پاسخهایی به نظرات و سوالات مخالفان طرح انتقال پایتخت

دلایل مختلفی برای مخالفت با طرح انتقال پایتخت از سوی مخالفان در ماه گذشته و از زمان تصویب کلیات این طرح (13-10-92)در مجلس شورای اسلامی مطرح شده است.. ولی اجمالا اگر بخواهیم به اصلی ترین دلایل که در این زمینه اشاره شده بپردازیم، نگارنده تلاش می کند، تظر خود را در مورد هر کدام از این دلایل به اختصار مطرح کند:


1- نبود بودجه در حال حاضر برای این طرح و مشکلات اقتصادی کنونی دولت:
در این زمینه باید توجه شود که مساله انتقال پایتخت باید به صورت سرمایه گذاری برای کشور دیده شود. این سرمایه گذاری اگر در بازه ای زمانی یک تا دو دهه لحاظ شود، و سازو کار اقتصادی مناسب هم برایش سنجیده شود، در آن صورت برای ایجاد پایتخت جدید هم منابع مالی سنجیده خواهد شد و هم سرمایه گذاری جدیدی برای کشور در نقطه ای جدید انجام می شود. ضمنا توجه شود که اگر در همین روند توسعه ای که در پایتخت فعلی داده می شود، زمینلرزه ای نیز رخ دهد، آسیب های وارده علاوه بر اینکه برای شهر تهران ایجاد می شود ، پایتخت و عملا محل تمرکز حدود 40 درصد از اقتصاد کشور دچار آسیب می شود، و در نتیجه آسیب جدی به کشور وارد خواهد شد. ضمنا به منظور عدم تمرکز تمام صنایح در یک ناحیه پیرامون پایتخت، امروز می‌توان تلاشی ستودنی را دید که از سوی مدیران کارآمد برای عدم تمرکز با انتقال بعضی از صنایع به بیرون از محدوده شهرهای بزرگ و انتقال کسب و کار مزاحم (نظیر مکانیکی و...) که از نظر محیطی و صوتی برای شهروندان ایجاد آلودگی می‌کنند، به محیط‌های بیرون از محدوده محلات انجام می‌شود. این تلاش در تهران با ایجاد امکانات جدید و ارزش افزوده فراوان در بخش مسکن از نظر اقتصادی و همچنین تمرکز مراکز بهداشتی حساس در محدوده گستره شهری خنثی می‌شود. هرچه این ارزش و سود در تهران بیشتر شود، هر نوع گسترش محدوده شهری به مستقر کردن تعداد هرچه بیشتر مردم (نوعا گروه‌های مختلف اصناف، معلمان، کارگران و کارمندان صنایع و ادارات مختلف در شهرک‌های اطراف تهران و در مجتمع‌ها و شهرک‌های جدید) در مناطق پرخطر شهری می‌انجامد.

2- حل نشدن مشکلات تهران حتی با انتقال پایتخت:

آیا با تغییر پایتخت، قصد داریم تا شهر تهران کنونی و مردم آن را فراموش کنیم و فقط امکانات کشور را صرف ساخت پایتختی جدید کنیم که در آن مسوولان و خانواده‌هایشان ایمن باشند و راحت‌تر زندگی کنند؟ (معمولا این انتقاد مهمی است که در مقابل نظریه انتقال پایتخت به شهری دیگر مطرح می‌شود) پاسخ آن است که نخستین کاری که برای ساماندهی شهر کنونی تهران باید بکنیم آن است که رشد محدوده شهری و رشد جمعیت در تهران را باید به صفر برسانیم. فقط در چنین شرایطی است که از افزودن بر معضلات تهران می‌توان جلوگیری کرد و با طی کردن برنامه‌یی مناسب به ساماندهی محدوده شهری تهران پرداخت.

