روحانی؛پدیده یی ناتمام،رئیس جمهوری کامل

رئیس جمهور حسن روحانی باید واقعیت مشکلات و موانع پیش روی خود در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور را بامردم ایران در میان بگذارد و سطح انتظارات عمومی که از سوی مخالفان در حال ارتقاء دادن نامتوازن و طلبکارانه است تعدیل کند،لاجرم چاره یی جز این ندارد. روحانی یک پروژه نا تمام ملی در جامعه ایرانی است که باید در انتخابات ریاست جمهوری 2017 تکمیل شود . ضمن آنکه او یک طرف متعهد و قابل اتکا در نگاه و نزد جامعه بین المللی ست.

رابطه تاریخی نزدیک و عاطفی میان مردم آلمان و کنراد ادنائر وجود دارد. آدنائر به عنوان یک فرصت و گزینه ملی، پس از پایان جنگ عالم گیر دوم تا سال 1963 ،مکررا (5 بار)به صدراعظمی آلمان غربی برگزیده شد . از 3 زاویه مقابله با فاشیزم اجتماعی ، نازیزم سیاسی و ویرانی های اقتصادی پس از جنگ ،کنراد در ايجاد دولت وحدت ملی و آنچه دمکراسی خاص و پیشرو آلمانی توصیف شده نقش محوری و تاریخی خاصی ایفا کرد. او معتقد بود راه برون رفت از آنچه که در برابر آلمان قرار دارد در گرو اتحاد میان 3عنصر توسعه خواه ملی ""دولت - ملت و گروه های اجتماعی ست"" .
اما اقدامات کنراد در نجات اقتصاد آلمان ؛در کنار 2 موضوع ""ایجاد روح همبستگی ملی و اقناع عمومی برای توسعه کشور "" شاید در مرتبه سوم اهمیت قرار داشته باشد. او با دو شعار ""ما یک ملت هستیم"" و""فرصت چندانی نداریم""جامعه را متحد به سمت جلو هدایت کرد. ادنائر بی شک مصون از اشتباه نبود.اما در مرتبه نخست، اعتمادی ملی که با شایستگی از آن برخوردار بود ،موجب شد چندین بار به صدر اعظمی اننخاب شود و در مرتبه ثانی مخالفانش با درک شرایط ،مخالفت با او را اولا به مخالفت با آلمان تبدیل نکردند؛ثانیا در حساس ترین برهه تاریخی آلمان، در کنار او قرار گرفتند . نه به این دلیل که الزاما با کنراد {همدل}بودند.بلکه به این اعتبار که ""کشور مهم است نه قدرت"" با آدنائر {همراه} شدند.از هر زاویه یی که مایل هستید به موضوع نگاه کنید؛اما واقعیت آن است که آلمان محصول یک چنین گذشت سیاسی،وجدان کاربردی ملی و نهایتا قضاوت منصفانه مردمی ست.
........تاریخ در قضاوت و اخذ نتیجه از آن اشتباه نمی کند.....
از این جنبه قضاوت در باره حسن روحانی رئیس جمهور ایران بسیار درد آور و همراه با تامل است. تا آنجا که به  مردم ایران مربوط می شود به نظر می رسد آنها به اندازه کافی در همراهی و همدلی با دولت اوکار خود را انجام داده ودر بدترین برهه مسئولیتی دولت های ایران از سال 1949 با دولتی که تنها میراث ماندگارش اقتصادی ویران است احساس همدلی و همراهی لازم را می کنند. به هیچ وجه معتقد نیستم رئیس جمهور حسن روحانی مصون از هر گونه کوتاهی و خطا ست. شاید که نه!؛حتماو ضرورتا؛ بهتر بود او در کسوت یک سیاستمدار واقع گرا و نو اندیش با قدرت و جدیت بیشتری ظاهر می شد (اینها همان خصلتی هایی هستند که او را در ژوئن 2013 برای مردم ایران جذاب کرد ).روحانی باید مشکلات به ارث رسیده ،جاری و آینده خود را به یک درک مشترک کارگشاو قابل هضم برای عموم تبدیل می کرد.اما چرا این کاررا نکرده ونمی کند؟نمی دانم!،ولی ما با 3 چرایی و ابهام روبرو هستیم:
اولا، به درستی نمیدانیم روحانی با چه محدودیت های درون ساختاری روبروست. بدون شناخت این موانع  ،قضاوت در باره " روحانی به مثابه یک پدیده مدرن" در ساختار قدرت بسیار مشکل است.
دوم،چرا با وجود ناکارآمد کردن روحانی (یا ناکارآمدن جلوده دادن او)، این سیاستمدار واقع گرا نزد مردم ایران به عنوان یک موضوع نا تمام که باید تکمیل شود، همچنان گزینه ترجیحی اول است . اکبر هاشمی رفسنجانی که قدرتمند ترین حامی او تلقی می شود می گوید "مردم به خوبی میدانند روحانی با چه شرایطی روبروست و او را تنها نخواهند گذاشت".
سوم، مخالفان دولت چرا به قیمت توقف توسعه کشور و یا به آشوب کشاندن شرایط اجتماعی و سیاسی(مانند بحران های دیپلماتیکی) آنهم در حساس ترین موقعیت تاریخی ایران ، ابایی از برخورد و به زمین زدن دولت و شخص روحانی ندارند؟.دلیل آن چیست؟در حالی که حداقل در حد خود روحانی از شرایط کشور مطلع هستند.
فرض کنیم حسن روحانی ،سخت بر زمین افتاد!.جدای از قضاوتی که تاریخ در قبال او خواهد کرد، آنهم با توجه به شرایط مخاطره آمیز جنگی و فروپاشی اقتصادی و اجتماعی ایران در سال 2013 که کشور را تحویل گرفت و قبل از آن در دوره ماجراجویی خطرناک مانند محمود احمدی نژاد ، سوال این است در این صورت کشور و جامعه ایرانیان در برابر چه شرایطی قرار خواهند گرفت که به جامعه آرمانی مخالفان تبدیل شده و آن را تبلیغ می کنند؟. محمد جواد ظریف شخصیت محوری و جذاب مخالفان برای تخریب، دیروز در پارلمان ایران خطاب به مخالفان گفت" آیا شرایط 3 سال پیش را فراموش کرده اید ؟".
اکنون در رابطه متقابل مردم ایران و حسن روحانی تنها با 2 گزینه روبرو هستیم.
1- رئیس جمهور حسن روحانی باید واقعیت مشکلات و موانع پیش روی خود در توسعه اقتصادی و سیاسی کشور را بامردم ایران در میان بگذارد و سطح انتظارات عمومی که از سوی مخالفان در حال ارتقاء دادن نامتوازن و طلبکارانه است تعدیل کند،لاجرم چاره یی جز این ندارد.
2- به باور من، حسن روحانی یک پروژه نا تمام ملی در جامعه ایرانی است که باید در انتخابات ریاست جمهوری 2017 تکمیل شود . ضمن آنکه او یک طرف متعهد و قابل اتکا در نگاه و نزد جامعه بین المللی ست.
اگر مخالفان او نمی خواهند یا نمی توانند (یا هر دو) شرایط مخاطره آمیز ایران را درک و فرصت گذار را به حسن روحانی و دولتش بدهند البته موضوع آنهاست. اما در سالروز انتخاب روحانی و یکسال مانده به پایان دور اول و شروع دور دوم حضور او در عرصه سیاست رسمی ایران،باید به صراحت گفت و معترف بود "" روحانی یک فرصت داخلی و بین المللی کم نظیراست اما نه فرصتی دائمی".
نقطه سر خط و آغاز این مطلب.......!. matinmo@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 545958

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 8 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۴
    11 7
    سلام بر دکتر روحانی عزیز
  • بی نام A1 ۱۱:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۵
    2 1
    جناب آقای متین رییس جمهور کامل ما در96 دکتر عارف هستش نه جناب روحانی
  • سیدمهدی کاظمی IR ۲۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۲۵
    4 4
    با این فرصت همراهی و همدلی می کنم.