ضرورت نقد سیاست خارجی  ایران

با شروع کار دولت جدید و آمدن آقای محمد جواد ظریف به عنوان رئیس جدید دستگاه دیپلماسی ایران فرصت مغتنمی بوجود آمده است تا به منظور بهبود شرایط اقتصادی ایران در سیاست خارجی کشوربازنگری داشته باشیم.

با این هدف لزوم بررسی نقاط قوت و ضعف عملکرد 34 سال پس ازپیروزی انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجی ، بیش از هر زمان دیگر احساس می شود. 
با در نظر گرفتن این موضوع مهم می توان با بررسی تمامی جوانب موجود، راهکار های جدیدی را برای ارتقاء جایگاه بین المللی و منطقه ای ایران مورد توجه قرار داد. درمقاله پیش روی سعی شده ضمن آسیب شناسی سیاست خارجی ایران نکات قابل اصلاح نیز در کنار ان ارائه شود . بدیهی است به ضرورت اختصار و دوری از تکرار مکررات از بررسی موفقیت ها در اینجا خود داری شده و در مقالات بعدی به انها توجه بیشتری خواهد شد.

اصول کلی مورد توجه برای نقد سیاست خارجی ایران

1- در بررسی سیاست خارجی همه کشورها از جمله ایران ، شناخت مقدورات و محدودیت ها ی آن کشور بصورت جامع بسیار اهمیت دارد.زیرا بدون کسب چنین شناختی در نقد عملکرد سیاست خارجی به دنبال مباحثی می رویم که با توجه به محدودیت های موجود ایران در روابط خارجی با سایر کشورها ، انتظاراتی را مطرح می کنیم که یا قابل امکانی برای دستیابی به انها نبوده و یا اگر چنین امکانی هم موجود باشد با توجه به ملاحظات و محدودیتهایی که اعمال شده و می شود اصولا قابل دستیابی نیست . بنابراین نمی توان در نقد سیاست خارجی به بیان یک سری حرف های قشنگ اما غیر عملی خودمان و مخاطبان را فریب دهیم . 2- نقد کردن شرط لازم برای رفع نواقص و تقویت نقاط قوت سیاست خارجی هر کشور است اما نباید تنها در مرحله نقد باقی ماند . انتظار وجود دارد که در بیان نقاط قوت و ضعف در کنار هم تا آنجایی که امکان پذیر باشد به ارائه راهکار ها و برنامه ها برای رفع مشکلات و تقویت مواضع ایران در سیاست خارجی پرداخته شود. به باور من ما دچار نقص در نقادی در بیشتر زمینه ها از جمله نقد در زمینه سیاست خارجی شده ایم. خوب نقد می کنیم اما وقتی که از نقد کننده می پرسیم حالا چه باید کرد؟ می شنویم که برای پاسخگویی به راه کارها باید در یک فرصت مناسب بنشینیم بحث کنیم.!!

3-استفاده از زبان بین المللی و نُرم های شناخته شده جهانی برای بیان نقطه نظرات ایران به سایر کشورها بسیار اهمیت دارد. دیپلمات های ما و مسئولین ارشد ما هنوز نتوانستند خود را با گفتمان قالب بر روابط بین الملل منطبق سازند. از این جهت پیشنهاد می شود مسئولین ما باید صحبت کردن با زبان بین المللی و در چهارچوب اصول شناخته شده جهانی را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهند. منظور از زبان بین المللی، زبان انگلیسی، عربی و یا فرانسه نیست و این زبان ها معبری برای انتقال پیام به مخاطبان فراهم می کنند . اما در دیپلماسی امروز ، زبان بین المللی به آن هنجار ها و ارزش ها و باور هایی گفته می شود که در طی چهارصد سال گذشته از عهد نامه وست فالین به این سو بتدریج شکل گرفته بر روابط بین الملل حاکم شده است. این هنجارها و نرم های بین المللی چه ما بخواهیم و چه نخواهیم بعنوان عرف دیپلماتیک و به عنوان یک نُرم مسلط بر ترمینولوژی در قالب مناسبات دو یا چند جانبه بکار برده می شود و در سخنرانی های مسئولین کشورهای مختلف برای بیان نقطه نظراتشان مورد استفاده قرار می گیرد . در مقابل این واقعیت روابط بین الملل می توان سه رویکرد متفاوت از خود نشان دهیم :

الف: مسئولین و دیپلماتهای ایران ان بخش از این هنجارها را که به نفع ایران است قبول کنندو سایر هنجارهای غربی را که به هر دلیل علیه ایران می دانند ، نفی کنند. حتی می شود تا آنجا پیش رفت که اساس این هنجارهای غرب ساخته را به چالش بکشانیم و بگوئیم که هرچه که انها گفته اند بیخود است و ایران به عنوان یک کشورانقلابی وارزشی تنها خود را موظف به اجرای قوانینی که با باورها و اعتقادات اسلامی در تعارض نباشد ؛می داند و باید ایران حرف خودش را بزند و آنها هم حرف خود شان را . این نوع بینش و رفتار منبعث ازآن اولا باعث می شود که طرف مقابل منظور شما را به درستی درک نکند . ثانیا موجب می شود تفاهمی دو یا چند جانبه اساسا بوجود نیاید. درعمل گفتگوی ایران با سایر کشورها تبدیل به گفتگوی ناشنوایان می شوند که با هم حرف می زنند اما هیچکدام، حرف یکدیگر را نمیشنوند.

ب: رویکرد دوم آن است که بعضی دیپلمات ها و مسئولین ایرانی با زبان بین المللی وبر اساس هنجارها و نرم های شناخته شده غرب صحبت می کنند، اما حرف های آنها را می زنید یعنی چون از آنها تقلید می کنند و می خواهند با مدل آنها صحبت کند دچار تعارض های درونی و بیرونی در سیاست خارجی می شوند زیرا از یکسو تلاش دارند یک دیپلمات انقلابی و ارزشی باشند اما دانسته یا ندانسته حرف هایی را می زنند که بیش از آنکه تامین کننده منافع ملی باشد ، تامین کننده منافع دیگران است. در نتیجه با اعتراض های داخلی نیز روبرو می شوند آنها در برابراتهام هایی از قبیل مزدور بیگانگان، سازشکار و خود باخته در برابر غرب مواجه می شوند .

پ: رویکرد سوم هم این است که دیپلمات های حرفه ای که از یکسو ارزش ها و هنجارهای بین المللی را بخوبی می شناسند و با زبان و مدل شناخته شده بین المللی ، مطالب خود را عرضه می کنند . در این نوع رویکرد، دیپلماتِ حرفه ای کسی است که بخوبی بتواند حرف های دولت و انقلاب خود را به زبان بین المللی که هم قابل درک و متقاعد کننده و اصولی باشد، تبدیل کند و هم می تواند متقاعد کننده مخالفان باشد . حتی در مواردی با بکار گیری صحیح فن دیپلماسی طرف مقابل را مجاب می کند که دیدگاه ایران را بپذیرد. این روش در حال حاضر کمتر مورد استفاده قرار می گیرد . پاشنه آشیل سیاست خارجی ایران همین نکته مهم است .

اکثر دیپلمات های ما تا آنجایی که من در رسانه شاهد بودم در بخش دیپلماسی اعلانی ایران یا از زبان بین المللی برای دفاع از منافع ملی ایران استفاده نمی کنند و یا اگر هم از این زبان بهره می گیرند کمتر حرف های ایران را می زنند . حرف های آنها بیشتر بجای توجیه و تبیین نقطه نظرات ایران برای مخاطبان ، به حرفهای شعاری نزدیک است اگر هم در چهارچوب مدل ها و نرم های بین المللی مطرح می شود بیش از انکه به اهداف و اصول و آرمان های ایران و انقلاب نزدیک باشد به حرفهای غربی پسند نزدیک است . یعنی با یک نوع افراط و تفریط در بیان دیدگاه های ایران از زبان دیپلمات های خود روبرو هستیم . بنده معتقد هستم که ما یک بار باید جرات کنیم . جسارت کنیم و بیاییم حرف های خود را در چهارچوب و قوانین بین المللی ترجمه کنیم و استدلال های محکمی از آن بسازیم تا بتوانیم حق خود را بگیریم. قرار نیست که ما از آرمان ها و حرف های خود بگذریم اما باید این آرمان ها را با زبان خوب و قابل درک برای طرف مقابل ارائه دهیم. در این حالت است که نه متهم به وادادگی در برابر بیگانگان می شویم و نه مجبور خواهیم شد شعار های بی محتوا را برای طرف مقابل مطرح کنیم که او یا انها را درک نمی کند و یا اگر هم درک کرد نمی پذیرد .

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 309264

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد ابراهیم شهلایی IR ۱۲:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۵/۲۹
    0 0
    بله واقعا رویکرد سیاسی ایران نیاز به بازنگری دارد . رویکردی که بیش از اینکه اینده ای روشن داشته باشد . اینده ای مبهم دارد که میتواند حاکمیت ما را با خطر مواجه سازد . لذا باید رویکرد عوض شود . یک رویکردی واقع بینانه به منظور دست یابی به قدرت در زمینه های اقتصادی و سیاسی و نظامی می باشد. به این منظور میتوان به موارد زیر توجه نمود 1- توجه به رویکرد انرژی و استفاده بیش از پیش از انرژی های پاک و عدم توجه به انرزی هسته ای به عنوان یک راه کار دلیل علمی و منطقی ان را میتوان در وضعیت زمین شناسی ایران توجه نمود. که صفحه اوراسیا و صفحه عربستان در تصادف با هم قرار میگیرد و زلزله های مداوم میتواند مانند فکوشیما برای ما درد سر ایجاد نماید