انسانی که امام موسی صدر تربیت می کرد "املی" و "صدری" نبود، مومن به خدا بود

پانزدهم تیرماه، سالروز اعلام تأسیس جنبش امل توسط امام موسی صدر در لبنان است. جنبشی که از جوانان شیعه برای پاسداری از وطن تشکیل شد.

به گزارش خبرآنلاین، امروز سالروز اعلام تاسیس جنبشی است که بسیاری از جوانان شیعه در آن با تعالیم امام موسی صدر پاسداری از وطن و انسانیت را آموختند. به مناسبت این روز مطالبی درباره جنبش امل در لبنان را به نقل از پایگاه اطلاع رسانی موسسه صدر در ادامه می خوانید.

«امام موسی صدر در دوران فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی خود در لبنان، پس از تأسیس حرکت محرومین و استوار شدن پایه‌های سازمان‌های اداری، تشکیلاتی و عقیدتی، مرحلۀ دیگری از سازمان‌دهی اوضاع را آغاز کرد.

در آن زمان احزاب و گروه‌های چپی و راستی هر کدام برای خود ارتش کوچکی تشکیل داده و برای تحقق آرمان‌های حزب متبوع خود، هر چندگاهی از آن استفاده می‌کردند. این ارتش‌ها غالباٌ به دلیل تهی بودن از انگیزه‌ و آرمان دینی و مذهبی، در برابر تهدیدات نظامی کشورهای بیگانه، از کارآیی لازم برخوردار نبودند؛ بدین خاطر امنیت مرزهای کشور لبنان به آسانی آسیب‌پذیر می‌شد. علاوه بر این هر کدام از این گروه‌های نظامی خود بزرگ‌ترین عامل گسترش ناامنی و درگیرهای قومی، قبیله‌ای، دینی و مذهبی در آن کشور محسوب می‌شدند.

برای از بین بردن چنین حالتی، و به خاطر ایجاد امنیت داخلی و خارجی کشور لبنان، تأسیس یک سازمان نظامی قومی، ضروری به نظر می‌رسید. سازمانی که افراد آن با داشتن آگاهی‌های سیاسی، مذهبی و نظامی، پاسدار مرزهای عقیده و نظام باشند. سید موسی صدر در روز هفتم محرم ۱۳۹۵ قمری. در یک سخنرانی پرشور که به مناسبت قیام سالار شهیدان امام حسین (علیه‌السلام) ایراد کرد، مردم لبنان را این‌گونه به تشکیل یک سازمان نظامی دعوت کرد:

«دفاع از وطن تنها از وظایف و مسئولیته ای دولت نیست. بلکه همه افراد وظیفه دارند از کشور، سرزمین و خانه خویش دفاع کنند... و اگر حکومت، مسئولیت دفاع از مملکت را انجام نداد، ضرورت دفاع از گردن ملت ساقط نخواهد گردید...»

از این تاریخ پایه‌های یک سازمان نظامی به نام «افواج مقاومت لبنان» (اَمَل) پی‌ریزی گردید. نخستین کسانی که به ندای دلسوزانه رهبر دوراندیش خود لبیک گفتند، جوانان پرشور مدرسه صنعتی جبل عامل بودند که اولین گروه هفتاد نفره را تشکیل داده و شروع به آموختن فنون نظامی کردند. مرکز آموزش این سازمان، نخست در دهکده‌ای به نام «یمونه» در حومه بعلبک قرار داشت که بعد از مدتی با توافق سازمان فتحِ فلسطین به مرکز بزرگ آموزش نظامی آن، یعنی محلی به نام «عین‌النبیه» منتقل گردید و در آنجا زیر نظر مربیان آن سازمان به تربیت نیروهای خود پرداخت.

گزارش های ساواک از فعالیت های امام موسی صدر در لبنان

در این هنگام مزدوران ساواک در ایران که از طریق سفارت ایران در بیروت فعالیت‌های امام موسی صدر را توسط ایادی خود مرتب تحت نظارت و تعقیب داشتند در یکی از این گزارشات چنین نوشتند:

«گزارش خبر (خیلی فوری)
از: قزل آلا (۱۱۲)    به: بامداد (۳۳۴)
موسی صدر یک گروه مسلح زیر نظر یک دکتر فیزیک، شیعه، ایرانی به نام دکتر مصطفی چمران که تحصیلات خود را در آمریکا به اتمام رسانیده و همسر آمریکائی دارد به وجود آورده است. این شخص از عناصر فعال به اصطلاح کنفدراسیون دانش‌جویان خائن ایرانی است که فعلاً در صور اقامت دارد و رئیس آموزشگاه حرفه‌ای سید موسی صدر می‌باشد.
توضیح اداره کل دوم:
خبر فوق از عرض تیمسار ریاست ساواک گذشت مقرر فرمودند: «اداره کل سوم؛ بررسی و تحقیق کنید که دکتر مصطفی چمران در ایران بستگان و دوستانی دارد و آیا آن‌ها را تحت کنترل دارید یا خیر؟»
خواهشمند است دستور فرمایید در اجرای اوامر صادره اقدام لازم معمول دارند.»

