روزی که یاران ضرغامی نام حامیان گفتمان سوم تیر را برای خود برگزیدند کمتر کسی به آنان خورده گرفت چرا که در سیاست ایران هیچکس به اندازه ضرغامی شبیه احمدی‌نژاد نیست.
مهندس ضرغامی سابقه رفاقت سه دهه‌ای با محمود احمدی‌نژاد دارد. همان زمان که دانشجویان خط امام از دیوار سفارت بالا می‌رفتند٬ ضرغامی و احمدی‌نژاد دیرتر به صحنه رسیدند و بعد که دانشجویان خط امام در پست‌های حکومتی قرار گرفتند، دود این دیر رسیدن بیشتر به چشمشان رفت٬ اما زمانی که ورق برگشت و خط امامی‌های دهه شصت بدل به اصلاح‌طلبان دهه هفتاد شد، زمان انتقام آن نادیده گرفتن فرا رسید.
اگر کسی دادگاه روزنامه سلام را که عباس عبدی و ابراهیم اصغرزاده و البته موسوی خوئینی‌ها را تحت فشار قرار داده بود٬ از یاد برده باشد و فراموش کرده باشد که محمود احمدی‌نژاد شاکی اصلی آن دادگاه بود٬ اما کمتر کسی است که تلاش‌های ضرغامی را در معاون پارلمانی صداوسیما فراموش کرده باشد که تمام تلاش خود را برای ضربه زدن به برخی نمایندگان، مثل محسن میردامادی و شمس‌الدین وهابی و محمد نعیمی‌پور فراموش کرده باشد.
اگر چه هیچ علاقه‌ای میان احمدی‌نژاد و بسیاری از اصولگرایان نیست٬ اما نگاه مشترک بارها و بارها به کمک اصولگرایان آمده است و این بار همین نگاه همرزمان زودتر رسیده به سفارت آمریکا در سال 58 اتحادی استراتژیک بین احمدی‌نژاد و ضرغامی به وجود آورده است.
حسین روستا آزاد (عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران و رئیس وقت دانشگاه شریف) فریدالدین حداد عادل (فعال رسانه‌ای بسیاری از نشریات نهادهای مذهبی و نظامی و جریان اصولگرا) مهرداد بذرپاش (رئیس سابق سازمان ملی جوانان و مدیرعامل گروه خودروسازی سایپا) زهره الهیان (فعال سیاسی اصولگرا) و محمود فرشیدی (وزیر آموزش و پرورش دولت قبل) از جمله افرادی بودند که توسط دارابی دیگر عضو ارشد جمعیت ایثارگران تحت عنوان شورای راهبردی به شبکه‌های مختلف سیما فرستاده شدند تا در آخرین سال‌های دولت احمدی‌نژاد، دولت او که مغضوب قسمتی از اصولگرایان شده بود در صداوسیما تنها نماند.
محمد سرافراز نیز که در ابتدای کار سعی داشت با چابک‌سازی صداوسیما تا حدی مانع حضور افراد در این سازمان عریض و طویل شود٬ در ادامه کار وقتی با مقاومت و حملات رسانه‌های نزدیک به احمدی‌نژاد مواجه شد٬ تئوری چابک‌سازی را در گنجه گذاشت و به سراغ همان مسیر پیشین رفت.
هرچند ضرغامی هرگز برای اصولگریان اعتبار و جایگاه لاریجانی را نداشته تا به عنوان محور جریان اصولگرایی معرفی شود٬ اما به‌نظر می‌رسد او این روزها دست به کار شده است تا با استفاده از قدرت نفوذ بر صداوسیما و شهرت احمدی‌نژاد٬ لیستی برای انتخابات مجلس آماده کند.
بده‌بستان بی‌حد و حصر دولت نهم و دهم با صداوسیما در مجموع شرایطی به وجود آورده است که صدای کارشناسان متعدد صداوسیما شبیه تندترین رسانه‌های مخالف دولت شده است و شاید ایران تنها کشور دنیا باشد که تلویزیون دولتی آن از جناح شکست خورده در انتخابات تا این اندازه حمایت می‌کند!
در این میان صداوسیما اگر تحت فشار مجبور شود گاهی از کارشناسان نزدیک به دولت نیز استفاده کند٬ از افرادی همچون صادق خرازی دعوت می‌کند که بارها و بارها انتقاد خود را از دانشجویان خط امام ابراز کرده است. با این حال آنچه نگران کننده است، تاثیرگذاری یک ماجرای قدیمی بر تصمیم‌های فراگیرترین رسانه ملي است.
27214
نظر شما