رییس کمیسیون حقوق بشر قوه قضاییه گفت: سران اصلاحات این هنر را نداشتند که 13 میلیون رای را مدیریت کنند.

به گزارش ایلنا محمد جواد لاریجانی رئیس کمیسیون حقوق بشر قوه قضائیه گفت: اکنون ما با دموکراسی جدیدی در دنیا روبه رو هستیم؛ بدین معنا که یک نظام دموکراسی نماینده‌ای براساس عقلانیت اسلامی، شکل گرفته است و هنر بزرگ امام هدایت دو بخش مبارزه و تاسیس بوده است، زیرا بعضی‌ها مبارز خوبی هستند اما در تاسیس هنرمندی ندارند و یا بالعکس.
*در زمانی که امام مبارزه را هدایت می‌کردند جمع مختلفی از مردم که تفکرات مارکسیستی و... داشتند،‏ ایشان را همراهی می کردند، اما از وقتی که امام تاسیس یک نظام مدنی براساس اسلام را مطرح کردند ما شاهد ریزش‌هایی بودیم. ولی امام هدف بزرگ خود را به این خاطر که چند از نفر از جبهه ملی یا نهضت آزادی و... بمانند، معامله نکرد و به بدنه امت اسلامی نگاه کردند و کار را انجام دادند و البته آنها را همیشه توجیه می‌کردند.

*
 امام در ابتدا افرادی از گروه‌های ملی را برای دولت موقت منصوب کردند و با سران بسیاری گروه‌های دیدار کردند.اینگونه دیدارها ‏، برای رهبران بزرگ مبارز اشکالی ندارد، ‌البته ایشان هیچگاه سران منافقین را نپذیرفتند، در حالی که آنها نیرو تشکیل داده بودند و مدعی بودند باید بازوی نظامی کشور باشند و در مبارزه با شاه سابقه آنها از بسیاری دیگر بیشتر بود، اما امام به دلیل انحراف بزرگی که در تفکر آنها بود، نپذیرفت.

*
در مورد دولت موقت هم باید گفت، امام احترام خاصی به شخص مهندس بازرگان داشتند و در حکم نخست وزیری ایشان گفتند که شما را فارغ از وابستگی های گروهی مسوول چند کار مانند تدوین قانون اساسی و اجرای آن می‌کنم و این امر بدلیل حسن نیت امام به بازرگان بوده، زیرا او فردی مبارز و دارای عرق مسلمانی بود، اما وقتی بازرگان سرکار آمد سخن امام مبنی بر اینکه «شما را قطع نظر از وابستگی‌های گروهی انتخاب کردم» رعایت نکرد و نهضت آزادی خیال کرد امام اهل مملکت داری نیست و کار را بدست آنها داده است، لذا اشکال کار آقایان از آنجا آغازشد و امام نیز تحمل نکردند.

*پس از گذشت سه دهه نظامات مدنی جمهوری اسلامی جا افتاده‌تر است و استحکام بیشتری نسبت به اوایل انقلاب دارد اما برخی موارد با آن زمان ممکن است مشابه باشد.از مواردی که در جامعه مدنی مهم است، آشنایی با فرهنگ دموکراسی واختلاف است. عادت کردن به این فرهنگ ضوابطی دارد در حالی که ما گاهی اوقات به آنچه می‌خواهیم آنقدر علاقه داریم که می‌خواهیم به هر قیمتی آن را بدست آوریم. در حالیکه این رفتار مشکل زاست.

*در اصولگرایان و اصلاح طلبان طیف‌های فکری وسیعی وجود دارد. آنچه موجب تشویش است قانونمداری در پیشبرد اهداف و رعایت قواعد دموکراسی است. مشکلات انتخاب اخیر عمدتا ناشی از این است که قواعد بازی را رعایت نمی‌کنیم، در حالی که اگر اینگونه بود، گروه‌های مختلف سرمایه‌های اجتماعی سنگینی را بدست آورده بودند تا در دوره‌های بعد توفیقات زیادی داشته باشند‏، البته نظام مدنی ما سالی یک انتخاب دارد و برای عادت کردن در این زمینه مفید است.

*در زندگی اجتماعی توسعه لازم است و بر همین اساس من با یکی از شعارهای خاتمی که معتقد بود توسعه سیاسی برانواع مختلف توسعه مقدم است موافقم، البته در محتوای آن ممکن است اختلاف نظرهایی با یکدیگر داشته باشیم اما کلیت آن صحیح است، ولی ما به توسعه سیاسی بهای کمی داده ایم.

*طبیعتا در سیستم انتخاباتی ما اشکالاتی وجود دارد و کسی نمی‌گوید این سیستم در عالی‌ترین وضعیت قرار دارد. ولی این سیستم قابل اعتماد است، زیرا هاشمی رفسنجانی و خاتمی از دل آن درآمد در حالی که همه ما طرفدار ناطق نوری بودیم و جالب است که این سیستم را با ترکیه مقایسه کنید؛ اربکان در آن کشور تقریبا همزمان با خاتمی رای آورد اما پس از دو سال ارتش به خیابانها ریخت و او را برکنار کرد ولی خاتمی حتی در دور دوم هم رای آورد و از دل تشکیلات او احمدی نژاد بیرون آمد که مجلس هم اینگونه چرخش داشته است. پس سیستم انتخاباتی ما اگر اشکال هم داشته باشد جلوی میل مردم را نمی‌گیرد. یعنی اگر مردم به امری توجه داشته باشند می‌تواند آن را منعکس کند و این بسیار ارزشمند است.

* اشکالاتی که به صداوسیما و... وارد می‌شود مسائل حاشیه‌ای است و در حال به هیچ عنوان قابل قبول نیست که یک کاندیدا در روز انتخابات اعلام کند که من رئیس‌جمهور هستم و هر نتیجه دیگری که اعلام شود باطل است و مردم را به حضور در خیابانها برای گرفتن حقشان دعوت کند؛ نام این رفتار اعتراض نیست بلکه مقابله با نظام و نوعی کودتاست. یعنی نیروهای درون نظام ناگهان بر می‌گردند ودر مقابل آن می‌ایستند.

*فرض کنیم همه هم بد هستند، اما این کار غیر قانونی، ‏‌غیر شرعی و غیر اخلاقی بود و مشکلات پس از انتخابات از همین رفتار آغاز شد. کاندیدایی که اعتراض دارد، اعتراضش محترم است اما نباید هدفی را که فکر می‌کند صحیح است به هر قیمتی بدست آورد بلکه به سیستم باید اعتماد کند و اگر آن را هم قبول ندارد اصلا چرا کاندیداشد؟

*این اشکال نه تنها یک خطا، بلکه یک خیانت بزرگ است و نیاز به پیگیرد دارد. البته من فکر می کنم این آقایان اشتباه کردند و نمی‌دانستند این کار خطاست، از همین جهت می‌گویم ما فرهنگ دموکراسی را بلد نیستیم، ولی از سوی دیگر این خطا در سیستم حکومتی ما تاثیر ندارد وچرخه قانونی پیش می‌رود، ولی به بدنه نظام هم آسیب زد و از آن مهم‌تر کسانی که به این سرزمین طمع دارند فرصتی برای سرمایه‌گذاری یافتند و باب را برای سوء استفاده دشمنان به نحو وسیعی باز کرد.

*دخالت آمریکا، انگلیس و آلمان در انتخابات ما بسیار مفتضح بود و از آن مفتضح‌تر این بود که برخی دوستان ما از حمایت ضد انقلاب‌ها، سلطنت طلبان و منافقین خوشحال شدند! در حالی که اگر از نظر سیاسی زرنگ بودند همان اول باید خط کشی کردند و به آنان میگفتند دعوای ما داخلی است و وقتی این مرزبندی اتفاق نیفتاد، دشمن فکر کرد کار مهمی می‌کند.

*اینکه ما سران اعتراضات را مرتبط با غربی‌ها بدانیم من هرگز چنین حرفی نمی‌زنم و باید عادت کنیم که در عین اختلاف نظر به افراد احترام بگذاریم؛ مثلاً چهره‌هایی مانند هاشمی رفسنجانی در انقلاب کمیاب هستند، اما من فکر می‌کنم ایشان در برخی موارد اشتباه کرده‌اند، ولی این مساله مانع از احترام به او نمی‌شود و اتفاقا اشتباهات انسانهای بزرگ می‌توانند خیلی بزرگ باشد.

*فرض کنیم موسوی با کشاندن مردم به خیابان‌ها موفق می‌شد تا دولت ومجلس را هم سرنگون کند و خودش رئیس شود‏، اما هنر کشاندن مردم به خیابانها را فقط ایشان نداشت و هنرمندی احمدی نژاد در این زمینه کمتر از ایشان نیست. البته این کار(کشاندن مردم به خیابانها) موفق نشد و اگر موفق می‌شد، نه تنها از نظام اسلامی بلکه از تمامیت ارضی ما هم چیزی باقی نمی‌ماند و اصلا من تعجب می‌کنم کسی مانند مهندس موسوی که 10 سال در سطوح بالای سیاسی کشور کار کرده بود این مساله ساده را متوجه نشد و من خبطی به این بزرگی در تاریخ سی ساله در میان اصحاب انقلاب کمتر سراغ دارم.

