اینجا جاده‌های مرگ حرف‌اول را می‌زنند/می خواهم زنده بمانم!

عصر ایلام در یاداشتی به قلم فرج الله صیدمحمدی آورده است:

صبح كه با انباشتي از اميد و آرزو ، خانه و فرزندان خود را در پي لقمه اي نان ترك مي كنيم، حوادث و اتفاقات بالقوه اي ما را در برمي گيرندو مثل يك نارنجك عمل نكرده از دم در خانه تا­ محيط كار ما را همراهي مي كنند و ممكن است برخي از اين حوادث بالقوه به بالفعل تبديل و خانواده اي وحتي شهري عزادار شوند.
خداوند بهترين چيزي را كه به انسان هديه داده است، زندگي است و اگر بخواهيم بهترين چيز را در زندگي توصيف كنيم مي گوييم زندگي عبارت از برخي نعمت ها از تولد(birth )تا مرگ(death) است.اما هميشه بين b(birth ) و d(death) نعمتي به نام c وجود دارد كه ما به آنها (choice) يعني انتخاب مي مي گوييم و ممكن است بهرين انتخاب هاي شما در زندگي باشد. ما در زندگي گزينه هاي زيادي براي انتخاب داريم اما بهترين انتخاب ما زندگي است.
انتخاب هايي در زندگي وجود دارند كه ممكن است ما را در مسير خوشبختي وسعادت قرار دهند و انتخاب هايي نيز هستند كه ما را به ورطه فنا،زوال و پوچي مي كشانند.
انتخاب هايي مثل يك نام خوب ونيكو براي فرزند،انتخاب رشته دانشگاهي، انتخاب دانشگاه،همسر و كار به صورت عام از لحظه تولد تا مرگ پيش روي ماست و ممكن است براي برخي مايه سعادت و برخي ديگر نشانه شقاوت باشد.
اگر به اين انتخاب هاي معمول برخي انتخاب هاي خاص مثل خودرو ،تلفن همراه،لب تاب و فضاي مجازي را كه زندگي امروزه آنها را ضروري نموده است، اضافه نماييم حوادثي پديدار خواهد شد.
انتخاب رشته دانشگاهي يك حادثه نيست ولي انتخاب خودرو مي تواند يك حادثه بالقوه قلمداد شود و همچنين يك تلفن همراه براي نوجواني كه هيچ شناختي از جهان پيرامون آن ندارد مي تواند حادثه آفرين باشد و...
به تلفن همراه ، فضاي مجازي و... در اين مجال نمي پردازيم اما همين عناصر حادثه، اثرات به مراتب خيلي مخرب تر از حوادث خودرويي دارند هرچند كه اين ابزار از كارآمدي بيشتري برخوردار هستند ولي ما انسانها هميشه نيمه خالي ليوان آنها را ديده ايم.
باري اين گونه است كه جهان از لحظه ظهور و بروز اين "حوادث بالقوه "نا امن تر از گذشته شده است.گذشته اي كه در آن انسانهاي اوليه با راهزنها و مرض هايي مثل طاعون،سل،ويا و... دست و پنجه نرم مي كردند.
حوادثي كه در پي انتخاب يك خودرو متوجه انسان مي شود ناشي از اجبار ،همراهي و همسو بودن با شرايط موجود جامعه امروزي است و اگر اين ابزار جايجايي انسان ها را با ديگر انتخاب هاي وابسته به آن مثل راننده و عامل فني سه ضلع حادثه درنظر بگيريم بخش عظيمي از اين حوادث را مي شود ناخواسته وغير قابل پيش بيني دانست.
سال ۸۴ آمار کشته هاي كشور در تصادفات رانندگي ۲۸ هزار نفر بود که بيش از آمار شهداي جنگ تحميلي بود به همين خاطر بايد گفت كشور ما هر سال به تعداد يك جنگ 8 ساله كشته داده است.
در سال 93 اين آمار به 17 هزار كشته رسيد اما بايد گفت با توجه به رشد تكنولوژي هاي روز و ورود خودروهاي مدرن تر اين آمار هنوز تكان دهنده است و دومين ميزان مرگ ومير بعد از سرطان در كشور مربوط به تصادفات جاده اي است.
بدين ترتيب سه ضلع مثلث حوادث جاده اي را بر اساس آمارها بررسي مي كنيم. عامل انساني، خودرو و جاده(فني)
در بررسي اين سه عامل بايد گفت كه رانندگي يك انتخاب است، سفر نيز يك انتخاب است و در اين دو انتخاب بايستي بسترهايي به نام خودرو و جاده (فني) براي رانندگي و سفر فراهم شود.
نحوه رانندگي و فرهنگ رانندگي هميشه يكي از دغدغه هاي مسئولين ومردم بوده است و بسياري از حوادث جاده اي در كشور ايران متوجه همين كنش و واكنش است.
