به گزارش خبرآنلاین، کتاب «فرايندها و تاثيرات رسانهها» در سال 2009 ميلادي با عنوان «راهنماي فرايندها و تاثيرات رسانهها» در 37 فصل جداگانه با نويسندگان متفاوت از سوي انتشارات سيج منتشر شد و اكنون در قالب 16 فصل در 477 صفحه با قیمت 25 هزار تومان از سوی انتشارات مركز تحقيقات صداوسيماي جمهوري اسلامي در اختيار علاقهمندان قرار گرفته است.
مهديزاده از اين كتاب به عنوان يكي از مهمترين منابع براي آشنايي و فهم فرايند و تاثيرات رسانهها در سطوح فردي و اجتماعي ياد ميكند و مطالعه آن را علاوه بر دانشجويان و دانشآموختگان رشته ارتباطات، براي سياستگذاران، برنامهريزان، مديران رسانه و همه كساني كه دغدغه زندگي در جهان رسانهايشده امروز را دارند، مفيد ميداند.
به گفته مدير گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي، از جمله مشخصهها و مزيتهاي اين كتاب ميتوان به بيان ريشههاي تاريخي نظريهها و فراز و فرودهاي آنها در مواجه شدن با واقعيتها و دانش جديد، بيان مسايل روششناختي نظريهها و شرح و ارزيابي متغيرهاي قابلسنجش هر نظريه، اشاره به يافتههاي پژوهشي نظريهها، ارزيابي نظريهها در محيط رسانهاي جديد، پرداختن به فرايندهاي استفاده از رسانهها؛ نه صرفاً آثار و پيامدهاي استفاده از آنها، توجه به سمتوسوي آينده نظريهها و مسير پيشرو، نقد و ارزيابي نظريهها و توجه به آثار و پيامدهاي مثبت و در عين حال منفي رسانهها در حوزه سلامت، آموزش و ... اشاره كرد.
«نگاهي به گذشته و آينده تاثيرات رسانهها» نوشته جنينگز بريانت و دولف زيلمن، «مفهومسازي درباره مخاطب» نوشته دبليو. جيمز پاتر، «روشهاي کمّي و استنباط علّي در پژوهشهاي مربوط به تاثيرات رسانهها» نوشته ايزاک يانوويتزکي و کاترين گرين، «روشهاي کيفي» نوشته توماس ار. ليندلف، «تحليل کاشت و تاثيرات رسانهاي» نوشته مايکل مورگان، «تاثير ِنفوذِ فرضي رسانهها: خاستگاهها و تبعات ادراک سوم شخص» نوشته نوري تال، ار، ياريتي اسفاتي و البرت سي. گانتر، «تاثيرات رسانهاي و مطالعات فرهنگي: رابطهاي بحثبرانگيز» نوشته توبي ميلر، «هيجان و تاثيرات رسانهاي» نوشته رابين ال. نابي فصلهاي اول تا هشتم اين كتاب را تشكيل ميدهند.
همچنين فصلهاي نهم تا شانزدهم اين كتاب به «روابط رسانهايشده و تاثيرات رسانهاي: تعامل فرااجتماعي و همذاتپنداري» نوشته جاناتان کوهن، «تفاوتهاي فردي در تاثيرات رسانهاي» نوشته مارينا کرکمار، «نظريههاي اقناع» نوشته دانيل جي. اوکيف، «نظريه شناختي اجتماعي و تاثيرات رسانهاي» نوشته فرانک پاجارس، ابي پرستين، جيسون چن و رابين ال. نابي، «موضوعاتِ در حال ظهور در زمينه پژوهشهاي مربوط به تبليغات تجاري» نوشته ال. جي. شروم، تينا ام. لاوري و ياپينگ ليو، «تاثيرات رسانهاي و سلامت عمومي» نوشتة کي. ويس واناث، شري فلاينت والينگتون و کِلي د. بليک، «تلويزيون آموزشي» نوشتة ماري ـ لويي مارس و «سواد رسانهاي» نوشتة دبليو. جيمز پاتر و ساهارا بايرن اختصاص دارد.