فعالیت‌های این سازمان هفت ماه به صورت مخفیانه ادامه داشت، ولی پس از گذشت هفت ماه سرنوشت آن تغییر یافت؛ زیرا روز 14 تیرماه ۱۳۵۴ در حین آموزش «مین ضد تانک»، ناگهان مینی در دست یکی از مربیان منفجر شده و ۲۷ نفر از بهترین اعضای سازمان را به شهادت رساند و بیش از پنجاه نفر را نیز زخمی کرد. این جریان تأسف بار خود به خود موجب آشکار شدن سازمان اَمَل گردید. 

در تاریخ 27 تیر ۱۳۵۴ مأموران ساواک این موضوع را چنین گزارش داده‌اند:

«خیلی محرمانه
از: قزل‌آلا       به: نورافشان (۳۱۲)
موضوع: انفجار مرکز آموزش بعلبک.
۱. درمورد انفجاری که در مرکز آموزش نظامی در منطقه بقاع وابسته به جنبش محرومین که زیر نظر سید موسی صدر قرار دارد، روی داد، تعبیرات گوناگونی شده است.
۲. این مرکز آموزش سه سال است وجود دارد و چندین گروه دوره آن را طی کرده و با آموزش‌های خوب بیرون آمده‌اند.
۳. کلیه افراد آموزش دیده، شیعه و از پیروان موسی صدر می‌باشند.
۴. سوریه، جنبش این گروه را از نظر نظامی حمایت می‌کند و بر آن نظارت داشته و اسلحه سبک و سنگین در اختیار آن می‌گذارد و برنامه‌های آموزشی زیر نظر افسران سوری و فلسطینی (وابسته به فتح) و افسران بازنشسته شیعه لبنان اجرا می‌شود و مسئول فلسطینی آموزش افراد، سروان موسی نام دارد.
۵. اما سرپرست واقعی این جنبش دکتر مصطفی چمران است که همه اختیارات را در دست داشته و وسایل نظامی و اموال زیر نظر او قرار دارد، لیکن چون ایرانی است نامی از او برده نمی‌شود و فعالیت‌های خود را پشت پرده انجام می‌دهد.
۶. تعداد افراد که دوره‌های آموزشی را از سه سال قبل تاکنون به پایان رسانیده‌اند به ۶ هزار نفر بالغ می‌شود.
نظریه آزادگان: به صحت مفاد خبر می‌توان اعتماد کرد.
نظریه خلیفه: مراتب پیرو تلگراف فوق به منظور تکمیل خبر ایفا می‌گردد.»

در پی این انفجار امام موسی صدر روز یکشنبه ۲۶ جمادی‌الثانی ۱۳۹۵ قمری در یک کنفرانس مطبوعاتی به طور صریح به موجودیت یک سازمان نظامی بنام «اَمَل» اشاره کرد و آن را چنین معرفی کرد: «.... پایگاه جوانمردان، فداکاران و جانبازانی که می‌خواهند به فریاد مظلومانه وطن مجروح و خون‌آلود خود که هماره و به طور مستمر، از هر سو و به هر وسیله مورد تعدّی قساوت بار اسرائیل قرار دارد، پاسخ مثبت و مناسب دهند...»

بیانیه تأسیس جنبش امل

امام موسی صدر در بیانیۀ تأسیس جنبش امل، دربارۀ جوانانی که در این جنبش عضو شده بودند و به شهادت رسیدند، می گوید: «این جوانان می‌خواستند ثابت کنند وطن دوستی نه شعار است و نه کسب و کار و نه کالایی که بتوان با آن معامله کرد؛ بلکه وطن تجلی‌گاه ابعاد وجود انسان و مقوم شالودهٔ کرامت او و مجالی برای رسالت های اوست؛ و باید با فدا کردن جان خود از آن دفاع کنیم، هرچند از نظر قدرت و عدّه با دشمن برابر نباشیم. باید به سرعت برای دفاع آماده شویم. این جوانان، روش امام حسین را الگوی خود قرار دادند و به کاروان او پیوستند و خود را در راه حقیقت و عدالت فدا کردند. آنان می‌خواستند ثابت کنند که جای اسلحه در جنوب است نه در بیروت و اطراف آن. آنان با جهاد خاموش خود و بدون هیچ گونه تبلیغاتی، راه جان‌فشانی برای میهن را گشودند و امور را به مجرای درست خود بازگرداندند.»