سرعت ، سبقت هاي غيرمجاز،واژگوني خودرو(۴۰درصد تلفات جاده اي در نوروز ۹۳ مربوط به واژگوني خودروها بود) ،انحراف به چپ و حركات نمايشي از عوامل انساني حوادث جاده اي هيتند كه متاسفانه سهم زيادي از تصادفات منجر به جرح و فوت را به خود اختصاص داده است.
در اين بين دسترسي آسان و سهل الوصول بودن گواهينامه يكي از همين دلايل رانندگي هاي نامطمئن و در پي آن حوادث احتمالي است كه بايد راهنمايي ورانندگي اين وظيفه ذاتي را بروز نمايد وتغيير نگرش احساس مي شود.
از ديگر عوامل انساني كه مي توانند در سوانح رانندگي دخيل باشند ، مي شود به رانندگي هاي طولاني بدون فاصله زماني استراحت ، خوردن وآشاميدن حين رانندگي، نبستن كمربند، استفاده از تلفن همراه و جدال هاي قبل و زمان رانندگي اشاره كرد كه نياز به فرهنگ سازي بيشتري دارد.
در ایران هر 30 دقیقه یک نفر در اثر سوانح رانندگی كشته می شود با اینکه مي گويند سهم اصلی در این مرگ میر خطای انسانی است اما قطعا اگر خودروهای ایرانی و چيني ایمن تر بودند سهم کشته شدگان بسیار کمتر مي شد. با اينحال، مشتریان ایرانی کمتر به موضوع ایمن بودن خودرویی که می خرند اهمیت می دهند.
دومين عاملي كه در كشور جهان سومي مثل ايران در حوادث رانندگي نقش مستقيم دارد خودرو مي باشد.اين ارابه مرگ به مثابه يك تابوت متحرك روزانه انسان هايي كه "اشرف مخلوقات" مي باشند را به كام مرگ مي كشاند و شركت هاي سارنده ايراني و چيني ، نوع كشته شدن و چهارچوب تابوت را تعيين مي نمايند.
خودروي پرايد توسط شركت كياموتور كره جنوبي در سال 1987 توليد وسال 2000 از چرخه توليد خارج شد. هم چنين توليد پ‍ژو405 و206 به ترتيب در سالهاي1991 و2008 متوقف شد و نسل هاي جديد خودرو در كشورهاي توليد كننده با كيفيت بالاتر جايگزين آنها مي شود.
اما خط مونتاژ و توليد همين خودورها در كشورمان نه تنها متوقف نشده است بلكه به صورت گسترده توليد مي شوند ومشتريان هم كه بيشتر از طبقه متوسط به پايين جامعه مي باشند آنها را خريداري مي نمايند.
ديگر خودرو ها مثل سمند هرچند داراي كيفيت بهتري نسبت به خودروهاي مونتاژ شده داخل(بدنه اين خودرو كپي bmw سال 2000مي باشد) است اما هنوز براي رسيدن به استانداردهاي لازم فاصله بسياري داد.سمند و پژوهاي پايه گاز سوز هر روز در كشور دچار حريق مي شوند و متاسفانه در لحظه تصادف همه درب هاي آن كه قفل مي باشند، باز نمي شوند و بدين ترتيب مرگ دردناك رقم مي خورد.
شاید اگر مشتریان بیشتر به این موضوع توجه می کردند و خودروهای غیر ایمن را نمی خریدند کارخانه های خودروسازی ایرانی هم که بازار انحصاری را در اختيار دارند ، تلاش می کردند براي توليد با مونتا‍ژ نمودن خودورهاي بهتر پيش قدم شوند و تكاني به خود بدهند.(البته مدتي است كه اين اتفاق افتاده و فقط در يك پاركينگ ايران خودرو 80 هزار خودرو بدون مشتري پارك مي باشد و به گردوخاك سواري مي دهند)
براي نگارنده هنوز يك موضوع قابل هضم نمي باشد و آن اينكه چرا بايد خودروي حامل مسئولين، عزيزان راهنمايي ورانندگي ،نيروي انتظامي و ساير مقامات كشوري و لشگري از با كيفيت ترين خودروهاي خارجي باشد ولي مردم عام بايد سوار پرايد بي كيفيت شوند؟!
تأمين امنيت جاني مسئولان محترم از درجه اهميت بالايي برخوردار است و ذكر اين مورد نيز به منزله نفي خدمات ارزنده و يا نافي درجه و مقام ايسان نمي باشد لكن اگر خودروي خارجي داراي امنيت بيشتر وبهتري است چرا اجازه ورود آنها به داخل كشور داده نمي شود و اگر اجازه داده مي شود آنقدر حق گمرگ و غيره و ذالك بر قيمت تمام شده آن لحاظ مي شود كه فقط آقايان و مايه داران شمال تهران مي توانند سوار شوند.!اين تبعيض تا كي ادامه دارد؟
ضلع سومي كه در سوانح جاده اي نقش مهمي را ايفا مي نمايد، عامل فني و يا جاده اي است. هزينه بسيار بالاي نگهداري و آسفالت جاده ها در كشور باعث شده است كه هر ساله بيشترين اعتبارات كشور و استان ها به اين بخش سرازير شود و علي الرغم اين همه هزينه، اثرات آن در كاهش تصادفات تعيين كننده نبوده است.