*رفع اشکالات قانونی انتخابات باید جزو برنامه‌های توسعه سیاسی باشد و از سوی دیگر در قالب رقابت سیاسی هم می‌توانیم به رقیب ایراد بگیریم که پول پخش می‌کند( هرچند که وعده تقسیم پول را کروبی راه انداخت) و حتی داد و بیداد هم را بیندازیم اما این مسابقه قواعد خوددش را دارد. می‌توانیم همیشه معترض باشیم ولی مجوز نمی‌شود که نیروی یک سیستم در مقابل آن بایستد؛ بنده در یکی ازشهرها، در یک انتخابات مجلس صدرصد آرا را کسب کردم اما طرف مقابل خرابکاری کرد و مردم هم به خیابان ریختند، ولی به آنها گفتم که به خانه بروید و اتفاقا شورای نگهبان نهایتا اعتراض من را نپذیرفت.بین اینکه اشکالاتی در سیستم وجود دارد و اینکه مردم را به قیام دعوت کنیم تفاوت وجود دارد.

*ویژگی انتخابات این است که مقدار زیادی هیجان و احساسات دارد، به خصوص در این انتخابات که صداوسیما ابتکار زیبایی به خرج داد و وقت زیادی را به کاندیداها داد و کمترین فایده آن این بود که کاربرد پوستر و اقلام سنتی تبلیغاتی از بین رفت و آنقدر وقت برای کاندیداها بود که حرف برای گفتن کم داشتند. در آن دوران مردم حتی در شهرستانها، در خیابان مباحثه می‌کردند.این هیجان طبیعی است و مهم آن است که رهبری این حرکات چگونه هیجان را هدایت کند؛ مردم خالصانه رای دادند و موسوی در تهران بالای 2 میلیون رای داشت و اگر او به مردم بگوید که به خیابان‌ها بیاید آنها می‌آیند و اگر بگوید نیایید آنها هم نمی‌آیند، سخن من این است که اگر این روند پیش می‌رفت چه اتفاقی می‌افتاد؟

*سران اصلاحات این هنر را نداشتند که 13 میلیون رای را مدیریت کنند و مردم را به خیابان نکشانند. اشکال در این است که از وقتی احمدی‌نژاد سرکار آمد گفتند هر کس بهتر از احمدی نژاد است، سپس گفتند احمدی‌نژاد به هر وسیله باید کنار رود؛ اینها شعارهای دموکراتیکی نیست و به نظرم سران اصلاحات خبط‌های بسیار بزرگی کردند و در مقابل مردم هم خطا کردند زیرا ذهن آنان را آشفته کرده و به خیابان کشاندند. در آشوبها از پلیس و مردم کسانی کشته شدند و طبیعی است دولت هم برخورد می‌کند ودر همه جای جهان اینگونه است. این مساله تجربه بزرگی برای آینده است؛ یعنی سیاستمداران قبل از ورود به عرصه، ژست مصلحان الهی را نگیرند بلکه به وظایف و ماموریتهای خودشان عمل کنند. وقتی کسی می‌خواهد مسوولیتی را به عهده بگیرد، اگر احساس وظیفه کند که باید آنجا را به هم بریزد آدم می‌ترسد! امیدواریم این اشکالات در انتخابات بعدی جبران شود.

*هرکدام ما می‌خواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم و این کله شقی ایرانی در همه جناحها وجود دارد و وقتی وارد زندگی جمعی می‌شود خیلی بد است؛ اینکه می‌گوییم حرف مرد یکی است در حالی که کار این حرف اگر بدین معنا باشد که حرفهمان را هر روز عوض نکنیم خوب است اما اگر متوجه غلط بودن حرفمان شویم و آن را تغییر ندهیم صحیح نیست؛ از هنرهای زندگی مدنی این است که با هم متفاوت باشیم ضمنا دوست هم باشیم. تعداد دعواها در کشورشان می‌دهد که چقدر رشد سیاسی دارم. من ناامید نیستم و فکرمی کنم دستاوردی که تا امروز داریم درکشوری که تا قبل از آن شاهان حکومت می‌کردند بی‌نظیر است؛ ما در کل منطقه خارمیانه بزرگ‌ترین دموکراسی هستیم نمونه‌ای هم نداریم و به آن افتخارمی کنیم، زیرا مردم حق دارند تا رهبراشان را انتخاب کنند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 42579

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =