«شیطان چون خیلی حسود است هیچ نمی‌خواهد به ما خوش بگذرد و دلمان شاد شود به همین جهت خبر بد برای ما می‌آورد و اولین خبر بدی که برای ما می‌آورد اینست که تو می‌میری و بعد هم استخوانهای پوسیده ات را زنده نخواهندکرد...»

به گزارش خبرآنلاین،«365 روز در صحبت قرآن» نوشته حسین الهی قمشه ای در 1050 صفحه از سوی انتشارات سخن منتشر شده که چهارمین کتاب از مجموعه جوانان و فرهنگ جهانی و در ادامه کتاب های «365 روز با سعدی»، «365 روز با مولانا» و «365 روز با ادبیات انگلیسی» منتشر شده است. این کتاب یک تفسیر خواندنی از کلام وحی که با گلچینی از بهترین اشعار شاعران بزرگ کشور تزئین و تکمیل شده است و برای هر روز سال آیه و یا آیاتی انتخاب و به سادگی و شیوایی شرح داده شده است. دکتر قمشه‌ای در سایت 365 روز با قرآن چند نکته کاربردی از تفسیر قرآن بیان کرده از جمله اینکه:

- مهمترین اسراف، اسراف عمر است نه اسراف آب ونان، بدترین مثال ان الله لایحب المسرفین اسراف عمر است چون چیزی گرانبهاتر از عمر نیست.

- از مهمترین مسایلی که ما باید درک کنیم اینست که این عالم جواب میدهد به رفتار ما، این عالم آینه اعمال ماست و اگر ما زشت باشیم و جلوی آینه بایستیم به ما چهره زیبا نشان نمی‌دهد و دلیل این امر هم اینست که علت همیشه معلولی از جنس خودش تولید می‌کند و  نمی‌شود که علت بد باشد و معلول خوب، آنچنانکه اگر با دروغ  پولی بدست آمد تبدیل به غم و غصه و عذاب می‌شود و درک همین مساله مشکلات بشریت را می‌تواندحل کند که ما قبول کنیم حساب و کتابی هست و اگربه اندازه خردلی کار بد یا خوب کنیم جوابش را خواهیم دید.

- قبر، صندوق اعمال ماست فشار قبر فشار اعمال ماست چه بدبختی ای بالاتر از این است که چشم انسان که هنگام مرگ باز می‌شود و احاطه پیدا می‌کند به کل کائنات بیبیند بدلیل ظلم و فریب دل هیچکس با او خوب نیست و محبت او در دل هیچ کس نیست.

- قرآن به تعبیری نامه ایست از طرف رب العالمین که خبری در این نامه است که اولامن هستم من آفریدگار شما هستم وهستم و از پیش من آمدی و به پیش من هم بازخواهی گشت و مرگی به معنای نیستی هم در کار نیست و همان موقع که میمیری پیش من خواهی آمد و فکر نکن که داخل قبر می‌روی بلکه با مرگ تازه خلاص می‌شوی از این قبر تن.

- شیطان چون خیلی حسود است هیچ نمی‌خواهد به ما خوش بگذرد و دلمان شاد شود به همین جهت خبر بد برای ما می‌آورد و اولین خبر بدی که برای ما می‌آورد اینست که تو می‌میری و بعد هم استخوانهای پوسیده ات را زنده نخواهندکرد، وقتی انسان دستش را از ابدیت کوتاه می بیند و فکر میکند ملعبه دست روزگارست و چهار روز آمده و بعد هم میرود و با کسی هم حساب و کتابی نخواهد داشت این خبر سرچشمه همه بدیها خواهدشد و آدمی که خبر بزرگ زندگی اش اینست که تو میمیری و تمام می‌شوی دیگر از هیچ چیز لذت نخواهد برد، ترس و هراس مرگ را شیطان در دل ما ایجاد کرده و مرگ به معنای نیستی از مخترعات شیطان است.

به گزارش خبر، در ذیل آیه 143 سوره بقره: «و ما بدین سان شما را امتی معتدل و میانه رو قرار دادیم تا بر مردم گواه (راه درست) باشید، چنانکه رسول (بارفتارهای معتدل و نیکوی خود) بر (درستی راه) شما گواه است.» می خوانیم:

 

* اینک از امت اسلامی به میانه روی و اعتدال یاد شده است و علمای اخلاق و حکمای بزرگ حفظ تعادل و حد وسط را به پیروی از ارسطو اصل همه فضیلت ها دانسته اند؛ چنانکه شیخ محمود شبستری گفت:

همه اخلاق نیکو در میانه است
که از افراط و تفریطش کرانه است

در فرهنگ غرب نیز میانه روی که آن را گاهی حد وسط طلایی خوانده اند(The golden mean) همان پرهیز از افراط و تفریط است که دو رذیلت در دو سمت فضیلت قرار دارد و نیز این صفت با کلماتی چون Temperance و Moderation که همان مفهوم میانه روی را می رساند، یاد می کنند.

 

* مقصود از میانه روی به عنوان فضیلت این نیست که شخص مسیر متساوی الفاصله ای را با افراط و تفریط که دو جانب حد وسط است حفظ کند بلکه حد وسط که فضیلت محسوب می شود صفتی است و کمالی است در انسان که به کلی با دو سمت افراط و تفریط متفاوت است و ماهیت آن ارتباطی به آن دو رذیلت ندارد و گاه باشد که حد وسط از نظر ظاهر به یکی از دو جانب افراط و تفریط نزدیک شود اما هیچگاه عنوان رذیلت پیدا نمی کند.

 

* مولانا در مثنوی حد وسط را امری نسبی خوانده و گوید ممکن است کاری برای شخصی حد وسط شناخته شود و برای دیگری افراط باشد. بنابراین فضیلت در شناخت و حفظ نقطه اعتدال در هرکار و در هر مقام و موقعیت است...
این وسط در بانهایت می رود

که مر آن را اول و آخر بود

بنابراین در عشق امری بی نهایت است حد وسط وجود ندارد بلکه هر چه در آن افراط کنند و حرص ورزند زیبنده است

حرص اندر عشق تو فخر است و جاه
حرص اندر غیر تو ننگ و تباه

 

* شیخ محمود شبستری در گلشن راز در بیان حد وسط آورده و آن را همان صراط مستقیم دانسته که هردوسوی آن دوزخ یعنی رذیلت است:

اصول خلق نیک آمد عدالت
پس از وی حکمت وعفت شجاعت
حکیمی راست گفتار است و کردار
کسی کو متصف گردد بدین چار
به حکمت باشدش جان و دل آگه
نه گربز باشد و نه نیز ابله
به عفت شهوت خود کرده مستور
شره همچون خمود از وی شده دور
شجاع و صافی از ذل و تکبر
مبرا ذاتش از جبن و تهور
عدالت چون شعار ذات او شد
ندارد ظلم از آن خلقش نکو شد
همه اخلاق نیکو در میانه است
که از افراط و تفریطش کرانه است
میانه چون صراط مستقیم است
که هر دو جانبش قعر جحیم است
به باریکی و تیزی موی و شمشیر
نه روی گشتن و بودن بر او دیر

بدین بیان اخلاق اسلامی بر چهار صفت عدالت و حکمت و عفت و شجاعت استوار است؛ عدالت پرهیز از ظلم است و حکمت حفظ اعتدال میان زیرکی های شیطانی و بلاهت های حیوانی است. عفت، پرهیز از حرص در شهوت از یک طرف و خمود و سردی و خستگی و بی اعتنایی به سهوت از سوی دیگر و شجاعت، دوری از جُبن و بزدلی از یک سو و تهور و بی باکی و گستاخی از سوی دیگر است.

 

* این اعتدال معنای گسترده ای دارد که از آن جمله اعتدال در حفظ شئون دنیوی و امور اخروی است چنانکه مردمان به دنیای خود بپردازند و هم از کار آخرت غافل نباشند. در حدیث آمده که هر کس بر معاش دنیای خود به نحو شایسته ای همت نورزد او را از معاش آخرت نیز بهره ای نخواهد بود زیرا انجام کار دنیا که از امور قریبه است به مراتب سهل تر از امور آخرت است که توجه به ارزشها متعالی تر و جاودانه است. پس هر که را همت کسب آن سهل تر نباشد چگونه به آن مشکل تر خواهد رسید؟

 

* با نگاه دقیق تر می توان گفت که کارها به دنیوی و اخروی تقسیم نمی شود بلکه انسان ها هستند که اگر روی در آخرت داشته باشند و مقصودشان از هرکار نیل به کمال نفس ناطقه آنها باشد همه کارهاشان از خورد و خواب، خرید و فروش و زناشویی و شغل و حرفه و کار همه امور اخروی است...

دنیا همگی عقباست اندر نظر عارف
دنیات چو عقبا شد دنیات مبارک باد
دیوان شمس

 

6060

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 303577

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 6 =