نويسندگان اين كتاب در مقدمه درباره دلايل نگارش اين كتاب گفتهاند: «مطالعه تاثيرات رسانهها يکي از مهمترين موضوعات در رشته ارتباطات است و مجموعه وسيعي از رويکردهاي نظري، ابزارهاي روششناختي و کاربرد در بافتهاي اجتماعي را دربرميگيرد. البته، پژوهش در زمينه تاثير رسانهها، در پرتو تغييرات فوقالعاده سريعي که در محيط رسانهاي در طول بيست سال گذشته اتفاق افتاده است، در وضعيتي قرار دارد که نوآوري در محتوا و فناوري، از نظريههاي متعارف اين حوزه پيشي گرفته است. بنابراين، بهنظر ميرسد اکنون زمان مناسبي براي تعمق و ارزيابي انتقادي درباره حوزه تاثيرات رسانهها در طول چند دهه گذشته است و مهمتر اينکه دريابيم در سالهاي آينده، اتخاذ چه رويکردهايي در اين حوزه مفيد و موثر خواهد بود. اينها اهداف و انگيزههاي اصلي نگارش اين کتاب است.»
در اين مقدمه افزوده شده است: «در سالهاي اخير، بهدليل مجموعهاي از روياروييها و مجادلههاي نظري، روششناختي و مفهومي که در اين حوزه (تاثيرات رسانهها) صورت گرفته، نوعي رخوت نامحسوس (که گاهي چندان هم نامحسوس نبوده است) جمع زيادي از پژوهشگران رسانهها را فراگرفته است. با عنايت به نظريه، بررسيهاي محتوايي اخير (بريانت و ميرون، 2004، پاترو ريدل،2007) تا اندازهاي وضعيت نااميدکنندهاي را دربارة چشمانداز پژوهش [درباره] اثرات رسانهها نشان ميدهد؛ چشماندازي که در بهترين حالت شايد از نظريهاي نام ببرد يا نبرد؛ چشماندازي که نظريه را بهعنوان يک چارچوب به کار ميگيرد آن هم تنها در يک چهارم مطالعات؛ يا چشماندازي که توجه کمي به توسعه و پيشبرد نظري دارد. پژوهشهاي مربوط به تاثير رسانهها، اغلب حتي به متداولترين نظريههايي که در اين حوزه مطالعه شدهاند نيز توجه نظاممند و انتقادي کمي دارد. علاقه پژوهشگران به جستوجوي اثرات [رسانهها]، بهجاي تعمّق درباره فرايندهايي که مبناي قرارگرفتن در معرض استفاده از رسانهها هستند، نارضايتي نسبت به وضعيت نظري اين حوزه را افزايش داده است.»
نويسندگان هدف خود از نگارش اين كتاب را اينچنين توضيح دادهاند: «هدف ما در اين کتابِ راهنما اين است که مسايل و موضوعات مفهومي، روششناختي و نظري کليدي در درون طيفي از حوزههاي کانونيِ پژوهش رسانهاي را مورد توجه قرار دهيم، تا هر فصل کتاب، هم آشنايي بيشتري با آن حوزهها فراهم سازد و هم برنامهاي براي انديشه و پژوهش در آينده عرضه کند. با اين ذهنيت، هر فصل کتاب بهگونهاي طراحي شده است که بافت تاريخي اين حوزه، نظريههاي مرتبط و تحول مفهومي را نشان دهد. همچنين اين کتاب درصدد است؛ نتيجهگيريهاي حاصل از پژوهشهاي موجود را ارزيابي کند، مسايل و موضوعات روششناختي مهم و قابل توجه را برجسته سازد، نقدها و مشاجرات مطرح را به بحث بگذارد، تاثير محيط رسانهاي جديد بر پژوهش در اين حوزه را مورد توجه قرار دهد و سويههاي انتقادي براي پژوهش در آينده را ترسيم کند.»
6060
نظر شما