات مجری است در برنامه‌هایی که من کار کردم.

- من سعی می‌کنم شبیه خودم بپوشم و شبیه کسی دیگر نباشم. زیاد دنبال قرتی‌بازی نیستم ولی سعی می‌کنم مردم بپسندد و لباس خوب پوشیدن احترام گذاشتن به آن‌ها است و سعی می‌کنم احترام بگذارم. گاهی در طول هفته خیلی می‌چرخم تا یک پیراهن پیدا کنم، عموماً گران نیستند و حداقل کیفیت خوب داشته باشد که مردم بدانند من سعی کردم برای دیده‌گانش لباس خوب بخرم.

- (درباره تاثیر شهرت در روابط روزمره): من تمام تلاشم را کرده‌ام که هیچ تاثیری نگذارد. من هنوز سوار دوچرخه می‌شوم و می‌روم که نان سنگک بخرم.

- من بچه هیات هستم. در کاشان هم یک تکیه بزرگ است و همه سینه‌زنان امام حسین (ع) هستند و واقعاً کسی را نمی‌توانید پیدا کنید که هیاتی نباشد. من هنوز در هیاتمان مداحی می‌کنم.

- البته من سبکی که می‌خوانم اینگونه نیست که نوحه‌خوانی کنم. مَقتل می‌خوانم و شعر مقتل را متناسب با آن دکلمه می‌کنم که متن اهل بیت (ع) است.

- چند سالی است که در نقطه‌ای از کاشان به نام پانخل-ما کاشانی‌ها معتقد هستیم حضرت عباس(ع) شام تاسوعا می‌آید آنجا- و من آنجا افتخار این را دارم که ذکر حضرت عباس(ع) را بگویم و ذکر امام حسین(ع) را بگویم و یک نفر هم به من گفت شما نمی‌ترسید برنامه ماه عسل را هر روز تقدیم به یکی از اهل بیت می‌کنید؟ من گفتم شما در ایران یک نفر را پیدا کنید که غذای امام حسین(ع) را نخورده باشد وبه من نشان دهید، آن بی‌دینی هم که حق زندگی در ایران دارد وقتی پدرش مریض می‌شود نذری امام حسین(ع) را می‌دهد و سریع نماز می‌خواند و می‌گوید هرچه خدا بخواهد.