3- کم هزینه تر بودن مقاوم سازی تهران:
این گذاره ای است که معمولا در دفاع از حفظ وضع موجود ذکر می شود. با لحاظ نکردن آمایش سرزمین، و عملا فراخواندن تعداد هرچه بیشتر مردمان از سراسر کشور به تهران برای زندگی بهتر (مفروض)، معلوم نیست که بر مقاوم سازی چه چیزی (باقت فرسوده قدیمی؟ زیر ساخت هایی نظیر بیمارستانها؟ ادارات دولتی و مدارس؟ ) تاکید می شود؟ وضع تهران از نظر قرارگیری بیشتر بخش‌های اخیرا توسعه‌یافته آن در پهنه‌های خطرناک از نظر سوانح طبیعی (زلزله و حریم گسل‌های فعال، دامنه‌های جنبان و احتمال زمین‌لغزش، ناپایداری و فرونشست زمین، خطر سیل و سابقه آن در تهران، مساله آب، سطحی و زیرزمینی و خشکسالی در بازه‌های چندساله یا چند ده‌ساله) ریسک زندگی را در تهران به‌تدریج بیشتر کرده است. آیا با این توسعه که مدام در شرایط مخاطره امیز تر انجام می شود، و با افزایش تراکمی که در کوچه های تنگ و باریک تقریبا در تمام شهر داده می شود، می توان در جهت مقاوم سازی نیز سخنی گقت؟

4- انگیزه های سیاسی طراحان طرح برای به چالش کشدن دولت در وضع تنگنای اقتصادی:
نگارنده از انگیزه های احتمالا غیر کارشناسی طراحان طرح مطلع نیست. ولی با فرض وجود انگیزه های غیر کارشناسی/سیاسی نزد بعضی افراد آیا باید اصل یک موضوع که لازم و مفید تشخیص داده می شود به کنار گذاشت؟ به باور نگارنده، اقای رئیس جمهور برخورد مناسبی داشتند و دستور ایشان مبنی بر تشکیل کارگروهی در وزارت راه و شهرسازی به این منظور نشانگر درایت و برخورد منطقی با این موضوع - صرف نظر از احتمال وجود انگیزه هایی برای به چالش کشیدن دولت- بوده است. به هر حال نگارنده بحث ها و دیدگاههای خود را فارق از احتمال وجود چنین جالشهایی فی ما بین دولت و مجلس مطرح می کند.

5- مطالعه نشده بودن طرح و بی پایه بودن استدلال های موافقان:
مطالعات گوناگون از دیدگاه زمین شناسی، زلزله شناسی ، شهرسازی، برنامه ریزی شهری ، و حوزه های مختلف فناوری در حوزه ساختمان و مسکن در دو دهه گذشته صورت گرفته است. این مطالعات نشان می دهد که اولا روند مهاجرت به تهران همچنان مطابق آخرین آمارهای مرکز آمار ایران ادامه یافته و برآورد نگارنده نشان می دهد که سالانه حدود 115 هزار نفر به جمعیت تهران اضافه می شود (برای پایان سال 1392، نگارنده برآورد نمود که جمعیت تهران در شبها به حدود 8 میلیون 600 هزار نفر خواهد رسید و این در حالی است که در طی روز حدود 4 و نیم میلیون نفر برای کار به تهران می آیند). نتیجه بخشی از این موضوع، رشد حاشیه‌نشینی، توسعه ناامنی (بویژه در حاشیه‌های شهری و شهرهای جدید) بزهکاری و رشد بیکاری و سایر ناهنجاری‌ها در تهران بزرگ است. چند فرهنگی در کلانشهر تهران عملا سریعتر از رشد فرهنگی شهروندان شهر تهران، موجب رشد ناهنجاری‌های فرهنگی، بی‌فرهنگی و ایجاد امکان برای هجوم ناهنجاری‌های شبه‌فرهنگی از بیرون کشور به داخل تهران می‌شود. رشد تهران با وضع کنونی، عملا با تخریب فضاها و بافت با هویت خانه باغ‌های گذشته همراه است. پایتختی که نه هویت امروزی و مدرن داشته باشد و نه هویت دیروزی و گذشته را، دیگر عملا نمی‌تواند پایتخت کشوری با سابقه تمدنی و فرهنگی همچون ایران باشد. این مطالعات همزمان مخاطره آمیز بودن شهر کنونی و افزایش سریع ریسک در طی زمان (به دلیل توسعه سریع شهر حتی در ارتفاعات شمال تهران) را مشخص می کند.