پس از حادثه انفجار، پایگاه «عین البنیه» که زیر نظر مبارزان فلسطینی اداره می‌شد، تعطیل گردید و مراکز آموزش به محل دیگری به نام «جَنَتا» تغییر مکان داد. در آنجا خود اعضای سازمان امل به اعضای جدید آموزش می‌دادند. به تدریج و در عرض چند سال سازمان مذکور تبدیل به یک قدرت نظامی ممتاز شد و همه گروه‌ها، احزاب و دولت‌ها را به وحشت انداخت.


بازدید امام موسی صدر از اردوگاه نظامی امل


این سازمان علاوه بر افراد لبنانی، بسیاری از جوانان کشورهای مسلمان دیگر را نیز زیر پوشش آموزشی خود قرار می‌داد، از جمله حدود دویست نفر از فرزندان سلحشور ایرانی در آن مشغول یادگیری فنون مختلف نظامی بودند و همین موضوع نیز به هراس و خشم رژیم شاه نسبت به امام موسی صدر شدت بخشیده بود. به طوری که «منصور قدر» سفیر وقت ایران در دولت لبنان در این باره به دولت لبنان اعتراض کرد. به دنبال این اعتراض، نظام طایفگی آن کشور که دنبال چنین بهانه‌ای می‌گشت به مخالفت گسترده‌ای علیه امام موسی صدر دست زد.

از طرف دیگر، چون با توسعه قدرت نظامی شیعیان به وسیله این سازمان، گروه‌ها و سازمان‌های راستی و چپی موجودیت خود را به روشنی در خطر و نابودی می‌دیدند هر کدام با دولت لبنان دست همکاری داده و از هر سو و با روش‌های گوناگون در پی متزلزل کردن سازمان امل برآمدند.


نتیجه تربیت امام موسی صدر

نجیب سید علی خلف از رزمندگان امل خاطره ای از جنبش را به شرح زیر نقل می کند که در آن بر شیوه تربیتی امام موسی صدر تاکید کرده است.

«در روز سوم دوره آموزشی بود که یک مین ضد تانک منفجر گردید. در‌‌‌ همان لحظه اول ۱۵ نفر به شهادت رسیدند. عده زیادی مجروح شدند که من هم یکی از آنان بودم. از ناحیه دو چشم، دست و پا به شدت مجروح شده بودم. در لحظات و دقایق اولیه انفجار، هیچ امیدی به زنده ماندن نداشتم. چرا که اولاً خونریزی‌ام شدید بود. ثانیاً از اردوگاه تا اولین بیمارستان، یک راه طولانی و پر پیچ و خم کوهستانی در پیش بود. اگر می‌دانستیم که سریعاً به بیمارستان خواهیم رسید، باز می‌توانستیم قدری امید داشته باشیم، اما شرایط آن روز و نوع جراحات به گونه‌ای بودند که امیدی باقی نمانده بود. به همین جهت یقین داشتم که به شهادت خواهم رسید. در‌‌‌ همان لحظات ناامیدی و به اصطلاح احتضار، متوجه تکه مقوایی شدم که در کنارم افتاده بود. به طور خلق الساعه به ذهنم خطور کرد که جمله‌ای برای بازماندگان بنویسم. پیش خود گفتم، می‌نویسم و‌‌‌ رها می‌کنم، بالاخره برادرانی که از اینجا عبور می‌کنند آن را خواهند یافت. کسانی که با من رابطه عاطفی دارند، از قبیل خانواده، دوستان و نزدیکان ممکن است تحت تاثیر قرار گیرند و بیشتر از گذشته به حق و حقیقت روی آورند. با‌‌‌ همان دست خونین و شکسته، بدون اینکه حسی داشته باشم بر روی مقوا چنین نوشتم: کونوا مومنین، نجیب

نکته مهمی که مایلم به آن تاکید کنم این است، عبارتی که نوشتم اگر چه کوچک است، اما حقیقت مهمی در آن وجود دارد. نوشتم مومن باشید. ننوشتم «املی» باشید. ننوشتم «صدری» باشید. تنها نوشتم «مومن» باشید. یعنی ایمان به خدا بر همه چیز تقدم دارد. و این نتیجه تربیت امام موسی صدر بود. امام صدر جوانان شیعه را این گونه تربیت کرده بود. انسانی که توسط امام موسی صدر تربیت می‌شد، «املی» و «صدری» نبود. مومن به خدا بود و این خیلی مهم است. من تصور می‌کنم که این جمله سندی گویا بر صحت و اصالت روش تربیتی امام صدر باشد.»

/6262

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 363673

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 5 =