5858

کد خبر 303157

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 41
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    یک کلام ختم کلام ، بگو پارتی داشتم دیگه...چرا مدیر شبکه سه واسه من نامه نمیده؟
    • آبجی فاطی IR ۱۳:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
      2 0
      آخه خداییش حتی اگه کسی هم پارتی داشته باشه تااستعدادنداره موندگارکه نمی شه
  • محمد IR ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    ممنون از مطالب خوبتون
    • کیارش US ۱۵:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
      42 3
      مطلب واسه خبرگزاری فارس می باشد.
  • بی نام EU ۱۳:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    اصلا دنبال قرتی بازی نیستی!!!!!!! شما فقط سعی کن یاد بگیری به مهمونای برنامت احترام بذاری
  • ماندی A1 ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    برادر این زمان اگه پارتی نداشته باشی زندگی نخواهی کرد. اتفاقا پارتی داشته باشی بهشت را هم خواهی بدست می آوری.
  • نگار IR ۱۳:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    من موندم حالا که ماه عسل احسان علیخانی شروع شده این آقا اینقدر داره مصاحبه می کنه. نه واقعا چرا؟؟؟؟ یه بویی میاد شما حس نمی کنید؟
    • بی نام A1 ۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
      65 45
      چون به خوبی میداند که در حدو انازه های آقای علیخانی نیستش.
    • مجیدپرسپولیسی A1 ۱۵:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
      59 31
      چه ربطی داره؟ اگه اقای ضیا مجری برنامه ماه عسل نشدند باید دیگه حرف نزنند و مصاحبه نکنند؟!!
    • پري A1 ۰۵:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
      31 17
      چرا مقايسه! مگه بنده خدا حرفي از عليخاني و بقيه زده. بي نام جان فكر كنم تو بچگي خيلي با بچه‌هاي اقوام مقايسه شدي كه اينقدر در مقام قياس ديگران هستي
    • بی نام A1 ۰۷:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
      36 2
      عزيزم بهانه اش اتمام برنامه ويتامين ث هستش. كاش اين ماه حداقل فقط ياد بگيريم اينقد ندونسته قضاوت نكنيم.
  • بی نام A1 ۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    94 17
    آقای ضیائ اولین مجری بود که درماه مبارک برنامه نیمروز بانشاط اجرا کرد واین موضوع برای من جالب بود.الان مقداری به نظر من افت کرده ومطالعات کافی را برخلاف اظهار نظر در بالا ندارد.درضمن اگر کمتر به اصالت کاشانی خود اشاره میکردند بهتر بود.به هر حال او برای همه مردم ایران برنامه دارد ممکن است عده ای احساس تبعیض کند
  • بی نام A1 ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    76 38
    آقای ضیاء اصلاً مناسب تلویزیون نیست، ایشان فوقش مناسب اجرای برنامه هایی است که برای مخاطبان زیر بیست و دو سه سال ساخته می شود.
    • محمد IR ۰۹:۳۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
      33 5
      بهت تبريك ميگم كه 22 سالگي رو رد كردي. تو امروز موفق تريم فرد جهاني
  • هم دانشگاهی علی ضیا A1 ۱۶:۲۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    61 28
    علی ضیا مجری گری رو توی دانشگاه شروع کرد، صداش خوب بود ولی تکنیک نداشت و چرت و پرت می گفت و ما هی بهش می گفتیم دیوونه چرا اینو گفتی چرا اون کارو کردی. همین روزبه که می گه خودش از دست علی ضیا کلی حرص می خورد. وقتی رفت رادیو همه تعجب کردیم که چطور علی ضیا رو راه دادن ولی خیلی پیشرفت کرد تو رادیو. مادرش خیلی خانم محترم و با استعدادیه ولی خودش به نظرم نه زیاد. شایدم چون از اول می شناختمش اینجوری به نظرم میاد. همون موقع ها هم هی کاشون کاشون می کرد. به نظرم این ویژگیش خوبه که اصالتش رو دوست داره
  • ماهان IR ۱۷:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    81 40
    به نظر بنده علی ضیاء در مقایسه با علیخانی و فرزاد حسنی بسیار ضعیف است. البته فکر نکنم حتی قابل مقایسه باشند. ایشان مطالعه ای ندارند و فقط شلوغش می کنه تا مخاطب جذب کند.
  • بی نام EU ۱۷:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    70 60
    علی ضیاء برخلاف نوع مجریان جوان سیما وقتی در اوج قرار گرفت مغرور نشد. مهمترین ویژگیش تواضع و نجابتشه...برای همین دوست داشتنیه
  • مازیار AE ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    44 31
    دنبال قرتی بازی نیستی؟ تو که راس میگی!!
  • بی نام IR ۱۸:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    50 49
    خیلی دوسش دارم
  • بی نام A1 ۱۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    44 2
    بالاخره هر کسی ویژگی های خودش رو داره من کلاً از مقایسه آدما با هم خوشم نمیاد. فضای هر برنامه ای نوع خاصی از اجرا میخواد مثل نود که بخشی از هویتش فردوسی پوره یا ماه عسل و علیخانی و یا نیمروز و ضیا.
    • خشایار A1 ۲۰:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
      20 5
      هر کس را باید در جایگاهی که هست نقد کرد ایشان برای برنامه هایی مثل نیمروز و ویتامین 3 خیلی خوب است اما در برنامه ای مثل ماه عسل خوب نیست. هر کس را بهره کاری ساختن.........
  • مهسا IR ۱۸:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    47 42
    خیلی دوست داشتنیه
  • بی نام IR ۱۹:۵۵ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    49 27
    آقای ضیا یک انسان خودمونی و خونگرم هست و من این خصیصه اش را دوست دارم
  • بی نام IR ۲۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    27 17
    احسان رفت و برگشت.
  • بی نام IR ۲۱:۰۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۱
    37 31
