۰ نفر
۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۰
چرا اقتصاد سیاسی شهر مهم است؟

متین غفاریان

 

هاروی استاد ممتاز جغرافیا و انسان‌شناسی در دانشگاه شهریِ نیویورک و یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان در عرصه مسائل اجتماعی جهان است‌ـ هاروی طبق تحقیقات مجله تایمز آموزش عالی یکی از 20 متفکر مرجع در حوزه علوم انسانی است. او دکترای خود را در رشته جغرافیا در سال ۱۹۶۱ از دانشگاه کمبریج دریافت گرفته است و اهمیت‌اش تا حد زیادی به این برمی‌گردد که ایده حق به شهر را مطرح کرده است. ایده البته اول‌بار از سوی هانری لوفور و در میانه جنبش‌های دانشجویی در سال 1968 مطرح شد. لوفور اهمیت شهر را از منظری فلسفی مطرح می‌کرد اما هاروی شهر را از منظر جامعه‌شناسانه و با استفاده از رویکرد اقتصاد سیاسی مارکسیستی در مرکز توجه خود قرار داد.

هاروی ابتدا در دانشگاه بریستول تحقیق و مطالعه می‌کرد اما رفتن از این دانشگاه و تدریس در دانشگاه جان‌هاپکینز، با جهان تازه‌ای از مطالعات رادیکال و مارکسیستی روبرو شد. رویکردهای مسلط هم در جغرافیا و هم در مطالعه شهری تا قبل از بسیار متاثر از رویکردهای سنتی پوزیتویستی و همچنین رویکردهای آسیب‌شناسانه مکتب شیکاگو بودند. مکتب شیکاگو که اولین مطالعه نظام‌مند دانشگاهی مدرن درباره شهر بود به مشکلات اجتماعی در شهر علاقه داشت و دارد. هاروی تا میانه‌های دهه 60 در مطلاعات جغرافیایی متاثر از همین رویکرد پوزیتیویستی و کمی بود اما بعدها رویکردی ساختاری‌تر را هم در جغرافیا و هم در مطالعات شهری بنیان گذاشت که متاثر از رویکرد مارکسیستی بود، که از اشکال سنتی این رویکرد بسیار فراتر می‌رفت. در واقع، سنت کلاسیک مارکسیستی سومین حوزه‌ای است که بعد از جغرافیا و مطالعات شهری توسط هاروی دستخوش تغییر می‌شود.

در آمریکا، هم نابرابری‌های اجتماعی بیشتری مشاهده می‌شد و هم فعالیت برای بررسی آن‌ها بیشر بود. یکی از نمادها تغییر در مطالعات جغرافیایی، تاسیس مجله آنتیپود در دانشگاه کلارک بود که هاروی یکی از اولین نویسندگان آن بود. جلسات انجمن جغرافی‌دانان آمریکا در بوستون در سال ۱۹۷۱ نقطه عطفی در همین زمینه بود. جایی که هاروی و دیگران رویکرد سنتی همقطاران خود را زیر سوال بردند.

کتاب عدالت اجتماعی و شهر که در سال ۹۷۳ توسط هاروی منتشر شد، نوید ظهور یک جغرافی‌دان متفاوت را می‌داد. در این کتاب، حرف هاروی آن بود که جغرافیا نمی‌تواند در برابر نابرابری و فقر شهری وآسیب‌های مترتب بر آن، به موضعی «عینی» بسنده کند. این کتاب بسیار مورد توجه قرار گرفت. تا سال 2005، ‌این کتاب بیش از 1000 بار مورد ارجاع آکادمیک قرار گرفته بود. برای اینکه بفهمیم این میزان چقدر اهمیت دارد باید توجه داشته باشیم که رشته جغرافیا حتی بیش ار 50 بار ارجاع هم موردی نادر است. ادامه این راه، نوشتن کتاب محدودیت‌های سرمایه‌ در سال 1982 بود. در این‌ کتاب او تحلیل‌های اصلی‌‌اش از روند شهری‌شدن سرمایه را روی کاغذ آورد و به لحاظ تئوریک بسط داد.

آثار هاروی با حدت گرفتن بحران مالی در ابتدای قرن حاضر بیشتر و بیشتر مورد توجه قرار گرفت. هاروی هم بیشتر و بیشتر از پوسته یک آکادمیسین خارج شد و بدل به روشنفکری در حوزه عمومی شد که درباره شهر و وضعیت کنونی آن حرف دارد. کتاب‌های متعددی از او به فارسی ترجمه شده‌اند که علی‌رغم کیفیت پائین ترجمه، به شناخت ما از این متفکر متفاوت کمک کرده‌اند. آخرین کتاب که از او به فارسی ترجمه شده، کتاب تجربه شهری است.

ایده‌های اصلی هاروی برای فهم وضع کنونی ما بسیار به کار می‌آیند. از سویی بر اهمیت شهر در سامان اجتماعی تاکید می‌کند و شاید این تلنگر باشد به ما که این موضوع ملموس را فراموش کرده‌ایم و بیشتر متوجه مسایل انتزاعی و تاریخی شده‌ایم. از سوی دیگر، او با روش خاصی شهر را مورد بررسی قرار می‌دهد که کمتر در میان روشنفکران و محققان ایرانی اهمیت داشته است. او با اتکا با تحلیل اقتصاد سیاسی شهر، روابط و نیروهای تازه‌ای را که شهرها را شکل می‌دهند، از پس پرده بیرون می‌کشد.

*روزنامه نگار

3535

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 336265

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 17 =