6- موفق نبودن انتقال های پایتخت های دیگر در سایر نواحی جهان:
در کشورهای مختلف دنیا تجربه انتقال پایتخت به دلایل گوناگون (از جمله خطر بالای زمین‌لرزه) عملیاتی شده و نتایج خوبی نیز به دست آمده است. در ابتدای سده بیستم و در هنگام تشکیل کشور جمهوری ترکیه، پایتخت از استانبول به آنکارا منتقل شد. امروزه می‌توان گفت که آنکارا علاوه بر مدرن‌تر بودن (از استانبول) در معرض خطر پایین‌تری از دیدگاه رخداد یک زلزله مخرب نسبت به استانبول است و البته آسیب‌پذیری آن نیز بسیار کمتر است. در مقابل، استانبول (مثل تهران) ریسک بسیار بالایی از نظر یک زمین‌لرزه مخرب احتمالی دارد. در سوی دیگر در همسایگی ما، در کشور جمهوری اسلامی پاکستان در اوایل دهه 60 میلادی پایتخت از کراچی به منطقه‌یی سرسبز و زیبا در حدود 40 کیلومتری شهر راولپندی آن روزگار منتقل شد که نام اسلام‌آباد را روی آن گذاشتند. شهر اسلام‌آباد البته با پهنه‌های پرخطر از دیدگاه خطر گسلش زمین‌لرزه (در اثر گسلش احتمالی در پهنه سینتکس هزاره و گسل جیهلوم که از نزدیکی اسلام‌آباد عبور می‌کند) فاصله کمی دارد، ولی مدرن‌ترین شهر پاکستان است و استاندارد زندگی شهری در آن از هر نقطه دیگری در این کشور بالاتر است. این تجربه در کشور کازاخستان (که در ایران با نام قزاقستان از آن یاد می‌شود) دقیقا به دلیل خطر زلزله در حدود 10 سال قبل رخ داد و در کشورهای دیگری مثل استرالیا نیز تجربه شده است. ضمنا در کشوری مثل سریلانکا نیز شخصا شاهد آن بوده‌ام که با وجود عدم تغییر رسمی پایتخت، عملا تمام نهادهای مهم حکومتی به منطقه‌یی خارج از کلمبو (پایتخت) منتقل شده است. در کشوری مانند آلمان نیز به دلیل رخداد جنگ جهانی دوم و شکست این کشور در جنگ و ایجاد کشورهای آلمان شرقی و غربی و به وجود آمدن 2 پایتخت در برلین شرقی و بن به ترتیب برای آلمان دموکراتیک و فدرال و سپس وحدت مجدد آلمان و انتقال مجدد پایتخت به شهر یکپارچه برلین، تجربیات بسیار مفیدی در این مورد به صورت مدون وجود دارد. جالب است که این جابه‌جا شدن پایتخت در کشور آلمان در حدود 50 سال رخ داد و با برنامه‌ریزی، کوشش، نظم و جدیتی که در آلمانی‌‌ها سراغ داریم، هرگز موجب ایجاد بحران در این کشور نشده است. در امریکای جنوبی نیز در کشور برزیل، با ایجاد شهری جدید به نام برازیلیا در مرکز این کشور، تجربیات بسیار جالبی در این مورد وجود دارد که به باور نگارنده می‌تواند در ایران نیز مورد استفاده قرار گیرد. در این حال به مرور، مدون کردن و لحاظ کردن تجربیات همسایگانمان (پاکستان و ترکیه) می‌توان به مسائل، هزینه‌ها و دستاوردهای چنین تجربه‌یی در کشوری نظیر کشور خود دست بیابیم و آن را در کشور به کار بریم. ضمنا از یاد نبریم که در کشور کوچک جنوبی خلیج فارس (امارات متحده عربی) با ایجاد مراکز گوناگون سیاسی، تجاری، توریستی و... در امارت‌های مختلف کشور، بویژه با توسعه چشمگیر بندر دوبی به تدریج در 20 سال گذشته و با برنامه بسیار جالبی که برای توسعه این بندر تا سال 2025 وجود دارد، می‌توان به ارزش افزوده‌های بسیار در عرصه اقتصاد ملی و بین‌المللی دست یافت. نقش پایتخت کشور و شهرسازی نوین و مدرن در ایران برای توسعه کشور، ایمن‌سازی تهران، کمتر کردن ریسک رخداد زلزله برای مدیریت کلان کشور و ایجاد نمادی از تمدن ایرانی در قرن آینده و جذب گردشگر و نشان دادن جنبه‌های مثبت مدیریت راهبردی، کلان و آینده‌نگر برای کشور بسیار مهم است.