    معلومه اتفاقی مجری شدی چون هیچی از اجرا نمی دونی فقط بلدی بی موقع حرف بزنی و بی دلیل بخندی! کلا خیلی رو اعصابی!
  • عبدالله نجف زاده ازغندی IR ۰۵:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    4 6
    زهی هی نگاهت شتک نخورده بودم ترک شنیده بودم ترک نخورده بودم به شوق خنده هایت به کو چه های مستی سرک کشیده بودم کتک نخورده بودم به روی دل نشستی به روی دل نشستم کلک سوار بوذم کلک نخورده بودم تو می روی ولی من هنوز تشنه هستم هنوز تشنه هستم محک نخورده بودم زگونه های شورت تو را چشیده بودم تو را چشیده بودم نمک نخورده بودم
  • ديانا IR ۰۶:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    33 12
    من كارمندم. صبح زود سر كار ميرفتم.گاهي روزها رو كه دير ميرفتم با اشتياق ويتامين3 ميديدم.عاشق اجراي علي ضيا هم هستم. آقاي عليخاني هم بسيار قابل احترامن و اجراي ايشان هم فوق العاده است. چرا بايد اين دو نفر رو باهم مقايسه كنيم ؟! ضيا پرنشاطه و روحيه اش شادي مياره. بي احترامي به كسي نميكنه فقط كاملا جووني رو انعكاس ميده . من صد درصد طرفدارشم و بابته روحيه شادش تحسينش ميكنم .
  • یاسر A1 ۰۶:۴۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    25 13
    به نظر من انسان بی غل و غشیه با زبان ساده با مردم صحبت میکنه و نمیخواد ادای آدمایی که فکر میکنند خیلی حالیشونه رو در بیاره . یک رنگ و بی ریا و صمیمی به هر حال دوست داشتنیه خدا حفظش کنه
  • نیلوفر A1 ۰۷:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    27 17
    من که پارسال ماه عسل رو به خاطر اجرای ایشون ندیدم ، اصلا اجراشون رو دوس ندارم! ولی امسال از اولین روز برنامه خودم و خانوادم با اشتیاق تمام ماه عسل رو میبینیم
  • محمد IR ۰۹:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    20 15
    علي ضيا لوس و سبك اجرا ميكنه . با اين شاد بازي ها بايد فقط به فكر نيمروز باشه . ولي خب اينايي هم كه ميگن پارتي داشته بي انصافاً . توي راديو و ... خوب كار ميكرد . توانايي بالايي تو اجرا داره . ولي خب ...
  • فاطمه A1 ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    29 10
    قبول دارم که علیخانی فوی تر از علی ضیا هست و هر کدوم برای یه برنامه ای مناسبن ولی علیخانی خیلی خودش رو میگیره و میخواد خودش رو لارج نشون بده ولی ضیا اصلا این طوری نیست خودمونی تره
  • بی نام A1 ۰۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    13 14
    اجرای علی ضیا رو دوست دارم ولی یک وقتایی اصلاً مهلت نمی ده سوالی رو که خودش از مهمونش پرسیده جواب داده بشه و خودش شروع میکنه به جواب دادن اینجور وقتا خیلی میره رو اعصاب به نظرم هنوز کار داره تا بشه یک مجری خوب
  • سوری A1 ۲۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
    15 12
    تو رو خدا بیایین مقایسه کنیم مهمونای امثال ماه عسل رو با پارسال. پارسال هر چی نخبه ی علمی،مدیر سیاسی،دکتر،مهندس،وزیر و وکیل در ماه عسل در اکثر برنامه ها بودند. ولی امسال افرادی مهمان هستند که ما هر روز در کوچه و خیابان اون ها رو میبینیم ولی از نقشی که اونا در اجتماع دارند بی خبریم و این باید هدف رسانه ی ملی باشه تا فاصله ای که بین مردم و صدا و سیما ایجاد شده کم تر بشه.
  • من IR ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۴/۲۴
    20 8
    ولی به نظرمن اون مجری خیلی خوبیه که ازش نقدمیکنین اونقدر معروف شده اونقدربرنامه هاش دیده شده که دارین دربارش نظرمیدین جالبه درباره چیزایی حرف میزنین که اصلاربطی به این مصاحبه نداره مثلا میگین درحدواندازه علیخانی نیست چه ربطی داره به این مصاحبه.......
  • زهرا IR ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۸
    11 3
    اتفاقا خیلی هم خوب اجرا میکنن .اقای علی ضیا فقظ ی خورده عجول هستن همین.
  • یاقوت IR ۱۸:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۹/۲۹
    14 4
    اجرای اقای ضیا عالیه من وقتی هم رادیو بودن برنامه هاشون دنبال میکردم ایشون درهردو زمینه استعداد بینظیری دارن.
  • بی نام A1 ۱۱:۱۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۵
    4 2
    من دلم میخواد مجری بشم اما دو تا مشکل دارم یکی اینکه خانوادم راضی نیست دوم اینکه پارتی ندارم بچه کمکم کنیدت
  • آزاده IR ۲۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۲
    2 10
    خیلی الکی میخنده. یهو یچیزایی هم میگه که نه اصن ربط به موضوع بحث داره نه گفتنش صحیحه جلوو مردم بالاخره مردم دارن میبینن دیگه گفتن هر چیزی هر سوالی پسندیده نیست‏ منم با نظر اون دوستمون که گفتن آقای ضیا بیشتر بدرد برنامه های زیر بیست و دو سه سال میخورن موافقمبنظرم اگر این تیپ و قیافه رو نداشت اصن این اندازه مطرح نمیشد ویتامین سه محتوای چندانی نداشت چیز بدرد بخوری از توش در نمیومد ولی دکور و اسم برنامش جذاب بوداز علیخانی هم خوشم نمیاد اونم زیاد حرف میزنه ولی باز حداقل اون چرت و پرتای ضیا رو نمیگه دوم هم اینکه مثلا توی همین ماه عسلی که صحبتش شد خیلی خوب با سوالاش مهمونا رو به چالش میکشید دقیقا سوالایی که تو ذهن بیننده میومد رو از مهمونای برنامه میپرسید،جرأت داره ولی ضیا گستاخه
  • بی نام A1 ۰۵:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۱
    2 0
    چرا مجری برنامه ویتامین 3 با شروع جدید عوض شد
  • بی نام A1 ۲۱:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۵
    0 3
    ولی من فکر میکنم هر کاری احتیاج به دانش وتخصص خاصی داره همینجوری نمیشه باید با تحصیلات دانشگاهی وارد هر کاری شد والبته تجربه هم مهم ولی متاسفانه علی آقا این تخصص رو بصورت آکادمیک ندارن
  • بی نام A1 ۰۹:۰۸ - ۱۳۹۷/۰۱/۱۶
    0 0
    من عاشق اجرای آقای علی ضیاهستم واقعاخسته نباشید....