تیرانداز طلایی ایران در شهربازی اینچئون/نجمه خدمتی:بهترین سورپرایز عمرم بود

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛حالا نجمه خدمتی را همه می شناسند.بانوی تیرانداز و نوجوان ورزش ایران.از روزی که تیر او به قلب طلا خورد و نخستین مدال خوشرنگ را برای کاروان ایران به ارمغان آورد همه مصاحبه های زیادی را با خدمتی انجام دادند.حالا همه می دانند که او اهل بیرجند است،بر اساس نظر مربیانش قرار است برای همیشه از شهر خودش کوچ کند و برای ادامه زندگی و تمرینات در تهران مستقر شود و خیلی چیزهای دیگراز زندگی شخصی او.ورزشکاری که همین دو ماه پیش جشن تولد 18 سالگی اش را جشن گرفته و کمتر از 5 سال است ورزش تیراندازی را به صورت آماتور و بعده ها حرفه ای آغاز کرده است.این ها همه آن چیزی است که مردم درباره بانوی نوجوان تیراندازی می دانند.اما چهره شناخته شده این روزهای ورزش ، یک روز بعد از قهرمانی اش با جایزه ی عجیب و غریبی روبه رو شد.جایزه ای که هر چند برای بسیاری جای سوالات زیادی داشت اما برای خود نجمه یک جایزه ویژه به حساب می آمد.جایزه ای که نجمه به خوبی از آن استقبال کرد.حضور یک روزه در بهترین شهربازی کره جنوبی.البته وقتی با نجمه خدمتی تماس گرفتیم تا او در این باره توضیح بدهد در همان ابتدای حرفهایش گفت:«ما شهربازی را با هزینه خودمان رفتیم و کره ای ها جایزه ای به ما ندادند!»

اما گفته بودند که حضور در شهربازی جایزه شما به خاطره طلایی شدن تان در بازی های آسیایی است.

نه،ما خودمان پول دادیم.تقریبا آن روز" 30 هزار وون"خرج کردیم.به پول ایران 90 هزار تومان شد.

حالا آنجا چه وسایلی را سوار شدید؟

اسم هایش را نمی دانم اما خیلی شبیه ترن بود.یک ترن بود که داخل آب می رفت اما در کل اسمش را نمی دانم.

دقیقا فردای قهرمانی تان بود درست است؟

بله،من شهربازی را خیلی دوست دارم.قهرمان شده بودم و وقتی فهمیدم اینچئون شهر بازی دارد به پیشنهاد هم تیمی هایم و نظر مثبت رییس فدراسیون به شهربازی رفتم.راستش خیلی خوب بود. این مدت به خاطر فشردگی تمریناتم اصلا شهربازی نرفته بودم. صبح روز بعد از قهرمانی یک قرار مصاحبه داشتم و دوستانم هم برای خوردن صبحانه به سالن اصلی پذیرایی دهکده رفتند. ساعت ده صبح هم قرار گذاشتیم جلوی در باشیم تا به شهربازی برویم.

شهربازی آنجا بهتر بود یا شهربازی های ایران؟

شگفت آور بود. البته خیلی از این بازیها در ایران هم وجود دارد اما همه چیز ایمن و استاندارد بود و فکر می کنم بهترین سورپرایزی بود که می توانستم داشته باشم.

شنیده ایم که در آنجا تیراندازی هم کرده اید؟

خبرها چه خوب به شما می رسد.اصلا از کجا فهمیدید که به شهر بازی رفته ام؟ما قرار گذاشته بودیم کسی از این ماجرا خبردار نشود.

نگفتید آنجا تیراندازی کردید؟

بله.یک تفنگی بود که فشنگ هایش توپ های پلاستیکی بود.با این توپ های پلاستیکی باید لیوان ها را می انداختیم.من نشانه گیری کردم و درست زدم به هدف.

جایره هم گرفتی؟

(با خنده)بله یک عروسک.اما در کل تجربه خوبی بود.

251 41