ما هرسال، 15 خرداد روز جهانی محیط زیست را گرامی می داریم. متمایز کردن این روز به ما این فرصت را می دهد تا مسئولیت پذیری خود در برابر سیاره ی زمین را نشان دهیم و هر کدام نماینده ای برای ایجاد تغییر و توسعه پایدار باشیم.
موضوع انتخاب شده از سوی برنامه ی محیط زیست سازمان ملل متحد برای امسال بسیار عالیست: " هفت میلیارد رویا. یک سیاره. با احتیاط مصرف کنید".
آقای بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد، می گوید: " هیچ برنامه ی دومی وجود ندارد، زیرا سیاره ی دومی وجود ندارد". او حق دارد، زمین تنها خانه ی ماست.
این پیامی است الهام بخش و در عین حال هشدار دهنده. این هشدار را می توان با عنوان "امنیت انسانی" و چالش های آن تفسیر کرد. مفهوم امنیت انسانی به امنیت و توسعه انسان ها می پردازد نه قلمرو و سلاح.
بنابراین، امنیت انسانی دارای عناصر گوناگونی است؛ امنیت جوامع، سلامت، اقتصاد، امنیت شخصی، غذا و محیط زیست. تمامی این عناصر به چگونگی زندگی بشر و احساس امنیت وی اشاره دارد. همه ما نیاز داریم تا هوایی سالم تنفس کرده و آب سالم بنوشیم. همه ما نیاز داریم تا در امنیت زندگی کنیم. همه ما نیاز داریم تا بتوانیم برای خانواده خود زندگی پایداری را رقم بزنیم.
یکی از مهمترین کارهایی که هر دولت باید انجام دهد، ایمن کردن محیط زیستی که شهروندانش در آن زندگی می کنند. اما امروزه، در تمامی صحبت هایمان از امنیت، چه میزان زمان خود را به مسئله ای که شاید مهمترین تهدید موجود بر امنیت ماست اختصاص می دهیم؟ تهدیدی که از سوی محیط زیستی خشمگین متوجه ماست. و اینجا، در خاورمیانه، منظور آب و هوایی گرم تر و خشک تر است.
این یک واقعیت ساده است. سیاره زمین نیازمند بشریت نیست. ما نیازمند کره زمین هستیم. محیط زیست دیگر مربوط به سرسبزی نیست. این مسئله دیگر به عنوان یک بخش لوکس در دستور کار ملی مطرح نیست. این یک موضوع امنیتی است. ساده و شفاف. یک موضوع " امنیت انسانی". و چیزی که در نهایت در معرض تهدید است، تمدن انسانی است. آب ممکن است باعث حفظ حیات شود، اما آب تمیز، ایمن و قابل شرب است که باعث ایجاد تمدن می شود.
در سطح جهانی، کمبود آب بر روی زندگی بیش از 2 میلیارد نفر که در بیش از 40 کشور زندگی می کنند تأثیر گذاشته است.تحقیقات نشان می دهد که تا سال 2050، بحران آب بیش از 54 کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این کشورها محل سکونت نزدیک به 4 میلیارد انسان هستند که بیش از نصف جمعیت کره زمین را تشکیل می دهد. درست است که آب منبعی قابل تجدید است. اما میزان مصرف ما بیش از ظرفیت جایگزینی است. این یک تصویر جهانی است.
اکنون اجازه دهید درباره ی ایران صحبت کنیم. درباره ی ایران نیز ماجرا به همین منوال است. در سال 1956 میزان ذخایر سرانه ی آب در ایران 7000 متر مکعب در سال بود. امروز، این عدد کمتر از 1900 متر مکعب است. این در واقع آستانه ی کمبود آب است. بر اساس روند موجود این شرایط بدتر از قبل خواهد شد. بر اساس مدل جاری، تا سال 2020 این عدد افت بیش تری خواهد داشت و به آستانه ی "کمیابی آب" یعنی 1300 متر مکعب در سال خواهد رسید. این آمار بر اساس تحقیقات دولت بدست آمده است.
آب برای حفظ زندگی روزمره کاملا حیاتی است. ما نمی توانیم بدون آب بیش از چند روز زنده بمانیم. سلامت ما نیز به صورت مستقیم وابسته به آب است. ما به آب برای کشاورزی نیاز داریم تا بتوانیم سه بار در روز ظرف غذایمان را پر کنیم. پس اقتصاد و رفاه ما وابسته به آب است.
شاید دو مورد از مهمترین موارد مرتبط با مسئله ی کمبود آب در ایران دریاچه ی ارومیه در شمال غربی و تالاب هامون در جنوب شرقی ایران باشد. من افتخار دیدن هر دوی این مکان ها و بسیاری دیگر از مناطق این کشور را داشته ام.
به این دو تصویر ماهواره ای که به مقایسه دریاچه ارومیه در سال های 1998 و 2014 می پردازد با دقت نگاه کنید.(قسمت های مشکی رنگ آب را نشان می دهد.
از اواسط دهه ی 90 میلادی دریاچه ارومیه 90 درصد آب خود را از دست داده است. در این زمان، استفاده از زمین های حوضه آبریز دریاچه ارومیه به منظور کشاورزی دو برابر شده است. مردم نیز اقدام به کاشت گیاهانی کرده اند که به 6 برابر آب بیشتر نیاز دارد. شما نتیجه این کارها را به راحتی می توانید ببینید.
حالا به نقطه ی جنوب شرقی ایران، جایی که هامون در آنجا قرار دارد نگاه کنید. (این بار قسمت های آبی رنگ آب را نشان می دهد.)
عکس دو تصویر ماهواره ای از تالاب هامون در سالهای 2005 و 2013 را نشان می دهد. به آرامی و به طور پیوسته می توانید ببینید که آب رودخانه هیرمند که برای تغذیه تالاب مورد استفاده قرار می گرفت، هم در افغانستان و ایران ناپدید شده است. و حالا هیچ آب و ماهی برای ماهیگیران وجود ندارد.
فرصت های شغلی بسیار کم است و بیش از نیمی از اهالی محلی به کمک خیریه های دولتی به امرار معاش می پردازند. آنها در روستاهای شبح مانندی که روزگاری دریاچه ای پر آب در آن جریان داشت، زندگی می کنند زمانی که معیشت افراد به خاطر نبود آب به خطر می افتد، آنها دچار افسردگی می شوند. همه این تغییرات جابجایی مردم را به دنبال خواهد داشت.
و زمانی که مردم جابجا شوند، آسیب پذیر می شوند. پناه جویان زیست محیطی به اماکنی که هنوز منابع طبیعی در آنجا وجود دارد مهاجرت می کنند. جاهایی که من یا شما آنجا زندگی می کنیم.
آنها به دنبال زندگی بهتر هستند. پناه جویان زیست محیطی فشار جدیدی را به این مناطق وارد می کنند. فشاری که در بلند مدت پایدار نخواهد بود و باعث ناامنی بیشتر می شود. این امر می تواند مردم را به بی قانونی و خشونت هدایت کند. این فشار، امنیت انسانی را تهدید می کند.
ما این الگو را در سراسر سیاره خود مشاهده می کنیم. پناه جویان زیست محیطی یکی از عوامل هدایت کننده ی عدم امنیت در آینده خاورمیانه خواهند شد. تنها دو نکته وجود دارد که دوست دارم بعد از خواندن این مقاله به آن فکر کنید.
اول؛ ما باید ابتدا چیزی را که خراب کرده ایم درست کنیم و دوم برای اینکه این کار را انجام دهیم باید دیدگاه و روش های صحبت خود نسبت به موضوع امنیت را تغییر دهیم. ما نیاز داریم تا روی مساله ی امنیت انسانی تمرکز کنیم. در این بین ما نیاز داریم تا امنیت زیست محیطی را اولویت بندی کنیم. من در جاهای دیگر صحبت کرده و مقاله های گوناگونی برای حل مشکلات زیست محیطی در منطقه را نوشته ام.
مساله اینجاست که همه ی ما نقشی در این موضوع داریم. دولت ها، سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل متحد، سازمان های مردم نهاد، من و شما.
برای من بسیار آسان است تا لیستی از کارهایی که می توان در این زمینه انجام داد را برای شما تهیه کنم. اما به جای این کار دوست دارم شما از خودتان بپرسید که کجا می توانید نقش موثری ایفا کنید. آیا مهندسان، شهرسازان و معماران می توانند محیطی سرسبزتر و پایدارتر برای ما بسازند؟ آیا دولت مردان و زنان ما آماده ی اتخاذ تصمیماتی سخت، در اجلاسی که برای تغییر اقلیم در دسامبر امسال در پاریس برگزار خواهد شد، برای نجات سیاره زمین هستند؟ کدام بازرگان عملیات خود را برای بهبود اثرات زیست محیطی تغییر خواهد داد؟ آیا من و شما در مورد امنیت زیست محیطی سر میز شام با فرزندانمان گفتگو خواهیم کرد؟ و آیا ما رفتار خود را تغییر خواهیم داد؟ آیا به بازیافت زباله ها، مصرف بهینه آب، کاشت درخت و مصرف کمتر سوخت های فسیلی خواهیم پرداخت؟
همه ما نقشی در این زمینه داریم. بگذارید خیلی خلاصه به داستان دریاچه ارومیه در ایران بازگردم. در سازمان ملل متحد ما به همراه دولت جمهوری اسلامی ایران و حامیان بین المللی و کشاورزان در سطح استانی کارهایی انجام می دهیم. جوهره ی این راه حل آموزش کشاورزان برای مصرف بهتر آب است. آبی که صرفه جویی شده دوباره به بستر دریاچه باز می گردد. ممکن است که دریاچه ارومیه به روزهای اوج خود در دهه ی 90 میلادی بازنگردد اما می توان آن را تا بخشی ترمیم کرد. ما مشکلی مشترک داریم پس باید به دنبال راه حلی مشترک نیز باشیم.
ما نیاز داریم تا مثبت اندیش باشیم. این مشکل قابل حل است. برای همه نقشی در این زمینه وجود دارد. به عنوان انسان، ما هم ارباب سیاره زمین و هم عامل ترس و وحشت زیست بوم خود هستیم. و هم اکنون ما باید در اقدامی قهرمانانه از امنیت انسانی حفاظت کنیم. در کنار یکدیگر می توانیم دریاچه ارومیه، تالاب هامون و محیط زیست خود را نجات دهیم. یادمان نرود که این تنها راه حفظ آینده است. پس بیایید این اقدام قهرمانانه را آغاز کنیم. در این اقدام از همه استقبال می شود. تمام دست ها به شمار می آید.
۴۷۲۳۳
نظر شما