7- لرزه خیزی یکنواخت تمام جاهای ایران به دلیل وجود گسل در همه جای کشور.
این جمله اساسا گزاره غلطی است ولی متاسفانه زیاد تکرار می شود!. به نقشه پهنه بندی خطر زمینلرزه در ایران نگاه کنید. مناطق مختلفی از کشور با خطر نسبی کمتر یا بیشر از هم تفکیک شده اند. به عنوان نمونه و مثال می توان به نواری در کشور از جنوب دریاچه ارومیه تا ناحیه سیرجان در استان کرمان اشاره کرد (که زمین شناسان به ان نوار سنندج-سیرجان می گویند) که در آن علاوه بر کمتر بودن خطر نسبی رخداد زمینلرزه، مزیت های گوناگون دیگر نظیر قرارگیری در محدوده مرکزی ایران و دور بودن از مرز ها، آب و هوای مناسب، وجود راههای دسترسی گوناگون و پتانسیل نسبتا مناسب از نظر موضوع تامین آب وجود دارد.

8- حل نشدن مشکلات تهران تا باقی ماندن نحوه مدیریت کلان کنونی تهران:
این نکته ای البته درست است. مطالعات انجام شده نشان می دهد مدیریت کلان اعمال شده تهران را به عنوان ، پایتخت ایران عملا به صورت مرکز تمام فعالیت‌ها در کشور درآورده و همچنان برای جذب جمعیت جذابیت دارد. این در حالی است که تهران را می‌توان به عنوان محور بعضی از فعالیت‌ها (نظیر آموزش عالی، های‌تک و توسعه فناوری‌های نوین در آینده) توسعه داد، ولی بتدریج از مرکزیت عام برای تمام امور کشور خارج کرد. به این منظور می‌توان تمرکز رشد در عرصه‌های گوناگون را به خارج از تهران (در شهرهای گوناگون یا به یک نقطه جدید) منتقل کرد. پایتخت ایران با مشکلات گوناگون (از تردد، حمل و نقل و دسترسی به نقاط مختلف شهر گرفته تا آلودگی هوا و...) دست به گریبان است. این مسائل را باید با به‌کار گرفتن مدیران کارآمد و صرف امکانات گوناگون (نیروی انسانی و تجهیزات و بودجه) حل کرد یا حداقل تا حدی التیام داد. مسائل کنونی تهران و رشد آنها با سرعتی رخ می‌دهد که به نظر می‌آید با ترمیم مشکلات تهران حتی کارآمدترین مدیران نیز نمی‌توانند چشم‌انداز توسعه پایدار را برای آینده این کلانشهر رقم بزنند. وضع جغرافیایی ایران به نحوی است که مناطق مختلف آن اقلیم‌های گوناگونی دارند. داشتن کلانشهری مانند تهران که عملا مرکز سیاسی، آموزشی، صنعتی، بهداشت و درمان و تجاری کل کشور باشد، نیاز به جابه‌جا شدن گروه‌های وسیعی از مردم کشور برای رفت و آمد به تهران (یا استقرار در آن) را به دلیل توسعه فعالیت‌هایشان الزامی می‌کند. به این ترتیب بهتر است چند کلانشهر به سامان توسعه یافته، به جای یک کلانشهر عمده، داشته باشیم. آلودگی هوا در تهران به نحوی است که بویژه در فصل سرما با تلفات ناپیدای همشهریان خردسال و کهنسال ما که مشکلات تنفسی دارند، همراه است. این تلفات را ناپیدا نامیدم چرا که بسیاری از کسانی که به این دلیل عمرشان کوتاه می‌شود، عملا نه خود و نه دیگران، آنها را در رده تلفات ناشی از آلودگی هوا به حساب نمی‌آورند.

9- پایتخت به کدام شهر می خواهد منتقل شود؟
یکی از بحث‌های موجود درباره تغییر و انتقال پایتخت آن بوده که اگر پایتخت به هر یک از کلانشهرهای موجود (مثلا اصفهان، سمنان، یزد یا شیراز در مرکز یا جنوب ایران) منتقل شود، مسائل تهران به تدریج به آن نواحی منتقل می‌شود و عملا به جای حل مشکل، با صرف هزینه، فقط آن را جابه‌جا کرده‌ایم. واقعیت آن است که این نظر درست است ولی پاسخ آن است که در صورتی که برای انتقال پایتخت به مکانی جدید (در واقع ایجاد یک پایتخت کاملا جدید) برنامه‌ریزی شود، دیگر مشکلی برای سایر شهرهای بزرگ کشور ایجاد نخواهد شد.


در پایان باید عنوان نمود که همه این استدلال ها را با اجرا نکردن انتقال پایتخت هم می توان برای برجا ماندن مشکلات تهران و افزوده شدن مشکلات شهر تا حد غیر قابل تحمل به کار برد. مساله آن است که اگر "اجازه داده شود" که مطالعه و بررسی در این زمینه صورت گیرد آن وقت مشخص خواهد شد که هم هزینه ها از کجا تامین می شود و هم چگونه انتقال پایتخت به کم کردن بار مشکلات شهر تهران و ایجاد یک پایتخت جدید در ناحیه ای کم خطر تر می توان فرصتی برای آینده ایران در مدیریت مخاطرات مختلف در آینده ایران و کاهش ریسک برای کشور کمک کند. ضمنا برآورد هزینه ها به طور واقع بینانه نشان خواهد داد که سرمایه گذاری منطقی و صرف هزینه در این راستا، عملا ایجاد فرصت برای آینده ایران است و می تواند از ضرر های اقتصادی بعدی نیز در یک سانحه زمینلرزه (که خطر آن کاملا جدی است) بکاهد.

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 333931

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۶:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    6 4
    اگر شهروند تهرانی هنگام وقوع زلزله در ی شهر میتونست میرفت اونجا و اجساد زیر آوار رُ میدید حتی ی لحظه هم تهران نمیموند ولی چه فایده که همه سرخوشند و غافل !
  • بی نام A1 ۱۷:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
    18 0
    آقای زارع عزیز؛برای سروسامان دادن به وضعیت تهران،کافیه مراکز استانها را مجهز به امکانات رفاهی،فرهنگی و...کند.وقتی در شمال و جنوب ایران که به دریا ارتباط دارند،بیکاری و...است،توقع دارید تهران خلوت شود؟
  • محمد IR ۰۸:۳۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۰۲
    3 0
    زمستان تمام شد شما دارین سر جابه جائی پایتخت صحبت می کنید تا زمستان سال دیگه خیلی مونده .....