كوهستاني بودن برخي از راه هاي مواصلاتي كشور و همچنين كارشناسي نبودن برخي از جاده هاي برون شهري در كنار نبود گاردريل ،نداشتن شانه خاكي ، عدم روشنايي مناسب و ديگر عوامل دخيل باعث شده است كه بخش عظيمي از حوادث جاني را متوجه اين نقيصه ها در حوزه راه بدانيم.
تا مادامي كه سيستم مديريت حمل و نقل كشور بر اساس هزينه هزينه مي باشد و هزينه درآمد مد نظر نمي باشد نبايد هم انتظار گشايش داشته باشيم.سيستم حمل ونقل در كشور همان سيستم سنتي و استفاده از خودروهاي سبك و شخصي است و تا وقتي كه حمل ونقل كشور برمبناي حمل ونقل ريلي و هوايي وهم چنين استفاده از خودروهاي عمومي پايه گذاري نشود، تصادفات رانندگي كماكان دومين عامل مرگ ومير در كشور خواهد بود.
هرچند كه معتقديم مرگ در همه شرايط همه موجودات زنده را در بر مي گيرد و گرنه خانواده هايي از جامعه پرتلاش عشاير را مي بينيم كه سالهاست در دل كوه ودشت عمر مي گذرانند ، عمري ديرينه دارند و دشت ودمن ، مالرو قوچ و ميش آنها و حيوانات اهلي نيز خودروهايي هستند كه قوانين ومقررات را رعايت مي كنند و در اين بين حيواناتي وحشي مثل گرگ نيز هستند كه با بي قانوني طبيعت را نا امن و مرگ و مير رقم مي خورد.
سه ضلع عاومل انساني ، خودرو و جاده در حوادث و تصادفات جاده اي مثل انگشتان دست هستند وهماهنگي آنها با هم مي تواند از شدت تصادفات بكاهد.در يك بزرگراه اگر راننده با يك خودروي مناسب و ايمن رانندگي خوبي داشته باشد هيچ وقت حادثه اي رقم نخواهد خورد و اگر نيز تصادفي به وقع بپيوندد راننده وسرنشينان آن خودروي باكيفيت جان سالم به در خواهند برد و آسيبي نيز متوجه يك خودروي باكيفيت در يك بزرگراه با كفيت نخواهد شد.
اما در يك مسير دو طرفه در يك جاده باريك و نامطمئن هر آن امكان تصادف وجود دارد و اگر راننده خوب با خودروي با كيفيت، رانندگي مناسبي نمايد ممكن است از طرف راننده مقابل تهديد شود.
با وجود اينكه همه ما مي دانيم فرهنگ غلط رانندگي در كشور، اصلي ترين عامل تصادفات جاده اي است اما كارشناسان تصادفات راهنمايي و رانندگي همين يك عامل را به عنوان عامل تصادفات منتشر ننمايند چون با اين شيوه نه خودرو ساز به دنبال اصلاح شيوه توليد(خصوصا در ترمز هاي abs ، بدنه و لاستيك) مي رود و نه حمل ونقل و راه در پي اصلاح مسير مي رود .بنابراين اگر خط كش و متر دست شماست و مي خواهيد كه از بين سه عامل انساني ،خودرو و جاده يك عامل را معرفي نماييد جنبه انصاف را رعايت نماييد چون بسياري از تصادفات، منجر به فوت مي شوند و راننده اي وجود ندارد تا از خود دفاع نمايد.
سخن آخر: برخي از استان هاي كشور از جمله ايلام يك متر آزاد راه هم ندارند و اگر بزرگراهي در دست ساخت مي باشد بايستي هر چه زودتر به بهره برداري برسد تا اين استان نيز در سبد سفرهاي گردشگران قرار گيرند.
البته در سال گذشته و در اربعين 93 بيش از دو ميلون نفرسفر و زائر، استان ايلام را براي ورود به عتبات عاليات انتخاب نمودند كه تصادفات منجر به فوت در اين مسير كم نبود. مي طلبد براي دو تا سه ماه آينده كه اين كنگره عظيم از ايلام و ايران منشأ و مبدأ مي گيرد برنامه ريزي هاي لازم كه آغاز شده عملياتي شوند.
جان سخن: هر روز عصر و يا شب فرزند و ديگر اعضاي خانواده منتظر حضور پدر (راننده يا مسافر ) در خانه مي باشند و خداحافظي صبح وي را مي خواهند با سلامي پاسخ دهند.
تعداد زيادي از اين خانواده ها حتي فرصت خداحافظي را با فرزند ، پدر و ديگر اعضاي خانواده خود را پيدا نكردند و سلام ها در خودرو با حادثه برخورد نمود و تبديل به وداع تلخ شد.
باشد كه سه ضلع حوادث جاده اي بعد از تغيير كاربري، به اضلاع توليد اميد در جامعه تبديل شوند و هيچ سلامي بدون خداحافظي نماند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 451602

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =