۰ نفر
۱۴ آبان ۱۳۹۲ - ۰۸:۵۳

مطلب زیر در تاریخ 27 دی ماه 91 در وبلاگ حسین انتظامی منتشر شده که اینک بدنبال درگذشت جناب اقای عسگراولادی باز نشر می شود.

هجمه‌ای که این روز‌ها بخش چپ اصولگرایان علیه آقای عسگر اولادی به راه انداخته‌اند مایه تأسف است. او طی چند هفته اخیر، دو - سه بار گفته است که آقایان موسوی و کروبی را طراح و سردسته اتفاقات سه سال پیش نمی‌داند بلکه آنان را گرفتار و بازی خورده فتنه‌گری دشمنان می‌شمارد.

صرف‌نظر از اینکه با این گفته و اعتقاد تا چه حد موافق یا مخالف باشیم حرمت‌شکنی بزرگان، اگرچه جاه‌طلبی‌و شهرت‌‌جویی امروز ما را سیراب می‌کند امّا عاقبتی نه برای کشور، نه برای فعالیت‌ سیاسی، و نه برای خود ما دارد.
اصلی‌ترین ویژگی راست‌قدیم - که بعد‌ها اصولگرایی نام گرفت - تدین بیشتر بود. «راست» در سیاست ورزی سال‌های دور تلاش داشت حتی در تند‌ترین رقابت‌ها جانب دین و اخلاق را نگاه دارد و از نظریه «هدف، وسیله را توجیه می‌کند» فاصله بگیرد؛ نظریه‌ای که مبنای عمل کمونیست‌ها بود. امّا ورود نو‌آمد‌گان به این جبهه - که بتدریج داعیه کل آن را هم پیدا کردند - روش و منش سیاست‌ورزی، یا‌ لااقل بازنمود آن را تغییر داد. عمده نو اصولگرایان از دنده چپ برخاسته بودند و لذا با آداب و رویه‌های جناح، بیگانه بودند و شد آن چیزی که نباید می‌شد.
جایگاه‌ آقای عسگر اولادی، اندک نیست. علاوه بر جنبه مبارزاتی و انقلابی‌گری و ارتباط با امام راحل و لیدر یک جناح سیاسی بودن، اما همه فعالان سیاسی این سالیان، با‌لاتفاق او را به عنوان فردی متخلق، امین و منصف قبول داشته‌اند و هیچگاه تند‌ترین چپ‌ها و بی‌ادب‌ترین سیاسیون نیز حرمت این پیشکسوت را نشکسته‌اند. وجاهت او به قدری فراگیر بوده است که حتی رقیبان، گلایه هم مسلکان آقای عسگر اولادی را نزد او می‌برده‌اند. تندرو‌های امروز در آن سال‌ها نبوده‌اند که چنین صحنه‌هایی را ببینند اما با این وجود، لابد زبانم لال در فقدان او مرثیه‌سرایی خواهند کرد و گوی سبقت را از سابقون می‌ربایند زیرا یقین دارند که به برکت بیماری عمومی ضعف حافظه ، رفتار امروز آنان با این برکت روزگار، تا آن زمان از خاطر مخاطبان محو خواهد شد.
نگارنده که مدتی عضو هیات منصفه مطبوعات بوده است اقرار می‌کند که یکی از اصلی‌ترین انگیزه‌ها (اگر نگویم اصلی‌ترین انگیزه) برای حضور در جلسات یکشنبه‌های دادگاه مطبوعات، زیارت این پیر شریف و درس آموزی عملی از او در جلسات دادگاه و شور بوده است. اعضای هیأت با‌لاتفاق معتقدند که او در رفتار و گفتار، در سکوت و حرف، اخلاق می‌آموزد. او در داوری، به‌عکس بسیاری از ما پیش‌داوری نمی‌کند. او مهربان است که صفت اصلی خداست.
معلمی اخلاق، صفت امروز پیر‌ما نیست. شاید این جوانتر‌ها که بر او تیغ کشیده‌اند از جلسات اخلاق حزب جمهوری اسلامی نشنیده باشند. معلم آن کلاس همین مرد بود که در حلقه‌اش اعضای جناح چپ شورای مرکزی حزب نیز حاضر می‌شدند؛ یعنی همان‌هایی که در دیدگاه سیاسی و اقتصادی با عسگر اولادی رقابتی تا بدان حدّ سنگین داشتند که سرانجام به انحلال حزب انجامید.
کسی نمی‌گوید همه دیدگاه‌های سیاسی یک کهنه‌کار سیاست، صرفاً به دلیل پیشکسوتی او درست و مبنای عمل است کما‌اینکه بخشی از اصولگرایان سنتی با پاره‌ای از مواضع آقای عسگر اولادی موافق نبوده‌اند اما تمام حرف این است که از نگاه ابزاری به شخصیت‌ها فاصله بگیریم و آنان را صرفاً تا زمانی احترام نکنیم که مواضع ما را بر زبان می‌آورند. آنان همواره مورد احترامند حتی اگر دیدگاهی خلاف ما داشته باشند.

 

کد خبر 321000

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • امین A1 ۰۹:۰۴ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    15 1
    خدایش بیامرزد
  • رامین A1 ۱۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    15 1
    مطلب بسیار وزین و درستی است. خدا ایشان را بیامرزد.
  • مهدی A1 ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    17 1
    پیرمرد برای وحدت خیلی تلاش کرد. خیلی دلش می خواست آشتی ملی ایجاد کند. از دکتر انتظامی به دلیل این مطلب زیبایشان بسیار ممنونم.
  • بی نام A1 ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    13 1
    به نام خدا او به واقع مرد تدبیر و اندیشه بود ، مفسر و معلمی اهل عمل ، پدری برای تمام فرزندان شهدای حزب . خدا رحمتش کند.
  • مصطفی شفیعی A1 ۱۸:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۵
    1 0
    جوانان اعتدال و توسعه: عسگراولادی خود را به جوانان بدهکار می‌دانست بسم‌الله الرحمن ‌الرحیم خبر درگذشت استاد حبیب‌الله عسگراولادی، مبارز نستوهی که قریب به 65 سال از عمر خود را در جهاد فی سبیل‌الله و مبارزه علیه ظلم و جور و تلاش برای استقرار نظام جمهوری اسلامی صرف کرد موجب تأسف و تأثر شدید اعضای کانون جوانان حزب اعتدال و توسعه شد. نگاه پدرانه‌ عسگراولادی به جوانان و اعتماد او به آنان سرمایه‌ای بود که در این ایام نمونه آن را کمتر می‌توان یافت. او که به حق یکی از پدران و پایه‌گذاران اصلی تحزب اسلامی در ایران بود، اما با این وجود خود را به ج